آیا فرشتگان اختیار دارند؟
آنچه از قرآن مجید استفاده می شود این است که ملائکه موجوداتی بیرون از حس ودارای وجود و شعور و اراده مستقل هستند . این موجودات مستقل دارای ایمان بوده، اعمال ورفتارشان از سر شعور واراده تحقق می یابد.
خدای متعال در قرآن کریم می فرماید:
مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُۆْمَرُونَ (6 تحریم) فرشتگانى كه هرگز خدا را در آنچه دستورشان مىدهد نافرمانى ننموده بلكه هر چه مىگوید عمل مىكنند.
دقت در آیه بالا دو نکته را روشن می کند:
1- فرشتگان دارای اراده و اختیار هستند. چون اگر این گونه نبودند، معنا نداشت به آن ها امر شود. و امر به موجودی تعلق می گیرد که اختیار داشته باشد. همچنان که اگر اختیار نداشتند، سخن از معصیت درباره آن ها نیز بی معنا می شد.
2- اراده آن ها بر خلاف نوع انسان، هرگز به گناه تعلق نمی گیرد. و همیشه مطابق دستور خدا عمل می کنند.
شاید راز اینکه فرشتگان گناه نمی کنند، در این باشد که آن ها دعوتی به سوی گناه ندارند که آن را پاسخ بگویند:
رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى رَكَّبَ الْعَقْلَ فِی الْمَلَائِكَةِ بِدُونِ الشَّهْوَةِ وَ رَكَّبَ الشَّهْوَةَ فِی الْبَهَائِمِ بِدُونِ الْعَقْلِ وَ رَكَّبَهُمَا جَمِیعاً فِی بَنِی آدَمَ (مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار ص251) امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: خداوند متعال عقل بدون شهوت را در فرشتگان قرار داد، و شهوت بدون عقل را در حیوانات، و عقل و شهوت را در انسان.
برای جواب مساله از نظر فلسفی نیز باید دقت کنیم که هر چقدر وجود به تجرد نزدیک تر باشد، از عقل و اراده بالاتری برخوردار است. و طبق فلسفه، فرشتگان مجرد محض هستند. در حالی که انسان اگر چه مجرد است اما در مقام فعل، وابسته به ماده شده و در نتیجه، اراده و اختیار فرشته با اولویت اثبات می شود.
درست است كه فرشتگان بر اساس متون اسلامى و آیات قرآن، نمی توانند برخلاف وظیفه اى كه دارند اقدام كنند. بنابراین اختیار به معنای مصطلح در بین ما انسانها، در آنها مطرح نیست؛ چون انسان مخیر است؛ یعنى، می تواند انجام دهد و می تواند انجام ندهد.
آنچه از قرآن مجید استفاده می شود این است که ملائکه موجوداتی بیرون از حس ودارای وجود و شعور و اراده مستقل هستند . این موجودات مستقل دارای ایمان بوده، اعمال ورفتارشان از سر شعور واراده تحقق می یابد
ولی از طرفى جبر نیز به معناى سلب اختیار از موجودى است كه شأن اختیار را داشته باشد؛ مثلاً اگر انسانى را وادار كنند كه كارى را برخلاف میل خودش انجام دهد، او را مجبور ساخته اند. بنابراین در فرشتگان جبر هم مطرح نیست.
البته براى اختیار معناى دیگرى نیز هست كه فرشتگان را هم شامل می شود و آن این كه كارى را كه انجام می دهند، از روى میل و رغبت است؛ بدون آن كه از سوى عامل دیگرى تحت فشار قرار بگیرند. بنابراین تسبیح و تقدیس فرشتگان اختیارى است و آنچه را می كنند، در كمال میل و رغبت انجام می دهند.
شهید مطهری در مورد بعضی از ملائکه میگوید:"بعضی از ملائکه را در اخبار و احادیث، ملائکه ذمّی میگویند. موجوداتی هستند نامریی، اما شاید خیلی به انسان شبیهند، یعنی تکلیف میپذیرند، احیاناً تمرد میکنند. حقیقت اینها بر ما روشن نیست و لهذا در بعضی اخبار راجع به بعضی از ملائکه دارد که تمرّد کرد و بعد مغضوب واقع شد".(علیرضا رجالی تهرانی، فرشتگان، ص 122، به نقل از مرتضی مطهری، توحید، ص 342.)
مراتب فرشتگان
همه ملائکه در یک سطح و درجه نیستند، بلکه دارای مراتبی هستند. قرآن مجید میفرماید: و هیچ یک از ما نیست جز آن که مقام معلومی دارد.(صافات، 164)
بعضی از آنها مانند جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل، از ملائکه مقرب درگاه الهی هستند و درجاتشان بسیار عالی است که حکما و فلاسفه از آنها به عنوان “رۆوس الملائکه” تعبیر میکنند و بعضی دیگر در درجات پائینتری قرار دارند و هر یک وظیفه خاصی برعهده دارند. حضرت علی (علیه السلام) درجات و وظایف ملائکه را این گونه بیان میکند: “بعضی از آنها امین وحی پروردگار به سوی پیامبران هستند و برخی نگهبانان بندگان خدا و برخی دربان بهشت اویند."( نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 1)
اما روایاتی که درباره تخلف بعضی از ملائکه از فرمان الهی و احیانا تنبیه و مجازات آنها وارد شده است، نظیر روایت “فطرس”، چندان مسلم نیست و همه علمای اسلام چنین روایاتی را نپذیرفتهاند. برخی از آنان معتقدند: جریان فطرس به اثبات نیاز دارد؛ زیرا فطرس واژهای یونانی است و در دعای سوم شعبان هم فرشته خوانده نشده است. بلکه به این صورت آمده “و عاذ فطرس بمهده”؛ یعنی فطرس به گهواره امام حسین (علیه السلام) پناه برد. از سوی دیگر سند این دعا هم باید تحقیق شود و میزان اعتبارش بدست آید.( پرسش و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 88)
عده ای دیگر منکر معصیت فرشتگان و تنبیه آنها هستند و می گویند: روایت عصیان فطرس، با آیه شریفه: “عِبادٌ مُکْرَمُونَ(وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ”، انبیاء، 26, ؛ آنها گفتند: “خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است”! او منزه است (از این عیب و نقص)؛ آنها [= فرشتگان] بندگان شایسته اویند.) و آیه: “آنها دستورات الهی را معصیت نمی کنند و آنچه را که امر شده اند انجام می دهند" ،( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُۆْمَرُونَ”؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند! ، تحریم، 6) منافات دارد.
