انتقاد از دولت و حکومت آزاد است
آزادی مطبوعات به مصلحت دولت و مردم است كه مطبوعات آزاد باشند و مطبوعات را آزاد نگه دارند تا از شایعهپراكنی و دروغها جلوگیری شود.

حفظ و صیانت از ازادی مطبوعات و عرصه قلم ، همچنان که مصرح در قانون اساسی است وظیفه ای خطیر و همگانی است همچنان که چندی پیش نیز دکتر ناصر کاتوزیان حقوق دان برجسته ایرانی در خصوص جایگاه آزادی بیان و به تبع آن آزادی مطبوعات گفته بود: من به حقوق بشر و مسائل بینالمللی استناد نمیكنم بلكه به قانون اساسی تكیه میكنم. یكی از امور برشمرده در در بند 8 اصل سوم قانون اساسی مشاركت عامهی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود است و دولت جمهوری اسلامی موظف است وسیله مشاركت مردم را فراهم كند و مشاركت مردم وقتی ممكن است كه آگاهی پیدا كنند و آگاهی مردم به آزادی مطبوعات بستگی دارد.
اودر ادامه یكی دیگر از دلایل آزادی مطبوعات را اصل 24 قانون اساسی معرفی و بیان كرد:نشریات و مطبوعات در بیان مطالب ازادندمگر انکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.تفصیل آن را قانون معین می کند.
در حکومت اسلامی همانگونه که اشخاص حقیقی در اظهار نظر و عقاید خود کاملا آزادند و اشخاص حقوقی و سازمانها و احزاب و غیره نیز در بیان مطالب و عقاید خود ازادندو کسی حق ممانعت از آن را ندارد.اما روشن است که این آزادی نباید به نظام اجتماعی و آرامش و تعادل و ثبات آن لطمه وارد سازد.
آزادی اطلاعات یک حق بشری می باشد و سنگ محک همه آزادی هایی است که جوامع بشری مقدس می شمارند؛
آزادی اطلاعات مستلزم حق جمع آوری، انتقال و انتشار اخبار در هر کجا و همه مکان ها بدون قید و بند می باشد. همچنین آزادی اطلاعات عامل اساسی هر تلاش جدی جهت ارتقا صلح و پیشرفت جهان است؛
آزادی اطلاعات بعنوان رکنی ضروری نیازمند رضایت و ظرفیت جهت بکار بستن امتیازات و مزایای آن بدون سوءاستفاده می باشد. آزادی اطلاعات بعنوان دانشی بنیادین نیازمند تعهد اخلاقی به منظور جستجوی حقایق بدون سوگیری و انتشار دانش بدون نیت بدخواهانه می باشد؛ درک و همکاری در بین ملت ها بدون اخطار و صدای افکار عمومی جهان که به طور منظم و تماما وابسته به آزادی اطلاعات می باشد،غیر ممکن است.
اگرچه مطبوعات از حق آزادی بیان استفاده میكنند؛ اما باید این مباحث را از هم جدا كرد، مطبوعات شأن بالاتری دارند. وقتی از حقوق مطبوعات صحبت میكنیم نباید اهداف مطبوعات را فراموش كنیم. نشریات اخص از مطبوعات است اما مطبوعات به عنوان رسانه عمومی، رسالت و اهدافی دارد كه اگر آزادی را در حوزه مطبوعات میخواهیم مطرح كنیم باید در چارچوب اهداف مطبوعات باشد والا آزادی مطلق در اصل نهم یا اصل سوم قانون اساسی آمده است
تعریف مطبوعات
ماده 1. مطبوعات در این قانون عبارتند از نشریاتی كه بطور منظم بانام ثابت و تاریخ و شماره ردیف در زمینه های گوناگون خبری، انتقادی،اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، كشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها منتشر می شوند.
تبصره 1 ـ انتشارفوق العاده اختصاص به نشریه ای دارد كه بطور مرتب انتشار می یابد.
تبصره 2 ـ نشریه ای كه بدون اخذ پروانه از هیئت نظارت بر مطبوعات منتشر گردد از شمول قانون مطبوعات خارج بوده و تابع قوانین عمومی است.
