زندگی بی معنویت بی معنی است
گفت وگو با بازیگر فیلم بی مصرف ها
سیلوستر استالونه را با نام راكی و رامبو میشناسند؛ دو قهرمان اكشن فیلمهای سینمایی دهه 80 كه یكتنه به جنگ یك لشكر رفتند و با تار و ماركردن آنان، بر سكوی قهرمانی میایستادند.

این بازیگر ایتالیاییتبار به كمك فیلمنامهها و جلوههای ویژه صنعت سینما بود كه توانست تبدیل به یكی از بازیگران گرانقیمت سینما شود.
دورانی بود كه او و آرنولد شوارتزنگر با دریافت دستمزدهای 12 میلیون دلاری برای هر فیلم خود، گوی رقابت را از بقیه همكاران خود ربوده بودند اما گذشت زمان تاثیر خود را روی استالونه هم گذاشت و وی موقعیت ویژه و ممتاز خود را در دنیای بازیگری از دست داد.
با وجود این و پس از گذشت چند دهه از دوران طلایی بازیگری، استالونه هنوز هم توانسته به عنوان یك بازیگر مطرح باقی بماند.
این بازیگر در كارنامه هنریاش در كنار دو مجموعه فیلم راكی و رامبو، فیلمهای كبری، تانگو و كش، صخرهنورد، مرد ویرانگر، تروریستها و بچه جاسوسها را دارد.
بیمصرفها (2010) توسط خود او كارگردانی شد و فروش خوبی در سینماهای جهان كرد.
قسمت دوم این فیلم اكشن و ماجراجویانه به كارگردانی سایمون وست (كارگردان «هواپیمای ویژه حمل محكومین») و بازی وی، هفته قبل روی پرده سینماها رفت.
استالونه در این فیلم با یك دوجین از بازیگران ژانر اكشن همبازی شده و نقش اصلی را بازی میكند. او در تازهترین گفتوگوی خود درباره كارنامه بازیگری چهل سالهاش صحبت میكند.
تفاوت سیلوستر استالونه امروزی با استالونه 30 سال قبل در چیست؟
خب، آدم با گذشت زمان تغییر میكند و خیلی وقتها خودش هم متوجه این قضیه نیست. اما با گذشت زمان، آدم جدیتر به زندگی و مسائل آن نگاه میكند، دست از آرمانگرایی برمیدارد و بیشتر به معنویات میپردازد. شاید 30 سال پیش چنین عقیدهای نداشتم، ولی حالا به مسائل معنوی و اخلاقی توجه خیلی بیشتری نشان میدهم. همیشه در زندگی به جایی میرسید كه احساس میكنید نیازمند یك تكیهگاه معنوی هستید و بدون آن نمیتوانید به زندگیتان ادامه دهید.
با اكشن ورزشی راكی (1976) معروف شدید. امروز این فیلم را چگونه میبینید؟
راكی درباره شهرت و تلاش سخت برای رسیدن به هدف بود. هنوز هم فیلم تماشایی و خوبی است. خیلی بد شد كه قسمتهای بعدی آن در دهه 80 از روح ساده و سالم نسخه اصلی فاصله گرفت و وارد سیاستبازی شد. قسمت آخر فیلم در سال 2008 تلاشی برای بازگشت به روح نسخه اصلی بود.
استالونه: برای خیلی فیلمها مرا به بازی نگرفتند و گفتند سن تو بالا رفته و نمیتوانی نقش جوان اول قصه را بازی كنی. البته در برخی موارد هم حق با آنها بود. وقتی نقش رامبو یا راكی را در دهه 80 بازی میكردم، سی ساله و جوان بودم. سینمای اكشن بازیگر سن و سالدار و بالای 40 سال نمیخواهد
یك بار منتقدی گفت چهره شما اصلا حال و هوای چهره یك ستاره را ندارد. دلیل موفقیت خود را چه میدانید؟
خب، او راست میگفت! با معیارهای كلاسیك سینمایی من اصلا آدم خوشتیپی به نظر نمیرسم! چشمهای افتاده و مایوس، دهان كج، دندانهای نامرتب و صدای خشن! اما فكر میكنم همه اینها وقتی با هم تركیب میشود، چیز قابل قبولی ارائه میدهد. اما وقتی بحث موفقیت پیش میآید باید بگویم در آن دورانی كه كار بازیگری را شروع كردم، دنیای سینما در جستجوی یك قهرمان اكشن جدید بود. من این شانس را داشتم كه در دورانی به فعالیت پرداختم كه سینما و تماشاگران آن، بازیگری مثل مرا میخواستند. شاید اگر ده سال قبل یا ده سال پس از آن بازیگر میشدم، هیچ وقت به این موفقیت ویژه دست پیدا نمیكردم.
آیا واقعیت دارد كه فیلمنامه راكی را سه روزه نوشتید؟
بله، واقعا شگفتزده میشوم وقتی میشنوم كسانی 18 سال وقت روی نگارش قصه یا فیلمنامهای صرف میكنند. باورتان میشود گوستاو فلوبر همین مقدار زمان وقت گذاشت تا «مادام بوآری» را بنویسد؟ این كتاب در صدر كتابهای پرفروش و پرخواننده قرار گرفت. اما به نظر من، هم كتاب فلوبر كتابی كمارزش بود و هم فیلمی كه براساس آن ساخته شد.
فیلمهای دهه هشتادی شما حال و هوای سیاسی و دستراستی داشت. آیا اهل سیاست هستید؟
من نه دستراستیام، نه دستچپی؛ یك بازیگرم. در حال حاضر هم از این كه چند قسمت «رامبو» و راكی خود را درگیر مسائل سیاسی كرد متاسفم. به همین خاطر فكر میكنم اقدام آرنولد شوارتزنگر برای كسب پست فرمانداری ایالت كالیفرنیا، شنا در یك دریای متلاطم بود. دنیای سیاست با دنیای سینما تفاوت خیلی زیادی دارد و نمیتوان مسائل را در یك «اكشن» یا «كات» ساده خلاصه كرد. در دنیای سیاست برخلاف سینما برداشت دومی وجود ندارد. بر همین اساس، باورم این است كه یك بازیگر همچنان و همیشه باید بازیگر باقی بماند.

در فیلمهای مختلف اكشن از جمله غیرقابل مصرفها، انواع و اقسام سلاحها را در دست گرفتید و آتشافروزی كردید. در اخبار این روزها درباره حمله مسلحانه به مردم بیدفاع در سینما میخوانیم كه آخرین آنها حمله به تماشاگران فیلم «شوالیه تاریكی برمیخیزد» است. درباره اجازه حمل سلاح توسط مردم عادی چه میگویید؟
طبیعی است كه سلاحهای خطرناك نباید دست هر كسی باشد و آدمها براحتی و آزادانه سلاح حمل كرده و بدتر از آن، از آنها استفادههای خلاف هم كنند. اما چگونه میتوان خانه به خانه رفت و سلاحهای غیرمجاز را جمعآوری كرد! با این حال انجام چنین كاری تاسفبار است. چرا باید برخی از آدمها در خانههای خود سلاح گرم پنهان كرده و از آن استفادههای غیرقانونی كنند؟ آدم بعضی وقتها احساس میكند دارد در دوران تاریكی زندگی میكند. باورم این است كه این موضوع باید حل شود و نقطه پایانی بر موضوع حمل و استفاده غیرمجاز از سلاحهای گرم را ترسیم كنیم. این وظیفه همه ماست كه در چنین راهی قدم برداریم و حل این موضوع را نباید فقط محدود به سیاستمداران و دولتمردان كنیم.
آیا باز هم قسمت تازهای از فیلمهای پرفروش گذشتهتان را روی پرده سینماها خواهیم دید؟
سالهاست كه سنت دنبالهسازی و تولید قسمتهای جدید فیلمهای موفق و پرفروش ادامه دارد. این فیلمها مثل یك ماشین پولساز است. چه كسی قصد دارد مانع از ادامه حركت این ماشینها شود؟
«سرزمین پلیس» (1997) یكی از معدود فیلمهای متفاوت و غیرمتعارف شماست كه بازیتان در آن با تحسین منتقدان سینمایی روبهرو شد. چرا بازی در این نوع فیلمها را ادامه ندادید؟
پس از این فیلم، ناگهان تهیهكنندگان هالیوودی به من پشت كردند و كسی برای كار تازه به سراغم نیامد. آنها گفتند این جور فیلمها و نقشها به درد من نمیخورد و بهتر است همان قهرمان اكشن فیلمهای حادثهای و ماجراجویانه باقی بمانم.

آیا در طول این سالها این تهیهكنندگان در كنارتان ماندند؟
خیر، برای خیلی فیلمها مرا به بازی نگرفتند و گفتند سن تو بالا رفته و نمیتوانی نقش جوان اول قصه را بازی كنی. البته در برخی موارد هم حق با آنها بود. وقتی نقش رامبو یا راكی را در دهه 80 بازی میكردم، سی ساله و جوان بودم. سینمای اكشن بازیگر سن و سالدار و بالای 40 سال نمیخواهد. من هم همین قدر كه هنوز دارم فیلم بازی میكنم و نقش اول بعضی فیلمها را به دست میآورم، از خوششانسی و شهرتی است كه طی سالهای قبل به دست آورده و فراهم كردهام.
هیچوقت به این موضوع فكر كردهاید كه روزی باید حرفه بازیگری را رها كنید یا اینكه مثل قبل مشهور و موفق نباشید؟
هیچكس دوست ندارد شكست بخورد یا قبول كند به پایان خط رسیده است. من هم مثل تمام بازیگران و هنرمندان قدیمی دیگر، یك روز به پایان راه میرسم. از زندگی درسهای زیادی آموختهام و شكستهای زیادی را تجربه كردهام. نكته مهمی كه یاد گرفتهام این است كه در همه حال باید تلاش كرد و مایوس نشد. با شكست مبارزه میكنم، حتی اگر شكست بخورم.
به عنوان بازیگری كه لقب قهرمان اكشن را گرفتهاید، نمیخواهید بازی در فیلمهای كمدی را تجربه كنید؟
ژانر كمدی را خیلی دوست دارم و میخواهم در تعداد زیادی فیلم كمدی بازی كنم. یكی دو بار هم آن را تجربه كردم، ولی به این نتیجه رسیدم كه این نوع سینما خیلی به كار من نمیآید و مناسب حال من نیست. بعضی وقتها خیلی بهتر است كه آدم روی آن كاری تمركز كند كه در آن تبحر دارد. اینطوری حاصل كار هم چیز بهتری خواهد شد.
«قاضی درد» (1995) بدون حضور شما دوبارهسازی شده است. در این رابطه چه فكر میكنید؟
این فیلم برایم حكم یك فرصت از دسترفته به حساب میآید. خیلی دوست داشتم این فیلم تبدیل به یك مجموعه فیلم موفق و دنبالهدار شود. اما فكر میكنم بسیاری از طرفدارانم با این نكته كه كاراكتر «ورو» كلاهخود قرمز رنگ خود را از سرش برمیدارد، مشكل داشتند. در قصه كمیك استریپی قاضی درد هیچوقت چنین اتفاقی نمیافتد. درباره نسخه جدید این فیلم چیز زیادی نمیدانم و ترجیح میدهم دربارهاش صحبتی نكنم.
غیرقابل مصرفها به قسمت سوم میرسد؟
بله. حتی قبل از نمایش عمومی فیلم و استقبال خوب تماشاگران از آن هم قرار بود سومین قسمت آن تولید شد.
منبع:امپایر - مترجم: كیكاووس زیاری