تبیان، دستیار زندگی
بعد از شکست طرح جمهوری رضاخانی ،سردار سپه و عمال او به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به هدفشان می بایست مخفیانه مقدماتی فراهم کنند تا بدون سر و صدا مخالفین را به طرق مختلف با خود همراه نمایند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بلوای نان برای رسیدن به سلطنت


 بعد از شکست طرح جمهوری رضاخانی ،سردار سپه و عمال او به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به هدفشان می بایست مخفیانه مقدماتی فراهم کنند  تا بدون سر و صدا  مخالفین را به طرق مختلف با خود همراه نمایند.

ارتش رضاخان

اقدامات همه جانبه و حساب شده ی آنها ازاولین روزهای ابان 1304 آغاز شد.از جمله ی این اقدامات  تحصن در مدرسه نظام،جلب نمایندگان مجلس،سرگرم کردن مردم بوداما مهمترین و موثرترین آنها كه می توانست در زمانی اندك توطئه رضا خان و طرفدارانش را عملی نماید ایجاد قحطی مصنوعی نان یعنی حیاتی ترین كالای مصرفی مردم، مورد تائید قرار گرفت. ایجاد قحطی نان از این روی اهمیت داشت كه با زندگی روزمره مردم پیوند تنگاتنگی داشت و اقشار مختلف را وارد این كارزار ساختگی می نمود. ‏

به هر حال برای انجام توطئه و ایجاد بحران و آشوب از اواخر شهریور ماه 1304 دولت در اقدامی هماهنگ سهمیه آرد نانوایی ها را كاهش داد. در این میان عمال رضا خان چنین شهرت دادند كه غله های انبار شده در انبار های دولت تكافوی مصارف سال جاری را نخواهد داد و كشور با قحطی و گرسنگی حتمی و بی سابقه ای مواجه خواهد شد.

در پی این اقدام دولت كه در تاریخ با عنوان «بلوای نان» مشهور گردید، وحشت و نگرانی عمومی بالاگرفت، صف های طولانی در برابر نانوایی ها شكل گرفت كه اغلب به درگیری، دعوا و منازعه بین مردم منجر می گردید. تقریبا همه روزه شایعات نگران كننده ای در سطح شهر انتشار می یافت. بدین ترتیب در آغاز ماه مهر 1304 پایتخت كشور با یك بحران بزرگ اقتصادی مواجه گردید.

در اول مهر ماه 1304 مردمی كه به شدت هراسناك شده و نگرانی و نارضایتی در چهره هایشان موج می زد به سوی بازار تهران روانه شدند و با تعطیل نمودن بازار در مسجد شاه اجتماع نمودند. در این اجتماع امیر پیشین لشكر آذربایجان، امیر طهماسبی سخنرانی كرد و حاضران را به حل مشكل و پایان یافتن بحران امیدواری داد. اما جمعیت حاضر راه مجلس را در پیش گرفته و به محض ورود به مجلس به صحن مجلس هجوم بردند و اقدام به تخریب و شكستن شیشه های مجلس نمودند. ‏به طوری كه در حدود بیست و چند هزار نفر جمعیت اطراف و صحن داخل مجلس و میدان جلو بهارستان را پر كرده بود؛ عده ای كه داخل مجلس شده بود نسبت به چند نفر از وكلابنای تعرض و فحاشی و هتاكی را گذاشته و حتی نسبت به بعضی از آنها ضرباتی وارد آوردند. چون مدرس دو وزیر در كابینه داشت و كابینه را كابینه خود می پنداشت با اجازه اكثریت مجلس به رییس دولت خبر داد كه رفع غائله را بنماید.