تبصره 3 ـ كلیه نشریات الكترونیكی مشمول مواد این قانون است.
حقوق مطبوعات
در فصل دوم از قانون مطبوعات درباره رسالت مطبوعات توضیحاتی ارایه شده است.بر همین اساس طبق ماده 2 این قانون، مطبوعات وظیفه روشن ساختن افکارعمومی و بالابردن سطح معلومات و دانش مردم، پیشبرد اهدافی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان شده است، تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب و تفرقهانگیز و قرار ندادن اقشار مختلف، مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری (اسراف، تبذیر، لغو، تجملپرستی، اشاعه فحشا و…) و ترویج و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضایل اخلاقی، حفظ و تحکیم سیاست نه شرقی ـ نه غربی در این موارد به اختصار بیان شده است و در ادامه در فصل سوم این قانون به حقوق مطبوعات در ماده 3تا 5 اشاره شده است.
بر این اساس طبق ماده 3 این قانون، مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسوولان را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند، البته انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین، تحقیر و تخریب تلقی میشود.
در ادامه در ماده 4 قانون مطبوعات آمده که هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند.و در ماده 5 قانونگذار به رسانهها توضیح داده که کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی عمومی و حفظ مصالح جامعه باشد، حق قانونی مطبوعات است.

بر این اساس در ادامه متخاطیان از ماده 4 و 5 را به 6 ماه تا دو سال انفصال از خدمت محکوم می کند.
نباید به بهانه آزادی مطبوعات حیثیت مطبوعات لگدمال شود
گاه حقوق مطبوعات با حق آزادی اشتباه میشود. مطبوعات مقوله مستقلی است كه خصوصیات ویژه خود را دارد. در جایی از قانون اساسی كلمه «بیان» آمده است.مثلا در اصل 55 قانون اساسی در مورد صداوسیما آزادی بیان مطرح شده است.همچنین مسئله آزادی در اصول دیگر از فصل سوم قانون اساسی ذكر شده است.
اگرچه مطبوعات از حق آزادی بیان استفاده میكنند؛ اما باید این مباحث را از هم جدا كرد، مطبوعات شأن بالاتری دارند. وقتی از حقوق مطبوعات صحبت میكنیم نباید اهداف مطبوعات را فراموش كنیم. نشریات اخص از مطبوعات است اما مطبوعات به عنوان رسانه عمومی، رسالت و اهدافی دارد كه اگر آزادی را در حوزه مطبوعات میخواهیم مطرح كنیم باید در چارچوب اهداف مطبوعات باشد والا آزادی مطلق در اصل نهم یا اصل سوم قانون اساسی آمده است. آزادی در حوزه مطبوعات باید در راستای رسالت و اهداف مطبوعات باشد، باید ببینیم مطبوعات به عنوان رسانه عمومی در جامعه چه كار میخواهد بكند. مطبوعات را معمولا به دو قسم تقسیم میكنند اول مطبوعات برای بالا بردن آگاهیهای عمومی، فرهنگ و فرهنگسازی هستند و دوم مطبوعات سیاسی كه در خدمت احزاب هستند. اصل 24 قانون اساسی به مسئله احزاب پرداخته، آنچه در اصل 24 درباره احزاب و محدودیتهای احزاب بیان شده در مورد مطبوعات هم صدق میكند.
