تبیان، دستیار زندگی
همه ما کسانی را دیده‌ایم که تا پول کمی به دست می‌آورند آن را برای خرید لباس و کفش و تلفن همراه و... هزینه می‌کنند و پس‌انداز و سرمایه گذاری هیچ جایی در معادلاتشان ندارد. همین آدم‌ها به جایی می‌رسند که حتی وقتی پول اضافی ندارند هم به فکر خریدن چیزهایی هستن
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه رجبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی اقلام لوکس ریاست بازی می‌کنند


همه ما کسانی را دیده‌ایم که تا پول کمی به دست می‌آورند آن را برای خرید لباس و کفش و تلفن همراه و... هزینه می‌کنند و پس‌انداز و سرمایه گذاری هیچ جایی در معادلاتشان ندارد. همین آدم‌ها به جایی می‌رسند که حتی وقتی پول اضافی ندارند هم به فکر خریدن چیزهایی هستند که واقعا به آن‌ها نیاز ندارند. وقتی این تفکر بر تعداد زیادی از مردم یک جامعه حاکم شود تبدیل به فرهنگی می‌شود که جامعه‌شناسان و اقتصاد دانان به آن فرهنگ مصرف گرایی می‌گویند.

مصرف گرایی

آفت غلبه کردن این فرهنگ بر طرز فکر مردم این است که آن‌ها نیازهای کاذبشان را نیازهایی واقعی می‌پندارند و سعی می‌کنند هرطور شده آن‌ها را رفع کنند. وقتی اوضاع بد‌تر می‌شود که جامعه‌ای به این آفت دچار شود که تازه می‌خواهد پا در عرصه توسعه یافتگی بگذارد و اولین گام‌های پیشرفت را بردارد در حالیکه مردم که بزرگ‌ترین سرمایه گذاران آن جامعه هستند بیشتر به فکر تهیه اقلام مصرفی و بی‌دوام هستند تا سرمایه گذاری برای تولید و توسعه. البته زمان زیادی نیست که شاهد رواج این فرهنگ در کشورمان هستیم وهنوز پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌هایی که تا به چیزی نیاز نداشتند اقدام به خریدنش نمی‌کردند بین ما هستند. کسانی که متعلق به زمانی هستند که چندین جفت کفش و کیف و چند مدل ماشین و تلفن همراه داشتن ارزش محسوب نمی‌شد. حتی از نظر مسائل مالی هم مردم سال‌های گذشته ایران فرهنگ مصرفی نداشته‌اند و به سرمایه اشخاص و پولی که در گردش داشته‌اند بیشتر از خانه و باغ و لباسش توجه می‌کردند.

مصرف گرایی وفرهنگ

وقتی مصرف گرایی و خرید کردن شد فرهنگ غالب بر یک جامعه، کم کم مسائل فرهنگی و اجتماعی به دست فراموشی سپرده می‌شود. زیرا با توجه به محدود بودن منابع تهیه اقلام لوکس نسبت به اقلام فرهنگی اولویت پیدا می‌کنند و مسائل فرهنگی از سبد خرید خانوار حذف می‌شوند. در واقع اولین چیزی که قربانی مصرف گرایی می‌شود نیازهای فرهنگی افراد جامعه است. دیگر کسی پولی بابت دیدن یک فیلم یا خواندن یک کتاب کنار نمی‌گذارد و به این ترتیب پایه‌های فرهنگ و هنر در جامعه سست می‌شوند.

آنچه امروز در سراسر دنیا تبلیغ می‌شود این است که انسان باید مصرف کند، چه چیز را؟ آنچه ما تولید می‌کنیم. صرف نظر از اینکه آیا واقعا انسان امروز به آن احتیاج دارد یا خیر

تبلیغات و مصرف گرایی

اریک فروم اندیشمند بزرگ که مساله را به گونه‌ای شفاف و تکان دهنده بیان می‌کند عقیده جالبی درباره مصرف گرایی دارد. عقیده کلی او در این زمینه بر این اساس قرار دارد که جامعه صنعتی امروز و غول‌های اقتصادی و شرکت‌های بزرگ برای رسیدن به مقاصد خود از انسان این عصر یک مصرف کننده تمام عیار می‌سازند و با قدرت عظیم تبلیغات مسخ کننده خود در انسان نیازهای غیرواقعی و زاید بوجود می‌آورند و به موازات آن با عرضه محصولات به ظاهر متفاوت و در اصل یکسان که قسمت اعظم آن‌ها واقعا به درد انسان نمی‌خورد، مردم را به خرید این محصولات وا می‌دارند. در جامعه امروز اگر فلان یا بهمان محصول را استفاده نکنی و بد‌تر اینکه آنرا زاید بدانی با انتقادات تندی مواجه می‌شوی که بی‌کلاس! و متحجر و عقب افتاده خطابت می‌کنند.

اقتصاد مقاومتی

نظام عظیم تبلیغات امروزه بطور غیر مستقیم آدم‌های شاد و موفق و خوشبخت را به عنوان یک مصرف کننده خوب و تمام عیار معرفی می‌کند. اگر لبخندهای پرمعنی و لحظات شاد و فضای دلنشین پوسترهای تبلیغاتی را بیاد بیاورید به معنای آنچه من مد نظر دارم نزدیک‌تر می‌شوید.