بدین ترتیب رضاخان موفق شد با ایجاد بلوایی ساختگی تمام كانون های مخالف خود را در سراسر كشور مضمحل نماید

به همین لحاظ فورا عده زیادی نظامی و سرباز مسلح به در مجلس فرستاده شد و مجددا روی ستون های در آهنی مجلس مسلسل گذاشتند، خود سردار سپه نیز به مجلس آمده هنگام عبور از وسط جمعیت مورد دشنام ازدحام كنندگان قرار گرفت. مدرس پهلوی سردار سپه ایستاده بود و از هر طرف برای تفرقه جمعیت اندیشه می نمودند، بالاخره نزدیك در مجلس آمده و مدرس روی پله ستون در مجلس رفت و خواست به وسیله نطق و بیان مردم را متفرق سازد ولی از آنجایی كه ماده این ازدحام از جای دیگر مستعد بود حرف های او را نپذیرفته به او هم بنای توهین را گذاشتند عده ای هم فریاد می كردند ما شاه را می خواهیم و سردار سپه را نمی خواهیم، مدرس نیز به سردار سپه برای رفع غائله اجازه داد چند گلوله شلیك روی هوا از طرف نظامیان بشود. سردار سپه دستور شلیك روی هوا را داد و چندین تیر شلیك شد، از وسط جمعیت فریاد زده شد مردم نترسید این تیرها پنبه ای است هجوم كنید، بزنید گرسنگی ما را خواهد كشت.

رضاخان-بلوای نان

مردم هجوم كردند سردار سپه دستور چند تیر شلیك به طرف جمعیت داد.در این غائله دو سه نفر كشته و سی یا چهل نفر زخمی شدند؛ گفته می شد كه عده ای از این جمعیت نیز به طرف سفارت روس رفته كه در آنجا متحصن شوند ولی چون قبلاعده ای سرباز در نزدیكی های سفارتخانه ها گذاشته بودند از حركت جمعیت به طرف سفارتخانه های مهم جلوگیری به عمل آمد. به هر حال نظامی ها به نام اجرای دستور مجلس تا عصر آن روز در خیابان ها متفرق و از اعمال و رفتار خشونت آمیز(البته به نام مجلس) درباره مردم خودداری نمی كردند.

مدرس از اینكه سردار سپه اوامر او را اطاعت كرده و با اینكه در این گیرودار عده ای كشته و زخمی شده بودند ولی چون از حمله مردم به مجلس جلوگیری شده بود یقین داشت كه در این اجتماع و این بازی سیاسی دست دولت و نظمیه در كار نیست و خیالش از این حیث كاملاراحت بود، عصر روز چهارم مهر نیز در مجلس جلسه شد و به سردار سپه دستور داد كه در تشدید حكومت نظامی اقدام نماید.

سردار سپه در این جریان خود را مطیع محض مجلس نشان داده و می گفت همیشه برای اجرای اوامر مجلس حاضر بوده و خواهم بود، آیا لزومی دارد كسانی را كه در جریان این بلوا دست داشته اند دستگیر كنیم؟!

بدیهی است كه در مجلس همه هم صدا شده گفتند باید محركین دستگیر شوند.

به هر حال این بحران ساختگی و غائله ای كه از سوی رضاخان و ایادی وی ایجاد و هدایت می شد، فرصتی استثنایی در اختیار رضا خان قرار داد تا گام به گام به سوی هدف خویش یعنی سلطنت پیش رود. توضیح اینكه رضاخان به عنوان رئیس دولت و فرمانده كل قوا كه مسئولیت امنیت كشور را بر عهده داشت، در مجلس حاضر شده و چنین وانمود كرد كه تابع تصمیمات مجلس درباره حل این بحران است. وی در ظاهر با نظر موافق مجلس به نیروهای نظامی و انتظامی دستور پراكنده سازی مردم را داده و هنگامی كه نمایندگان اقلیت مجلس خواستار بررسی و ریشه یابی بحران شدند، به موقع در صحن مجلس شورای ملی حاضر شد و این تحركات را غائله ای ساده دانست كه پیرامون شایعه كمبود نان و ارزاق شكل گرفته و رفته رفته ماهیتی سیاسی یافته است. او مدعی شد با تمهیدات اندیشیده شده آذوقه و مایحتاج مردم تا پایان سال تامین گردیده است و در این باره جای هیچ گونه نگرانی نیست. وی در ادامه به مجلس قول داد بزودی مسببین این واقعه را دستگیر و مجازات خواهد كرد و از همین رو مجوز اعلام حكومت نظامی، را خواستار شد.

