تبیان، دستیار زندگی
کلید رسیدن به قله های علم و عمل تلاش و کوشش و تحمل سختی هاست، شهید مدرس(ره) در اوائل جوانی که در حوزه علمیه اصفهان تحصیل می‎نمود برای تأمین هزینه تحصیل خود روزهای پنج‎شنبه و جمعه را کارگری می‎کرد و مزد آن را صرف هزینه تحصیل خود می‎نمود. روشن است که هرگز ک
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کلید رشد و تعالی

کلید رشد

کلید رسیدن به قله های علم و عمل تلاش و کوشش و تحمل سختی هاست، شهید مدرس(ره) در اوائل جوانی که در حوزه علمیه اصفهان تحصیل می‎نمود برای تأمین هزینه تحصیل خود روزهای پنج‎شنبه و جمعه را کارگری می‎کرد و مزد آن را صرف هزینه تحصیل خود می‎نمود. روشن است که هرگز کسی با آسایش و راحت طلبی به جایی نمی رسد.

تلاش و پشتکار در سیره بزرگان

تلاش و پشتکار، و تحمل سختی ها و نا ملایماتکلیدی است که انسان را به قله های رفیع علم و عمل می رساند، به همین خاطر این دو ویژگی در سیره بزرگان به روشنی مشهود است.

بسیار واضح است که هر سراشیبی بعد از تحمل سختی صعود به قله میسر است، همانطور که قرآن کریم می فرماید: «إن مع العسر یسرا» به درستی که با هر سختی ای آسانی است.

شهید ثانی(ره) در این مورد می فرمایند: باید معلم و شاگرد در اشتغالات علمی ـ اعم از خواندن، مباحثه، تدبر و... همواره ساعی و کوشا باشند و ملازمت و همبستگی خود را در اشتغالات علمی استمرار دهند اشتغالاتی که مطلوب است و سرمایه زندگی آنها را فراهم می سازد آنها نباید حتی الامکان خویشتن را با مسائلی سرگرم سازند که با علم و دانش ارتباط و پیوندی ندارد ، نباید در کنار علم به امور دنیوی به عنوان دل مشغولی بپردازند ، در صورت لزوم ، باید اشتغالات غیر علمی آنها در حد ضرورت باشد ».

و آیت الله بهاالدینی می فرمایند:

نشاط درس برای تحصیل انسان خیلی مفید و ضروری است انسانی که با نشاط است خوابش کم، اتلاف وقتش کم و صحبتهای غیر ضروریش کمتر است، تمام همتش درس و تحصیل است.

آری بزرگان دین همیشه در راه تحصیل علم سختی ها را به جان خریده و با روحیه ای خستگی ناپذیر در این مسیر گام نهاده اند:

خواجه نصیرالدین طوسی(ره)

در احوالات ایشان نوشته‎اند ایشان آنچنان به تحصیل علوم عقلی و دینی علاقه داشت که شبها کمتر به خواب می رفت و کتب متنوع و گوناگون در نزد خود می گذاشت و اگر از یکی خسته می شد به دیگری می پرداخت و برای آنکه کسالت را از خود دور سازد همیشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع کسالت و خواب میکرد.

و در این شبها و مواقع بود که به کشف معظلات و مشکلات علمی فائق می آمد واز شدت فرح و انبساطی که در آن حالت به وی رخ می‎داد فریاد می‎زد «أین ابناء الملوک من هذه اللّذّه» کجا فرزندان پادشاهان چنین لذتی را می برند.»

آیت الله شهید مدرس (ره)

ایشاندر اوائل جوانی که در حوزه علمیه اصفهان تحصیل می‎نمود برای تأمین هزینه تحصیل خود روزهای پنج‎شنبه و جمعه را کارگری می‎کرد و مزد آن را صرف هزینه تحصیل خود می‎نمود.

مرحوم شیخ عباس قمی (ره)

ایشان آنچنان به فرا گرفتن علم و نشر آن اهتام و علاقه داشتند که فرزند‎ایشان نقل می‎‎کند:«در اول کودکی هر وقت که با مرحوم والدم از شهر خارج می‎شدیم ایشان از اول صبح تا به شام مشغول نوشتن و مطالعه بودند.»

و دیگران نیز از ایشان نقل کرده‎اند: که دائما و حتی در مسافرتها مطالعه و کتابت و تألیف ایشان ترک نمی‎شد و در کنار آن به تعلیم معارف دین نیز به دیگران می‎پرداختند. از این روست که چنین آثار ارزشمند‎ی از خود به یادگار گذارده‎اند.

