درفشهای اورارتویی در آذربایجان(2 )

چنین به نظر میآید که نام «آلارودی» (Alarodi) که هرودت بکار برده است، بر اورارتوییان دلالت میکند.
مشهورترین پادشاهان اورارتویی عبارتند از: «اَرامِـه/ آرامـو» (Arame/ Aramu) از 855 تا 844 پیش از میلاد، «سَـردوری/ سِـدوری/ سیدوری یکم» (Sarduri/ Seduri/ Siduri I) پسر لوتیپری (Lutipri) از 844 تا 828، «ایشپوئینی» (Ishpuini) پسر سَردوری یکم از 828 تا 810، «مِـنـوآ» (Menua) پسر ایشپوئینی از 810 تا 785، «اَرگـیـشـتی یکم» (Argishti I) پسر مِـنـوآ از 785 تا 753، «سَـردوری دوم» (Sarduri II) پسر اَرگیشتی یکم از 753 تا 735، «روسا» (Rusa) پسر سَردوری دوم و شماری پادشاهان دیگر با نامهایی مشابه همچون «سَردوری سوم» و «اَرگیشتی دوم». تعداد و توالی شاهان متأخر اورارتویی به درستی دانسته نیست.
دولت و تمدن اورارتو در زمان پادشاهی مِنوآ و پسرش اَرگیشتی یکم به اوج عظمت و بزرگی خود رسید.
در پیرامون شهر وان، بازمانده گورهای صخرهای متعددی وجود دارد که ممکن است آرامگاه پادشاهان اورارتویی بوده باشد. تعدادی اشیای مدفون و یک نمونه کتیبه که در یکی از این دخمهها (â†گ بخش بعدی) پیدا شده است، احتمال درستیِ این گمان را بیشتر میکنند.
در اورارتو پرستش دهها خدای گوناگون متداول بوده است. در کتیبه صخرهای مهمی که در محوطه باستانی «مهر قاپوسی» (دروازه مهر) در نزدیکی شهر وان جای دارد، نام حدود هفتاد خدا آمده است. سه خدا از انجمن خدایان اورارتویی بزرگتر از دیگران دانسته میشدهاند و مشترکاً خدایان بزرگ اورارتو بودهاند. این سه خدا به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: خدا «خالدی/ هالدی» (Khaldi/ Haldi) خدای سیاره مشتری/ اورمزد، خدا «تِـئـیشِـبـا» (Teisheba) به احتمال خدای سیاره بهرام/ مریخ، و خدا «شیوینی» (Shivini) خدای خورشید. همچنین خدا سَـردی/ ساردی (Sardi) خدای سیاره ناهید/ زهره نیز از خدایان محبوب اورارتو بوده است. بخش آغازینِ نام شاه سَردوری در کتیبهها، با کوتهنوشت «ایشتار» در خط آشوری نوشته شده است و بر اینهمانی نام این پادشاه با خدا سـاردی/ ناهید دلالت میکند.
نقش بسیار زیاد ستارگان و صورتهای فلکی در اندام و پیرامون نگارههای خدایان اورارتویی بر روی آثار مفرغین، نشان میدهد که اورارتوییان نیز همانند دیگر مردمان و جوامع باستانی، خدایان خود را در آسمانها میجستهاند و هر یک از سیارات یا ستارگان بزرگ را به خدایی خاص منسوب میداشتهاند.
آسمان و پدیدههای کیهانی برای مردمان باستان، گسترهای بکلی بیرون از دامنه نفوذ اراده و تواناییهای بشری، و در نتیجه خاستگاه و باششگاه تمامی خدایان، ایزدان و نیروهای بیرون از قدرت انسان دانسته میشده است. جوامع باستان، خاستگاه و سرچشمه پدیدههای زمینی و رویدادهای نیک و بد را در آسمان جستجو میکردهاند و از همینروی است که در سراسر شرق و غرب باستان، آسمان منزلگاه نیروهایی دانسته میشده که سرنوشت و مقدرات بشری را رقم میزده است.