در پی این اقدام دولت كه در تاریخ با عنوان «بلوای نان» مشهور گردید، وحشت و نگرانی عمومی بالاگرفت، صف های طولانی در برابر نانوایی ها شكل گرفت كه اغلب به درگیری، دعوا و منازعه بین مردم منجر می گردید

مدرس كه نمی‌توانست فكر كند آن نظامی خشن كه در عین حال به سادگی تظاهر می‌كرد دارای چنان قدرتی باشد كه نقشه عمیق تهیه كرده و بخواهد از این بیانیه استفاده كند خیال كرد عبارت اعلامیه در كمال حسن نیت منتشر شده و ابراز اطاعت سردار سپه از مجلس بوده و به همین نظر فكر سوئی را نسبت به سردار سپه به خود راه نداده بود و در صورتی كه اگر واقعا قرار می‌شد مسببین بلوا را دستگیر نمایند بدون شك بایستی اول سرهنگ محمدخان درگاهی و تمام عمال شهربانی و خود سردار سپه را دستگیر نمایند، ولی به عكس تمام مخالفین سردار سپه و تمام كسانی كه در واقعه جمهوری مخالفت كرده و تمام دوستان مدرس و عده زیادی از محترمین و كاركنان دربار را دستگیر نمودند، همچنین تمام تشكیلات محرمانه كه بر علیه سردار سپه در كشور وجود داشته و شهربانی اسامی آنها را می‌دانست به این بهانه به آسانی توانست همه آنها را دستگیر كند و بالاخره برای طرح نقشه آینده هر كس را مخالف می‌دانست یا احتمال مخالفت می‌داد دستگیر كرد.با مذاكراتی كه سردار سپه در مجلس با وكلا به عمل آورده بود با این كه مدرس می‌دید كه از تمام احزاب و دسته‌جات مخالف عده زیادی دستگیر شده‌اند و از طرفی عده‌ای هم از نزدیكان او توقیف شده‌اند نمی‌توانست بر علیه سردار سپه اقداماتی به عمل آورد. شهربانی تنها به گرفتن مخالفین دولت در تهران اكتفا نكرد و به فاصله سه روز كه از اعلان حكومت نظامی نگذشته بود از طرف شهربانی به شهربانی‌های شهرستان‌های مهم مانند: تبریز، مشهد و غیره نیز تلگراف كرد كه چون مسلم گردیده در ایجاد بلوای روز چهارم مهر فلان و فلان مقیم آن شهر نیز مداخله داشته‌اند فورا آنها را دستگیر نموده و تحقیقات نمایید و نتیجه آن را نیز گزارش دهید در صورتی كه هنوز خبر بلوای نان هم به شهرستان‌ها نرسیده بود تا عده‌ای به نام همدستی با محركین تهران در آن شهرستان‌ها توقیف شوند.

رضاخان-بلوای نان

‏ بدین ترتیب رضاخان موفق شد با ایجاد بلوایی ساختگی تمام كانون های مخالف خود را در سراسر كشور مضمحل نماید.‏در اثنای وقایع مذكور، شاه كه از طریق تلگرافات مكرر به كشور و نیز توسط خبرگزاری های اروپایی به عمق بحران در كشور پی برد، علی رغم تمام تداركات و تجهیزاتی كه برای بازگشت وی مهیا شده بود به كلی از تصمیم بازگشت به كشور منصرف گردید. رضا خان كه در این بلوا به مقاصد خود دست یافته بود در جواب تلگرافات شاه ضمن اینكه خود را علاقه مند به مراجعت شاه نشان می داد، با زیركی بحران های فزاینده كشور را به شاه یاد آور شده و غیر مستقیم به وی تفهیم نمود كه بازگشت به كشور به قیمت جان شاه تمام خواهد شد.

به این ترتیب احمد شاه عزم خود را برای اقامت دائم در اروپا جزم و از این طریق راه رضای قزاق را برای سلطنت هموار نمود.

فرآوری :طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : 1- روزنامه رسالت / 2- روزنامه دنیای اقتصد / 3- وبلاگ تاریخ