تبیان، دستیار زندگی
امام صادق علیه السلام به عنوان نشانه فقهی و علمی شیعه شناخته شده است، امامی که سراسر عمر با برکتشان را، به مستحكم کردن پایه‏هاى معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه پرداختند به گونه ای كه تحریف‏ها دیگر نتواند آن را بلرزاند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : داریوش عشقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منجی معارف ناب اسلام

امام صادق


امام صادق (علیه السلام) به عنوان نشانه فقهی و علمی شیعه شناخته شده است، امامی که سراسر عمر با برکتشان را، به تعلیم و پرورش شاگردان بزرگ و ترویج علوم مختلف اسلامی پرداختند.

ترویج و گسترش عقاید ناب اسلام

اوج این حركت در زمان امام‏ صادق‏ (علیه السلام) بود. نمى‏شود گفت در زمان‏هاى دیگر، این حركت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیه‏السّلام) و در زمان‏هاى دیگر هم همین‏طور بود؛ منتها زمانه در دوران امام‏ صادق‏ (علیه‏السّلام) یك فرصت و فسحتى را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند كارى بكنند كه پایه‏هاى معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آن‏چنان مستحكم بشود كه تحریف‏ها دیگر نتواند این پایه‏ها را از بین ببرد. ایشان این كار را كرد، تا این زمینه بماند و در هر دوره‏ اى از دوره‏هاى تاریخ، كسانى كه لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده كنند و نظام اسلامى و مبناى مبتنى بر ارزش ‏هاى اسلامى را به وجود بیاورند و این بناى رفیع را بسازند. این، كارِ امام‏ صادق‏ (علیه الصّلاة و السّلام) است. آنچه كه ما امروز در عرصه‏ى نظام جمهورى اسلامى با آن مواجه هستیم، شباهتى به این حركت عظیمِ عمیقِ نیازمند به صبر و حوصله‏ى ائمه (علیهم‏السّلام) دارد؛ به همان اندازه هم تأثیرات عمیقى را دارد.

معارف اسلامى، مرهون زحمات آن‏ امام بزرگوار است. نه فقط معارف شیعى كه ائمّه‏ى معروفِ اهل سنّت، بى‏واسطه، یا باواسطه، بهره‏مندان از فیض دانش امام‏ صادق‏ (علیه‏السّلام) هستند. این كوثر فزاینده‏ى روز به روز درخشنده‏تر، نسل عظیم پیامبر (صل الله علیه و اله وسلم) را در تمام اقطار اسلامى پراكند و امروز هزاران، بلكه هزاران هزار خاندانهاى مشخّصِ شناخته ‏شده در همه‏ى دنیاى اسلام، نمودار بقاى نسل جسمانى آن بزرگوارند؛ همچنان كه هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقاى معنوى آن مكتب و آن وجود مقدّسند.

زمانه در دوران امام‏ صادق‏ (علیه‏السّلام) یك فرصت و فسحتى را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند كارى بكنند كه پایه‏هاى معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آن‏چنان مستحكم بشود كه تحریف‏ها دیگر نتواند این پایه‏ها را از بین ببرد

یک نکته تاریخی جالب

در قرنهاى اول اسلام، قدرتهاى بنى امیه و بنى عباس به هیچ عنوان نتوانستند با لشكركشى بر منطقه‏ى شمالى كشور ایران- منطقه‏ى طبرستان- فائق بیایند. همه‏ى سپاه‏هاى بنى امیه و بنى عباس كه به این سمت مى‏آمدند؛ همانهائى كه بقیه‏ى استانهاى این كشور و كشور روم را فتح كرده بودند، مازندران را نتوانستند فتح كنند. سلسله‏ى جبال البرز مثل یك حصن حصینى به این مردم امكان مى‏داد در مقابل نیروهاى مسلمان در دوران بنى امیه و بنى عباس مقاومت كنند و آن‏ها نتوانستند بر مازندران فائق بیایند. مازندران به دست فرزندان مظلوم آل محمد فتح شد. فرزندان ستم ‏دیده و آواره ‏شده‏ى امام سجّاد و امام باقر و امام‏ صادق‏ (علیهم‏السّلام) كه از دست آن خلیفه‏هاى فتاك و خونریز گریخته بودند، توانستند با سختى خودشان را به این منطقه برسانند. وقتى آمدند، مردم مازندران و گیلان آغوشها را باز كردند و فرزندان پیامبر را در آغوش گرفتند و به دست آن‏ها مسلمان شدند. لذا منطقه‏ى شمال كشور از آن لحظه‏اى كه مسلمان شد، پیرو امیر المۆمنین (علیه السلام) و مكتب تشیع شدند.

داستان جالب سیّد حمیرى‏

اسماعیل بن محمد حمیرى معروف به سیّد حمیرى (متوفاى 173 ه. ق)، شارب الخمر و بد سابقه، كه به تسویف و خود فریبى دچار بوده، الطاف الهى در یكى از طرق مدینه منوره بهره وى گردید و امام صادق (علیه السّلام) را ملاقات نمود. در حالى كه ابریقى از خمر همراهش بوده، امام به وى فرمودند: حمیرى در ابریقت چیست؟ عرض كرد: شیر است.