شیخ عبدالکریم حائری یزدی (ره)

حضرت آیت الله اراکی(ره ) به نقل از استادشان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل کرده‎اند «زمانی که من طلبه بودم در سرمن رأی، در مدرسه مرحوم آقا میرزا حسن شیرازی در طبقه‌ فوقانی حجره داشتم. چون تابستان و هوا گرم بود.

همه می‎رفتند داخل سرداب. من یکی توی بالاخانه می‎ماندم. عرق از سر و صورتم می‎ریخت. لباسهایم را کنده بودم و یک لنگ می‎بستم تا گرما خیلی اثر نکند. در عین حال که عرق می ریختم مشغول فکر بودم و خوشوقت بودم از این عرقها که می‎آید.

یک مسأله‎ای خیلی برایم مشکل شد هر چه فکر کردم حل نشد. در عالم خواب بودم که حل شد.» چقدر باید شوق باشد که در خواب مشکل علمی حل شود.

آیت الله سید حجت کوه کمری (ره)

همچنین در مورد ایشان نقل شده است که ایشان عشق فراوانی به مطالعه کتب داشت و در این زمینه احساس خستگی به او راه نمی‎یافت و عادت ایشان چنین بوده که هر سه چهار سال یک‎بار تمام کتب درسی حوزه را از مقدمات گرفته تا کفایه به دقت مطالعه می‎کردند.

آیت الله العظمی بهاء‌الدینی(ره)

ایشان ایام تحصیل و تدریس خود را اینگونه توصیف کرده‎اند: «چنان عشق و علاقه‎ای به تحصیل علم داشتم، که زندگی‎ام کتاب بود و همنشینم درس و بحث و مطالعه ـ با هیچ جلسه‎ای و برنامه‎ای به اندازه مجلس درس‎انس نداشتم به طوری که در سن نوجوانی حدود شانزده ساعت کار می‎کردم ـ به کارهای فکری شوق بسیار داشتم. به طوری که لحظه‎ای نمی‎آسودم و همیشه فکرم مشغول بود.

در هر فرصتی که پیش می‎آمد وقت را برای مطالعه غنیمت می‎شمردم و غیر از کتب درسی حوزه، کتب مفید دیگر را هم مطالعه می‎کردم. هر کتابی را که درس می‎گرفتم هنوز چند روز از اتمام آن نگذشته بود که تدریس می‎کردم، علاقه عجیبی به تدریس داشتم زیرا بسیاری از مجهولاتم و نقاط ابهام با تدریس حل می‎شد.»و بالاخره این جدیت موجب می‎شود در سن 25 سالگی اجازه اجتهاد بگیرند.

مرحوم علامه طباطبائی (ره)

در زندگینامه ایشان، اینگونه آمده است:‌«پس از چهار سال تحصیل در حوزه یکباره « عنایت خدائی» دامنگیریم شد و در خود یک نوع شیفتگی و بی‎تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم به طوری که از همان روز تا پایان تحصیل که تقریبا هیجده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر احساس خستگی نکردم ـ زشت و زیبایی جهان را فراموش کرده، بساط معاشرت با غیر اهل علم را برچیدم ودر خورد و خواب به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه پرداختم بسیار می‎شود که شب را تا طلوع آفتاب به مطالعه می‎گذراندم و همیشه درس فردا را پیش مطالعه کرده، اشکالات آنرا حل می‎کردم، به طوری که می‎توانم بگویم هرگز اشکال و اشتباه پیش استاد نبرده‎ام.»

 که البته عنایت الهی که به ایشان شده بود در اثر انابه‎ای بود که ایشان به درگاه خدا داشتند و این مطلب را بعدا برای آقای صدرالدین حائری شیرازی نقل کرده بودند.

همت ایشان در فراگیری دروس آنقدر بوده که وقتی در نجف می خواستند ریاضی بخوانند، چون استاد تنها ساعت یک بعد از ظهر وقت داشتند ایشان مسافت زیادی را در گرما و موقع ظهر می‎رفتند تا یکساعت درس ریاضی فرا بگیرند.

این بزرگان، در حقیقت نقش الگو را برای طلاب ایفا می کنند، طلاب در سختی ها و مشکلات تحصیل باید به آنها اقتدا نمایند و مشکلات تحصیل علم را با مشکلاتی که این بزرگان با آن دست و پنجه نرم کرده اند بسنجند تا مشکلات خویش را بزرگ و غیر قابل تحمل نشمارند.


منابع:

برگرفته از سایت لیلة القدر

تهیه و فرآوری : مسلم زمانیان ، گروه حوزه علمیه تبیان