کتیبههای اورارتویی متعددی نیز در شمال غربی ایران پیدا شدهاند که یکی از مهمترین آنها، سنگنبشته «کِـلِـهشـیـن» از شاه ایشپوئینی پسر سَـردوری در غرب شهر اشنویه است. این کتیبه منفرد بر سنگی به بلندای 170 سانتیمتر و به دو خط و زبان اورارتویی و آشوری نگاشته شده و اکنون در موزه شهر ارومیه نگهداری میشود.
هرچند که اورارتو در آغاز سده ششم پیش از میلاد مغلوب پادشاهی ماد یا مغلوب سکاییان شد و برای همیشه از میان رفت و بعدها نیز سه خدای ایرانیِ اهورامزدا، میترا و ناهید جای خدایان سهگانه آنان را گرفت؛ اما سنتهای هنری، معماری و فرهنگی اورارتویی به حیات خود ادامه داد و تأثیری فراوان بر شاهنشاهی هخامنشی نهاد.
کشف آثار و اشیای باستانی اورارتویی
در ایران و به ویژه در غرب و شمالغربی دریاچه اورمیه/ ارومیه بازماندههای فراوانی از دوران اورارتو شناسایی شده است. همچنین کتیبههای اورارتویی متعددی نیز در شمال غربی ایران پیدا شدهاند که یکی از مهمترین آنها، سنگنبشته «کِـلِـهشـیـن» از شاه ایشپوئینی پسر سَـردوری در غرب شهر اشنویه است. این کتیبه منفرد بر سنگی به بلندای 170 سانتیمتر و به دو خط و زبان اورارتویی و آشوری نگاشته شده و اکنون در موزه شهر ارومیه نگهداری میشود.
از دیگر سنگنبشتههای اورارتویی پیداشده در ایران میتوان به کتیبههای «داشتپه» در 20 کیلومتری شمالغربی میاندوآب، کتیبه «نشتبان» (نشتاوغلی) در 25 کیلومتری شرق سراب، کتیبه «رازلیق» در 15 کیلومتری شمال سراب و کتیبه «سقندل» در 40 کیلومتری غرب اهر اشاره کرد.
در ایران، قلعهها و محوطههای اورارتویی متعددی نیز شناسایی شده است که مهمترین آنها دو قلعه بسطام در نزدیکی شهر قرهضیاءالدین و قلعه ورهرام در شمالشرقی ماکو و در نزدیکی رود ارس است.
شمار فراوانی از آثار اورارتویی در کاوشهای باستانشناختیِ محوطههای باستانی قلعه وان (وان قلعهسی) و «توپراکقلعه» در نزدیکی آن و نیز در دو محوطه باستانی «کرمیربلور» و «آرینبِـرد» (قانلیتپه) کشف شدهاند. تپه کرمیربلور بازمانده شهر اورارتویی «تِـئیشِـبائینی» و تپه آرینبِـرد بازمانده شهر اورارتویی «اِرِبونی/ ایرِپونی» است که به احتمال زیاد نام ایروان از آن ریشه میگیرد. هر دوی این محوطهها متعلق به سده هشتم پیش از میلاد هستند و در نزدیکی ایروان در ارمنستان واقع شدهاند.

اما بجز آثار پیدا شده در کاوشهای علمی، شمار بسیار زیادتری از اشیای اورارتویی بطور اتفاقی و یا در نتیجه حفاریهای غیرمجاز پیدا شدهاند. این حفاریهای غیرمجاز در دهههای پایانی سده نوزدهم میلادی به ویژه در نواحی پیرامون وان بسیار گسترده بوده است. در بایگانی موزههای بریتانیا و ارمیتاژ، نامهها و اسنادی از ارتباطهای قاچاقچیان و فروشندگان اشیای عتیقه با دیپلماتها و موزهها وجود دارد. به موجب این نامهها «هنری لایارد» واسطه این معاملهها برای موزه بریتانیا بوده است. به گزارش پیوترووسکی، «هرمزد رسام» (یابنده استوانه منشور کورش) که در حفاریهای مخفی تمرین کرده بود، با او همکاری داشت.