بد‌ترین اتفاقی که به وسیله تبلیغات پرحجم و ممتد و همه جانبه توسط همه رسانه‌ها اتفاق می‌افتد تغییر آرام و تدریجی نظام‌های ارزشی و باورهای فردی و اجتماعی ما درباره شیوه‌های زیستن است. آنچه امروز در سراسر دنیا تبلیغ می‌شود این است که انسان باید مصرف کند، چه چیز را؟ آنچه ما تولید می‌کنیم. صرف نظر از اینکه آیا واقعا انسان امروز به آن احتیاج دارد یا خیر. در حقیقت انسان در این کارزار به مصرف کننده بی‌اراده‌ای تبدیل شده که به خیال خام خود در انتخاب آزاد است. البته آزاد است که در انتخاب یک محصول به جای فلان کارخانه از به‌ان کارخانه خرید کند اما معمولا آگاه نیست که در خرید آن محصول مختار نیست.

انسان امروز به درجات مختلف آلت دست قدرت طلبی و زیاده خواهی شرکت‌های بزرگ شده است که با قدرت رسانه‌ها و مسخ تبلیغاتی کم کم روی عادات و ارزش‌های درونی ما سوار شده‌اند و شیوه زندگی و آنچه مصرف می‌کنیم را از راه دور کنترل می‌کنند.

پس مهم است که چه مصرف می‌کنیم. چون رابطه مستقیمی بین آن و زیر سلطه و کنترل بودن روانی ما دارد. اگر واقعا به سراغ محصولاتی برویم که نیازهای حقیقی ما را جوابگو هستند هنوز انسانیم و به آلت دست تبدیل نشده‌ایم. برای این منظور نگاهی به زندگی بزرگان دینی و اندیشمندان و فلاسفه انداختن بسیار سودمند است. کدامیک از مردان خدا در زمانه خود این طرز فکر امروزی ما را قبول داشتند و رواجش می‌دادند؟ کدام انسان آزاده‌ای قبول می‌کند که به چنین کنش پذیری و انفعالی کشانده شود که تمام زندگیش را با دست‌هایی نامریی کنترل کنند؟ مسلما تفکر عمیق در اینباره می‌تواند راهگشا باشد.

در جامعه امروز اگر فلان یا بهمان محصول را استفاده نکنی و بد‌تر اینکه آنرا زاید بدانی با انتقادات تندی مواجه می‌شوی که بی‌کلاس! و متحجر و عقب افتاده خطابت می‌کنند

آنچه امروز اتفاق می‌افتد این است که قدرت‌های بزرگ صنعتی که فرا ملیتی و جهانی شده‌اند برای انسان تصمیم می‌گیرند که چه چیز خوب است و چه چیز بد و با قدرت عظیم رسانه‌ای و تبلیغات مجهز به آخرین فنون روان‌شناختی آنرا به خورد مردم می‌دهند.

مصرف گرایی

چه کار باید کرد؟

شاید مقصر عمده خود ما باشیم که با پناه بردن به مصرف گرایی و مسخ خودخواسته برای فرار از رنج‌های وجودی و نگرانی‌های ریشه دار در هستیمان، به این غول‌های صنعتی و اقتصادی قدرت بخشیده‌ایم و هر روز نیز از محصولات متنوع و بی‌فایده‌شان استقبال می‌کنیم و سعی داریم پوچی و یکنواختی زندگیمان را با مصرف این محصولات متنوع جدید جبران کنیم. مثال ساده‌اش را در مدل‌های جدید تلفن همراه ببینید که در واقع هیچ فرق عمده‌ای با قبلی‌ها ندارند و فقط روزمرگی ما را جوابگو هستند.

بازخورد ما در برابر این تولید کنندگان طماع که فقط به فروش محصولاتشان فکر می‌کنند و البته در راه آن می‌گویند که ما خود را فدای شما و نیاز‌هایتان کرده‌ایم!! بسیار مهم است. اگر قبل از خرید هر چیز یا اقدام به خرید آن کمی فکر کنم که اگر آن را نداشته باشیم یا مدل ارزانتری داشته باشیم چه کمبودی پیدا خواهیم کرد در بسیاری از انتخاب‌هایمان تجدید نظر می‌کنیم.

شناخت انسان از آنچه می‌تواند بیافریند، شکوفایی نیروهای خلاقه انسان و احساس هویت و معنا در زندگی می‌تواند ما را از این تخدیر و خماری مصرف بیرون بکشد و وادارمان کند به نیازهای اساسی خود فکر کنیم و در راستای تحقق آن‌ها گام برداریم. اینگونه می‌شود که واژه مصرف گرایی برای بسیاری از ما بی‌معنا خواهد شد.

فاطمه رجبی

بخش اجتماعی تبیان


مقالات مرتبط :

طلایی برای چندین بار مصرف

بازار داغ تورهای ترکیه و دبی