فرمودند: از این شیر كمى در كفم بریز، او هم ریخت، ولى ملاحظه كرد كه خمر در كف امام شیر گردیده، امام (علیه السّلام) به او فرمودند:

امام زمانت كیست؟ عرض كرد: آن كس كه خمر را به شیر تبدیل فرمودند. و از امام (علیه السّلام) راجع به امام غایب پرسید، امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: امر غیبت حق است ولى امام غایب امام دوازدهم خواهد بود.

امام صادق

وصیت رئیس مکتب تشیع

امام‏ صادق‏ (علیه‏السّلام) در بیمارىِ رحلت به وصیّشان مى‏فرمایند كه: «لیس منّى من استخفّ بالصّلاة»؛

 از ما نیست كسى كه نماز را سبك بشمارد.

استخفاف یعنى سبك شمردن، كم‏ اهمیت شمردن. حالا این نمازِ با همه‏ى این خصوصیات، با همه‏ى این فضائل، چقدر از انسان وقت مى‏گیرد؟ نماز واجب ما- این هفده ركعت- اگر انسان بخواهد با دقت و با قدرى ملاحظه بخواند، فرض كنید سى و چهار دقیقه وقت مى‏گیرد، و الّا كمتر وقت خواهد گرفت.

ما گاهى اوقات مى‏شود كه پاى تلویزیون در انتظار برنامه‏اى كه مورد علاقه‏ى ماست نشسته‏ایم و قبل از آن، دائم تبلیغات، تبلیغات، تبلیغات- بیست دقیقه، پانزده دقیقه- كه هیچ ‏كدام هم به درد ما نمى‏خورد، مى‏نشینیم گوش مى‏كنیم و بیست دقیقه وقتمان را از دست مى‏دهیم، براى خاطر آن برنامه‏اى كه مى‏خواهیم. بیست دقیقه‏اى زندگى ما این ‏طور است. منتظر تاكسى مى‏شویم، منتظر اتوبوس مى‏شویم، منتظر رفیقمان مى‏شویم كه بیاید جائى برویم، منتظر استاد مى‏شویم كه سر كلاس دیر كرده، منتظر منبرى مى‏شویم كه دیر به مجلس رسیده؛ همه‏ى این‏ها- ده دقیقه، پانزده دقیقه، بیست دقیقه- به هدر مى‏رود. خوب، این بیست دقیقه و بیست و پنج دقیقه و سى دقیقه را براى نماز- این عمل راقى، این عمل بزرگ- مصرف كردن مگر چقدر اهمیت دارد.

معارف اسلامى، مرهون زحمات آن‏ امام بزرگوار است. نه فقط معارف شیعى كه ائمّه‏ى معروفِ اهل سنّت، بى‏واسطه، یا باواسطه، بهره‏مندان از فیض دانش امام‏ صادق‏ (علیه‏السّلام) هستند

در جامعه‏ى جوان كشور بیش از دیگران باید به نماز اهمیت داد. جوان با نماز دلش روشن مى‏شود، امید پیدا مى‏كند، شادابى روحى پیدا مى‏كند، بهجت پیدا مى‏كند. این حالات بیشتر مال جوانهاست، بیشتر مال موسم جوانى است؛ مى‏تواند لذت ببرد. و اگر خدا به من و شما توفیق بدهد، نمازى بخوانیم كه با توجه باشد، خواهیم دید كه انسان در هنگام توجه به نماز، از نماز سیر نمى‏شود. انسان وقتى به نماز توجه پیدا كند، آن‏چنان لذتى پیدا مى‏كند كه در هیچ‏ یك از لذائذ مادى این لذت وجود ندارد. این در اثر توجه است. بى‏ توجهى به نماز، كسالت در حال نماز، از خصوصیات منافقین است- نه اینكه حالا هركسى در حال نماز كسالت داشت، منافق است؛ نه- خدا منافقین را در قرآن معرفى مى‏كند و مى‏گوید این‏ها را از نماز بشناس.

در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله منافقینى بودند كه براى خاطر این و آن نماز مى‏خواندند و در دل به نماز اعتقادى نداشتند. «و اذا قاموا الى الصّلاة قاموا كسالى یراءون النّاس».

بله، وقتى كسى طرف خطاب ندارد و با خدا حرف نمى‏زند، خسته مى‏شود و برایش یك كار طولانى به نظر مى‏آید. چهار ركعت نماز كه چهار دقیقه، پنج دقیقه طول مى‏كشد، براى او یك زمان طولانى به نظر مى‏آید؛ در حالى كه مگر چهار دقیقه چقدر است؟ انسان اگر در این حالت با خدا طرف خطاب بشود، آن وقت خواهد دید كه مثل برق گذشت؛ دریغ مى‏خورد، افسوس مى‏خورد و دلش مى‏خواهد طولانى‏تر بشود.

                                                                                                                                          داریوش عشقی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.