در سال 1274 خورشیدی (1895 میلادی) و در واپسین سالهای پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار، گروهی از عشایر کُرد طایفه جلالی در چهار کیلومتری شمال رود ارس و نزدیکی روستای «علیشار» در شمالغربی آذربایجان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده و اکنون در نخجوان است) یک گورصخره اورارتویی را پیدا میکنند. این دخمه از اتاقها و تاقچههای متعددی در دل سنگ ساخته شده بوده که در اتاقها و تاقچههای آن، اشیای فراوانی متشکل از ظرفها، دسته دیگهای بسیار بزرگ به شکل خدابانوی بالدار، دستبند، یراقآلات اسب، زنگوله و اشیای دیگر نهاده بودهاند. بعدها بر روی زنگوله مفرغی، کتیبه کوتاهی که نام شاه اَرگیشتی یکم (785 تا 753 پیش از میلاد) را بر خود داشت، شناسایی شد و انتساب احتمالی این گورصخرهای به این پادشاه را مطرح کرد.
اشیای گور به سرعت به تاراج رفتند. بخش بزرگی از ظرفها را خان ماکو تصرف کرد و بخش دیگری به واسطه فرماندار ایروان به موزه ارمیتاژ راه یافت. از سرنوشت بسیاری از آثار پیدا شده در این گورصخرهای اطلاعی در دست نیست.
گورصخرهای مهم دیگری نیز در سال 1284 خورشیدی (1905 میلادی) در شمالغربی دریاچه اورمیه/ ارومیه و در نزدیکی روستای «گوشی/ قوشی» کشف شد. در این دخمه نیز اشیایی همچون دسته دیگ و کمربند نگارین مفرغی و آثار دیگر به دست آمد.
اشیای گور به سرعت به تاراج رفتند. بخش بزرگی از ظرفها را خان ماکو تصرف کرد و بخش دیگری به واسطه فرماندار ایروان به موزه ارمیتاژ راه یافت. از سرنوشت بسیاری از آثار پیدا شده در این گورصخرهای اطلاعی در دست نیست.
یک آرامگاه اورارتویی دیگر نیز در دهه 1320 خورشیدی (1930 میلادی) در نزدیکی آلتینتپه در 20 کیلومتری شرق ارزنجان کشف شد که همچون دو دخمه پیشین دربردارنده آثار و اشیایی غنی از زمان اورارتوییان بود.
شواهدی معدود از گورها و ظرفهای آمیخته با خاکستر و استخوان انسان، این گمان را مطرح میکند که ممکن است سنت سوزاندن مردگان در کنار دیگر سنتهای تدفینی در اورارتو رایج بوده باشد.
بسیاری از اشیای باستانی یافتشده در کاوشهای حوزه تمدن اورارتو در موزه ارمیتاژ در سنتپترزبورگ، موزه دولتی ارمنستان در ایروان، موزه دولتی گرجستان در تفلیس و دیگر موزههای جمهوریهای پیشین شوروی، موزه باستانشناسی ارزروم، موزه شهر وان، و نیز در موزههای بریتانیا، لوور، برلین، استانبول و موزه ایران باستان در تهران نگهداری میشوند.
شرح تصاویر:
1- یکی از خدایان بالدارِ کیهانیِ اورارتویی در برج بز (جَـدْیْ) همراه با پادشاه یا مردی ناشناخته در روبرو و مرد درفش بدست دیگری در پشت سر، و نیز همراه با هلال ماهِ نهاده بر میز
10.8 سانتیمتر بلندا و 17.1 سانتیمتر پهنا، سده هشتم تا هفتم پیش ازمیلاد
چشماندازی به کشور و تمدن اورارتو
2- یکی از خدایان بالدار اورارتویی در برج بز (جَـدْیْ)
15.9 سانتیمتر بلندا و 9.2 سانتیمتر پهنا، سده هشتم تا هفتم پیش ازمیلاد
بخش هنری تبیان
منبع:
کتاب درفشهای اورارتویی در آذربایجان/ نوشته رضا مرادی غیاث آبادی