تبیان، دستیار زندگی
پس از موفقیت بی چون و چرای سری داستان های هری پاتر و توفیق نویسنده ی با استعداد آن ها جی کی رولینگ، اشتیاق برای ورود به عرصه ی داستان های تخیلی بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از آن ها از الگوهای همین داستان پیروی می کنند حتا اگر فضاسازی هایشان خارج از دنیای ساخ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هیولاهای سرگردان چارلی


پس از موفقیت سری داستان‌های هری پاتر و توفیق نویسنده‌ی با استعداد آن‌ها جی کی رولینگ، اشتیاق برای ورود به عرصه‌ی داستان‌های تخیلی بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از آن‌ها از الگوهای همین داستان پیروی می‌کنند حتا اگر فضاسازی‌هایشان خارج از دنیای ساخته‌ی رولینگ باشد.

 کالج وحشت: هیولاهای چارلی

کالج وحشت: هیولاهای چارلی. دین لوری. ترجمه‌ی رامک فدائیان. تهران: انتشارات افراز. چاپ نخست: زمستان 1390. 1100 نسخه. 304 صفحه. 9900 تومان.

«سیاهی خود را به شکل لوله‌ای درآورد و مارگونه، به‌آرامی و با دقت از گلوی او پایین خزید. سرد بود و چارلی می‌توانست پخش شدن آن را در سراسر بدنش حس کند. پیچک سیاه دودی، راه خود را از میان تمام اندام‌های چارلی گشود. از قلب، ریه‌ها و نوک انگشتانش گذر کرد تا به پاشنه‌ی پاهایش رسید. بالاخره، حس سرما از بین رفت، گویی اصلا سرمایی در بین نبوده است. ولی سایه که تا چند لحظه‌ی پیش جلوی چشم چارلی به خود می‌پیچید، دیگر نبود. به درون او نفوذ کرده بود.»

دین لوری در هفدهم ماه نوامبر سال 1967 متولد شد. بیشتر دل‌مشغولی‌های او تاکنون متمرکز بر تولیداتی در سینما و تلویزیون بوده است. لوری از سال 2007 میلادی قدم به جهان کتاب‌ها گذاشت و نخستین اثر او، سه‌گانه‌ی کالج وحشت نام گرفت. او هنوز به‌جز این سه‌گانه‌ی خود کتاب دیگری را منتشر نکرده است. نویسنده‌ی کالج وحشت جوانی خود را در جورجیای آمریکا گذرانده و سپس در دانشگاه نیویورک سینما خوانده است. در واقع او مجهز به ابزارهای مناسبی است که می‌توانند با چاشنی کمی استعداد و خلاقیت، داستان‌های خوبی را خلق کنند. از این نویسنده، جلد نخست کالج وحشت با عنوان هیولاهای چارلی توسط نشر افراز با ترجمه‌ی رامک فدائیان منتشر شده است. همچنین انتقام هیولا و جنگ هیولا دو جلد بعدی این مجموعه را تشکیل می‌دهند که هنوز به زبان فارسی راه نیافته‌اند.

پس از موفقیت بی چون و چرای سری داستان‌های هری پاتر و توفیق نویسنده‌ی با استعداد آن‌ها جی کی رولینگ، اشتیاق برای ورود به عرصه‌ی داستان‌های تخیلی بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از آن‌ها از الگوهای همین داستان پیروی می‌کنند حتا اگر فضاسازی‌هایشان خارج از دنیای ساخته‌ی رولینگ باشد. پسربچه‌ها و دختربچه‌هایی که نیروهای عجیب و غریب و متفاوتی دارند. کسی آن‌ها را به دلیل این تفاوت‌ها دوست ندارد، بر اثر همین نیروهای فوق‌العاده کارهایی انجام می‌دهند که خرابکاری تلقی می‌شود و در نهایت بر اثر یک اتفاق همدیگر را می‌شناسند و در جایی کنار هم گرد می‌آیند. این روند معمولی بسیاری از این داستان‌هاست. ولی مساله‌ای که داستان‌هایی مانند هری‌ پاتر را متفاوت می‌کند و نویسنده‌اش را به اوج می‌رساند، خلاقیت و زیرکی است که در خلق این دنیا به خرج می‌دهد و از مهم‌ترین عناصر این داستان‌ها یعنی تعلیق، به بهترین نحو در داستان خود استفاده می‌کند.

شاید میدان داستان‌های تخیلی، میدانی ساده برای آزمودن قلم به نظر بیاید، ولی تا زوایای این میدان شناخته نشوند، حتا اگر نویسنده‌ی پا به میدان گذاشته، سرشار از ایده‌های متفاوت هم باشد، نمی‌تواند داستان را به‌درستی بسط بدهد و به سرانجام خوبی برساند. این گونه است که درنهایت کتاب خسته‌کننده از آب در می‌آید و مخاطب فقط با داستانی پر از اتفاقات باورنکردنی و بی‌هیجان و خالی از هرگونه معنی روبه‌رو خواهد شد.

در قسمت نخست کالج وحشت، با این‌که شما به یک دنیای سراسر ناشناخته و وحشت‌انگیز قدم می‌گذارید، اما هیجان و کششی در انتظار شما نیست، شما با پسربچه‌ای آشنا می‌شوید که قدرتی مافوق حتا هم‌شکل‌های خودش دارد، دوست کله‌پوک و غرغرویی که پسرک را دوست خود می‌داند و کم‌کم به توانایی‌های خود آگاهی پیدا می‌کند و دخترک باهوش و خاصی که با تصمیمات درست و آنی و با هوش خود آن‌ها را از مخمصه‌ها می‌رهاند. و در پایان اساتید و رییس بزرگی که او هم از تبار پسرک داستان است و همیشه خونسرد و متفکر به ایفای نقش می‌پردازد.

داستان بسیار سطحی و ساده‌انگارانه نوشته شده، لحظه‌های تعلیق‌زا بیشتر به یک کمدی مضحک شبیه هستند و شما با خیال راحت داستان را به جلو می‌برید و می‌دانید که اتفاقی نمی‌افتد و به‌زودی همه‌چیز رفع و رجوع می‌شود. آشفتگی روایت‌های داستان، خواننده را دلزده می‌کند و خواننده حتا تا میانه‌ هم با شخصیت‌های داستان همراه نمی‌شود، شاید این کتاب از آن دست کتاب‌های تخیلی باشد که مخاطب در میانه‌ی راه از آن بگذرد و آن را ادامه ندهد و حتا به جلد دوم و سوم فکر هم نکند.

شاید میدان داستان‌های تخیلی، میدانی ساده برای آزمودن قلم به نظر بیاید، ولی تا زوایای این میدان شناخته نشوند، حتا اگر نویسنده‌ی پا به میدان گذاشته، سرشار از ایده‌های متفاوت هم باشد، نمی‌تواند داستان را به‌درستی بسط بدهد و به سرانجام خوبی برساند. این گونه است که درنهایت کتاب خسته‌کننده از آب در می‌آید و مخاطب فقط با داستانی پر از اتفاقات باورنکردنی و بی‌هیجان و خالی از هرگونه معنی روبه‌رو خواهد شد. به این ترتیب امیدی هم برای جلدهای دیگر داستان نخواهد ماند.

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان