
اجلاس تهران،مبدأ تغییر معادلات غیرعادلانه دنیا
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آیین گشایش شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران در جمع سران و نمایندگان عالیرتبه 120 کشور دنیا فرمودند: «جهان با عبرتآموزی از تجربه تاریخی شکست سیاستهای دوران جنگ سرد و نیز یکجانبهگرایی پس از آن، در حال گذار به نظام بینالمللی جدیدی بر پایه مشارکت همگانی و برابری حقوق ملتهاست که در چنین شرایطی، همبستگی کشورهای عضو جنبش تعهد، از ضرورتهاست».

جنبش عدم تعهد 51 سال پیش در سال 1961 میلادی توسط تعدادی از کشورهایی که به آمریکا و شوروی سابق وابسته نبودند شکل گرفت و نامی که برای آن برگزیده شد نیز بهخاطر آن بود که این کشورها «تعهد»ی نسبت به کشورهای قدرتمند آن روز نداشتند و نه جزء دوستان بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی و نه جزء همرکابان بلوک غرب و ایالات متحده بودند. با گذشت بیش از نیمقرن از تشکیل این جنبش و در حالی که 2 دهه از سقوط کامل کمونیزم و نماد آن شوروی که یک قطب قدرتهای دنیا بود میگذرد، نهضت غیرمتعهدها همچنان با داشتن دوسوم کشورهای دنیا پس از سازمان ملل، بزرگترین و مهمترین سازمان گیتی محسوب میشود. البته متاسفانه برخلاف قدرت بالقوهای که نهضت عدم تعهد دارد، از این ظرفیت آنگونه که باید و شاید استفاده نمیشود و به فعل درنمیآید.
با توجه به فروپاشی اردوگاه شرق در 20 سال گذشته، آمریکا به عنوان تکقطب دنیا مشغول ترکتازی در سطح جهان شد و خود را آقای دنیا و دیگر کشورها را رعیت خود میپنداشت. این در حالی بود که اگر کشورهای جنبش عدم تعهد در این 2 دهه با اتحاد و هماهنگی و برنامهریزی قدرت خود را مبدل به قدرتی بالفعل و تاثیرگذار میکردند، قطعا بهتر میتوانستند در برابر زورگوییهای جهان تکقطبی ادعایی آمریکا و کدخدایی آن بر دهکده جهانیای که مدعی آن است قد علم کنند.
این جنبش60 درصد خاك جهان و 20 درصد تولید ناخالص ملی دنیا را داراست. میزان سرمایه کشورهای جنبش عدم تعهد طبق اعلام بنگاههای آماردهنده اقتصادی، 2 هزار میلیارد دلار بیشتر از مجموع سرمایههای آمریکا و اتحادیه اروپایی است که نشاندهنده قوت اقتصادی و توان بالای بازرگانی کشورهای عضو نم است. از سوی دیگر اغلب این کشورها، جزء کشورهای سلطهناپذیر هستند که اجازه دخالت به قدرتهای ظاهری دنیا نمیدهند.
با توجه به فروپاشی اردوگاه شرق در 20 سال گذشته، آمریکا به عنوان تکقطب دنیا مشغول ترکتازی در سطح جهان شد و خود را آقای دنیا و دیگر کشورها را رعیت خود میپنداشت. این در حالی بود که اگر کشورهای جنبش عدم تعهد در این 2 دهه با اتحاد و هماهنگی و برنامهریزی قدرت خود را مبدل به قدرتی بالفعل و تاثیرگذار میکردند، قطعا بهتر میتوانستند در برابر زورگوییهای جهان تکقطبی ادعایی آمریکا و کدخدایی آن بر دهکده جهانیای که مدعی آن است قد علم کنند
اگر فقط همین موارد را در نظر گرفته و دیگر مزایای 120 کشور عضو نهضت عدم تعهد را در نظر نگیریم هم، میبینیم این كشورها، در صورت اتحاد میتوانند قدرتی عظیم بسازند که قدرتهای هژمون را به زیر بکشد.
فردای فروپاشی شوروی و در پی آن، سازمانها و نهادهای عصر جنگ سرد، زنگ فروپاشی غیرمتعهدها را به صدا درآوردند یا آنكه پس از قدرتیابی آمریكا از زوال قطعی این نهاد سخن گفتند اما این محاسبات و پیشبینیها یك عامل جوهری را در حیات عدم تعهد به حساب نیاورد و آن این كه این سازمان فلسفه وجودیای فراتر از سازمانها یا ترتیبات امنیتی یا سیاسی دوران جنگ سرد دارد.

جنبش عدم تعهد البته سالها پس از فروپاشی شوروی، دچار افول شد و سالهایی را در انزوا سپری كرد. ولی با طرح پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جنبش تلاش كرد با شكل دادن به گروهی از كشورها كه از حق هستهای ملتها حمایت می كنند، بر سیاست تبعیض آمیز كشورهای غربی تأثیر بگذارد.
در مرحله جدید و پس از برگزاری موفق و بینظیر اجلاس تهران، بدون تردید جنبش باید به سوی زدودن مشكلات بنیادین دیگری گام بردارد، مشكلاتی كه از یك سو منشأ سلطه قدرتهای غربی شده و از سوی دیگر به بروز برخی نابهنجاریها و تندرویها انجامیده است. به باور كارشناسان، موضوع حلنشده فلسطین و قدس شریف، بحران سوریه، كشتار مسلمانان میانمار، سركوب شیعیان بحرین توسط آل خلیفه و آل سعود و مشكلات مالی برخی اعضا مهمترین و فوریترین مسائلی است كه باید در 3 سالی كه ایران رئیس غیرمتعهدهاست، در پی حل كردن آنها بود. درمان این دست بیماریها، یقیناً میزان تأثیرگذاری تصمیمهای جنبش بر فضای بینالمللی و جامعه جهانی را دوچندان خواهد كرد. جنبش عدم تعهد چنان كه در اجلاس تهران تأكید شد، پروندهای از بحرانهای بزرگ را در دست دارد؛ بحرانهایی كه اقلیمهای سوقالجیشی غرب آسیا (خاور میانه) را فراگرفته است و هركدام به نحوی نیازمند برداشتن گام تازه این سازمان است.
در مرحله جدید و پس از برگزاری موفق و بینظیر اجلاس تهران، بدون تردید جنبش باید به سوی زدودن مشكلات بنیادین دیگری گام بردارد، مشكلاتی كه از یك سو منشأ سلطه قدرتهای غربی شده و از سوی دیگر به بروز برخی نابهنجاریها و تندرویها انجامیده است
بدون شك رهآورد اجلاس تهران باید به اصلاح مدیریت جامعه بینالمللی معطوف باشد در شرایط فعلی كه جهان بویژه در قلمرو كشورهای عدم تعهد با عوارض تصمیمهای ویرانگر زمامداران كاخ سفید دست و پنجه نرم می كند خواسته ملتها چیزی جز این نیست كه دیپلمات ها و نمایندگان آنها برای تصحیح روند مدیریت تحولات جهانی همت گمارند و خطاهای فاحشی كه در پیمودن مسیر صلح و امنیت بینالمللی بروز كرده را رفع نمایند. بنابراین اگر در زبان برخی ناظران، پس از فرمایشات رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در اجلاس شانزدهم عدم تعهد، تهران یك مبدا برای شروع حركت جدید خوانده شده از آن روست كه امروز یك اجماع بی سابقه بر سر ضرورت اصلاح مناسبات ناعادلانه جهانی شكل گرفته است.
محمدمهدی تقوی بخش سیاست تبیان