بنابراین، در نگاه این گروه عصیان فرشتگان پذیرفته نیست.
از سوی دیگر علمای شیعه با فرض صحت چنین روایاتی، احتمالاتی را مطرح کرده اند:
1, بعضی از مفسران گفتهاند: مجازات و تنبیه ملائکه در اثر “ترک اَولی” بوده است، نه گناه و معصیت. منظور از ترک اولی، این است که آنها در اجرای دستورات الهی عملی را که دارای اولویت بیشتری بوده رها کردهاند و به سوی عمل کم اولویت رفتهاند، یا انجام عمل را در وقتی و شرایطی که اولویت بیشتری داشته است، رها کرده و در شرایط و وقت دیگری به جا آوردهاند و به همین جهت مجازات و تنبیه شدهاند.( آیت الله مکارم، در پرسش و پاسخهای حضوری.)
2, عده ای برای حل مشکل عصیان و تنبیه فرشتگان، احتمال دادهاند که این قبیل روایات مربوط به دستهای از ملائکه باشد که شبیه به انسان هستند. میگوید: بعضی از ملائکه را در اخبار و احادیث “ملائکه زمینی” میگویند، آنها موجوداتی هستند نامرئی، اما شاید خیلی به انسان شبیهاند؛ یعنی تکلیف میپذیرند و احیانا تمرد میکنند. حقیقت اینها بر ما روشن نیست…حتی در بعضی از اخبار آمده است که بعضی از ملائکه از عنصرهای این عالم آفریده شده اند.( مرتضی مطهری، توحید، ص 342)
همه ملائکه در یک سطح و درجه نیستند، بلکه دارای مراتبی هستند. قرآن مجید میفرماید: و هیچ یک از ما نیست جز آن که مقام معلومی دارد
3, بعضی هم معتقدند چنانچه درستی سند و فرشته بودن فطرس، هر دو اثبات شود، این امر با آیه “لا یَعْصُونَ اللّهَ”،( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُۆْمَرُونَ تحریم، 6,) منافاتی ندارد؛ زیرا فرشتگان یکسان نیستند. فرشتگان حامل عرش، حامل وحی و مقامی والا دارند: “وَ ما مِنّا إِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ." صافات، 164,) ( فرشتگان حامل وحی معصوم اند و تکامل هم ندارند. دلیلی نداریم که تمام فرشتهها از یک سنخ باشند و فرشتهای همانند انسان که دارای نفس مستکمله باشد، نداشته باشیم!. پس امکان دارد که فطرس از فرشتگان زمینی به شمار آید و با فرشتگان آسمانی یا اخروی تفاوت داشته باشد.( توصیه ها، پرسش ها و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 88-87)
با توجه به آنچه در کلام حضرت علی (علیه السلام) در توصیف و ویژگی های فرشتگان بیان شد، اگر این کلام را وصف – فرشته بما هو فرشته – گرفتیم و گفتیم حضرت در مقام بیان توصیف تمام فرشتهها هستند، در این صورت باید نازل ترین درجه فرشتگان هم دارای آن ویژگیها باشند. لذا معصیت در حق آنها تصور ندارد، مگر به نحو ترک اولی و گناه منزلتی.(در این باره مقاله “پژوهشی در روایات فطرس ملک” اثر محمد احسانی فر از ص 68 تا 80 از مجله علوم حدیث شماره 34 (سال نهم، شماره چهارم، زمستان 1383) را ببینید. ایشان در این مقاله سند روایات فطرس را معتبر می داند و آن را به معنای گناه منزلتی می داند و گناه منزلتی هم منافاتی با عصمت ندارد.) اما اگر گفتیم که حضرت در مقام بیان توصیف فرشتگان خاصی بوده است و شاهد ما روایات دیگر این باب است، باید به یکی از دو توجیهی که در بالا بدان اشاره شد، روی بیاوریم.
نتیجه:
چون فرشتگان موجوداتی غیر مادی هستند، شناخت و آگاهی دقیق از آنها، تنها از راه آیات و روایات ممکن است و به هر روایتی نیز نمی توان تمسک کرد. بلکه باید روایات از نظر سند و دلالت کاملا مورد اعتماد باشند و تا به چنین روایتی دست نیافتیم، مرجع ما تنها آیات قرآن است.
فرآوری: جعفری بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع :
کتاب اصول عقاید ؛ نوشته آیت الله مصباح
سایت اسلام پدیا
سایت طلبه پاسخگو