دو محدودیت برای آزادی مطبوعات در اصل 24 قانون اساسی بیانشده؛اول اینکه مخل مبانی اسلام نباشند و دوم مخل حقوق عمومی نباشند. ولی در اصل 26 قانون اساسی وقتی مسئله احزاب را ذكر میكند محدودیت دیگری نیز بیان میشود مانند اینکه احزاب نباید اصل استقلال، آزادی كشور و تمامیت ارضی را نقض كنند و مخل به مبانی اسلام و اساس جمهوری اسلامی باشند. در مورد تفاوت محدودیتها در اصل 26 و24 قانون اساسی باید گفت، در واقع دو محدودیت هم مربوط به مطبوعات سیاسی و هم غیرسیاسی است اما سه محدودیت اضافی اصل 26 مربوط به احزاب است و به تبع آن مربوط به مطبوعات وابسته به احزاب هم میشود. اینجاست كه اشتباه رخ میدهد و تصور میشود آزادیهایی كه برای مطبوعات در نظر گرفته شده چرا در مورد مطبوعات سیاسی مضیق است. مطبوعات سیاسی هم مصداق اصل 24 و هم اصل 2قانون اساسی هستند، در اصل 24 قانون اساسی گفته نشده آزادی مخالف اصل 9 این قانون باشد چون در آنجا آزادی و مطبوعات به معنای كلی است. اصل 9 قانون اساسی تصریح میكند كه نمیتوان به استناد یكی از این سه اصل دیگری را نفی كرد. در واقع نمیتوان به استناد استقلال، آزادی را نفی كرد یا به استناد آزادی، استقلال را نفی كرد. نمیشود به بهانه آزادی تمامیت ارضی كشوررا زیر سوال برد. قانون اساسی ما یكی از قوانین اساسی خوب دنیاست.قانون اساسی ما هرگونه بهانهای را سلب كرده كه بتوان از عناوینی مثل استقلال، تمامیت ارضی و آزادی سوء استفاده یا هدف شومی را دنبال كرد.
من به حقوق بشر و مسائل بینالمللی استناد نمیكنم بلكه به قانون اساسی تكیه میكنم. یكی از امور برشمرده در در بند 8 اصل سوم قانون اساسی مشاركت عامهی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود است و دولت جمهوری اسلامی موظف است وسیله مشاركت مردم را فراهم كند و مشاركت مردم وقتی ممكن است كه آگاهی پیدا كنند و آگاهی مردم به آزادی مطبوعات بستگی دارد
وقتی مسئله صدمه به نظام جمهوری اسلامی ایران باشد حسن نظر و سوءنظر مطرح نیست، فرقی نمیكند كسی با حسن نظر كاری را انجام دهد یا با سوءنظر. زیرا قبح فعلی دارد و داشتن قبح فاعلی یا نداشتن آن مهم نیست. مثلا نوشتهای با مبانی اسلامی سازگار نیست و مخل آن است، این نوشته ذهنها را آشفته میكند و سامان فكری را از افراد میگیرد و اعتقادات مردم را سست میكند. نویسندهای كه با حسن نیت مطلبی را نوشته است مصداق اصل 24 و 26 قانون اساسی یا جرائم مطبوعاتی است. منتها هیات منصفه در رسیدگی، این حسن نیت را در نظر خواهند گرفت. اگر اهداف مطبوعات در نظر گرفته شود مسئله آزادی مطبوعات هم معنا مییابد، مطبوعات در راستای اهدافش با مسئله نشر افكار برخورد میكنند. نشر افكار یكی از اهداف مطبوعات و صداوسیماست و از آنجایی كه افكار یكنواخت نیست، افكار متفاوت، متضاد و گاه همسو یا ناهمسو مطرح میشود. باید پشت نشر افكار، تنویر افكار باشد یعنی قصد این باشد كه افكار روشن شود نه اینكه آشفته شود. نباید به بهانه آزادی مطبوعات حیثیت مطبوعات لگدمال شود. مطبوعات نمیتوانند به بهانه آزادی بیان، آزادی حقوق افراد را لكهدار كنند یا مخل به مبانی حقوق عمومی باشند.
آنها نباید حقوق افراد را دستكاری كنند یا در جامعه زمینه نقض حقوق عمومی را فراهم كنند. مطبوعات گاهی میتوانند حیثیت افراد را مورد تعرض قرار دهند، امنیت به معنای مصونیت حقوق افراد از تعرض است. آزادی مطبوعات را باید در كنار این معنا كرد. هیچ كدام از مفاهیم حقوقی را نمیتوان مطلق مورد بحث قرار داد. طبعا حق مطبوعات كه آزادی است، محدودیتهایی در كنار خود دارد كه قانون اساسی آنها را در دو جمله «عدم اخلال به مبانی اسلام و عدم اخلال به حقوق عمومی» بیان كرده است.
فراوری : طاهره رشیدی بخش حقوق تبیان
منابع: خبر انلاین / 2- حقوقدانان / 3-وکیل مقصود