هنر خیابانی
تاریخ هنر متشکل از سلسله دوران هایی است که در کنار شمارش سال ها، ریتم گذر زمان را ایجاد میکند. در این میان هر نسلی با توجه به اینکه سنت های گذشته ی خود را حفظ کرده یا اینکه درصدد تغییر آنها بر آمده، ساختار پیچیده ای از ارزش ها را به وجود آورده است. نکته ی حائز اهمیت این است که نباید فراموش کرد که هنر، همواره سیر صعودی نداشته است. بلکه جنبش های ضد هنری از هر جهت در برابر ارزش های تثبیت شده ی هنری، به پا خواستند. طنز مطلب همین جاست که اگر بخواهیم این طرز تفکرات ضد ارزشی را با توجه به اندیشه های پیر بوردیو{2}، مورد بررسی قرار دهیم، به این نکته می رسیم که نمی توان این تفکرات را خارج از میدان هنر در نظر گرفت. با توجه به این اصل، دادییسم{3} را هم می توان به گونه ای در میدان هنر و در جهت آن قرار داد. پیر بوردیو اینگونه توضیح می دهد که پیش از هرگونه مخالفت با ارزش های حاکم در میدان هنر، آن ارزش ها می بایست پذیرفته شده باشند. از همین روست که می گوییم این جنبش های ضد هنری در جهت خود هنر حرکت می کنند.
همان طور که گفته شد در برابر تاریخِ هنرِ رسمیِ موجود، هنری سرکش به وجود آمد که توان تحمل کردن حصارهای کلیسا، کلکسیون های هنری و یا گالری ها را نداشت. این هنر قصد داشت حدود های موجود را بشکند و هر چه بیشتر خودش را به مردم نزدیک کند. این همان هنر خیابانی است که غالبا اثر افرادی است که هدف اصلیشان خلق هنر نیست.
استفاده از فضای عمومی برای ارائه ی هنر پیش از اینها هم به چشم میخورده است اما اصطلاح هنر خیابانی، نسبتا جدید است. گروهی به اشتباه هنر خیابانی را با گرافیتی یکسان فرض کردهاند. گرافیتی (graffiti) از کلمه ی ایتالیایی اسگرافیتیو (sgraffito) مشتق شده است. گرافیتی شامل دیوارنوشته ها، انواع طراحی هایی که روی دیوارها صورت می گیرد و یا حتی کندن لایه های گچی دیوار به منظور طراحی شکل مورد نظر، می باشد. این در حالی است که هنر خیابانی اعم از گرافیتی است. چسباندن پوستر های مختلف (street poster art)، استفاده ازاستنسیل به عنوان الگوی طراحی (stencil art) و یا زدن برچسب های مختلف روی دیوار (sticker art) را نمی توان در حوزه ی گرافیتی قرار داد. همه ی این هنرها جزئی از طیف گستردهی هنر خیابانی محسوب میشوند.
این روزها اهمیت هنر خیابانی در نظر مردم چند برابر شده است. گاهی دیده شده که قسمتی از دیوار طراحی شده را به موزه انتقال داده اند تا بدین شکل از آن بهتر نگهداری شود. این کار به کرات با آثار "بنکسی" هنرمند خیابانیای که در انگلستان بیشترین فعالیت را دارد، انجام گرفته است.
انگیزه ها و هدفهایی که باعث میشوند که یک هنرمند به هنر خیابانی روی بیاورد، تنوع زیادی دارد. این هدفها از انتقادهای تند و تیز به نظام حکومتیِ ساکن گرفته تا تبلیغات تجاری، گستردگی دارند. بعضی از این هنرمندان از انواع وحشیگریها(Vandalism) بهره می جویند تا بر علیه فرهنگ و اصولِ ثابتِ اجتماعیِ خود قیام کنند. عده ای دیگر هم به این علت هنر خیابانی را برگزیده اند تا به وسیله ی آن بتوانند در مکانی بدون وابستگی به سازمان های مختلف و بدون توجه به بایدها و نبایدها، حرف های نزده ی مردم را در فضای عمومی بیان کنند.«برتولت برشت تأکید داشت که هر بیان هنرمندانهای سیاسی است. اگر این منطق را بپذیریم آنگاه نتیجه میگیریم که هر آزادسازی ناخوانده ی افکار خصوصی روی دیوار عمومی شامل کنش سیاسی است، بلکه حتی نمایش معمولیترین اثر هنری در گالری نیز کنش سیاسی است.»{4}
همان طور که گفته شد گرافیتی با اهداف تجاری هم مورد استفاده قرار می گرفت. نمونه ای این کار توسط شرکت کامپیتوری IBM{5} در سال 2001 انجام گرفت. به این منظور افراد مختلفی در سانفرانسیسکو و شیکاگو از طرف این شرکت مأمور شدند تا با اسپری مخصوص روی دیوارها و پیاده رو های عمومی شهر علامت مخصوص IBM را طراحی کنند. این علامت متشکل از نماد معروف صلح، یک قلب کوچک و یک پنگوئن (نماد linux) بود. پس از مدتی به علت عدم رعایت قانون عده ای از هنرمندان خیابانی دستگیر شدند و در این میان این شرکت جریمه شد و مبلغ 120,000 دلار را به عنوان مجازات و هزینه ی لازم برای پاکسازی شهر، پرداخت.
این روزها اهمیت هنر خیابانی در نظر مردم چند برابر شده است. گاهی دیده شده که قسمتی از دیوار طراحی شده را به موزه انتقال داده اند تا بدین شکل از آن بهتر نگهداری شود. این کار به کرات با آثار "بنکسی" هنرمند خیابانیای که در انگلستان بیشترین فعالیت را دارد، انجام گرفته است. کتابهای گوناگون هم در این زمینه برای هرچه بیشتر توضیح دادن شیوه ی کار برای علاقه مندان نوشته شده اند. در سال 2009 برای اولین بار یک کنفرانس هنری تحت عنوان "دیوارهای زنده" بنیان گذاری شد. امید است که برای هر چه بیشتر درک شدن اینگونه هنرهای طرد شده، فعالیت های بیشتری صورت بگیرد.
پینوشتها:
{1}. استال، جوهنس. هنر خیابانی/ مترجم: سامان هزارخانی. ناشر: فخرکیا. محل نشر: تهران. سال نشر: 1389. ص 12.
{2}. پیر بوردیو (1 اوت 1930- 23 ژانویه 2002) جامعه شناس، انسان شناس و فیلسوف فرانسوی است. وی را می توان هم ردیف کلود لوی استروس، میشل فوکو، ژاک لاکان، رولان بارت، ژاک دریدا و چند چهره معدود دیگر دانست.
{3}. "دادا شرح حال ذهن است... دادا هنر آزاد فکر کردن است... دادا خود را صرف هیچ می کند..." این تعریفی است که توسط آندره برتون ارائه شده است. این اشتباه است که تصور کنیم که دادایسم قابل تعریف کردن است. نکته ی قابل توجه این است که مکتب دادایسم بر علیه هر گونه تعریف کردن و برچسب زدن به پا خواست.
{4}. استال، جوهنس. هنر خیابانی. ص 66.
{5}. International Business Machines Corporation
مریم سمیعی بخش هنری تبیان
منبع:
هنر خیابانی/ استال، جوهنس / مترجم: سامان هزارخانی/ ناشر: فخرکیا/ محل نشر: تهران/ سال نشر: 1389
Bull,Martin. Banksy Locations and Tours: A Collection of Graffiti Locations andPhotographs in
London, England