نامه عمل در کدام دست؟
در قرآن کریم آیاتی است که دلالت دارد بر اینکه خداوند اعمال انسانها را با خصوصیات کیفی و کلی حفظ می کند و آیاتی که دلالت دارد بر آنكه بعضی از افراد، نامه عملشان را از سمت راست و دستهای نامه عملشان را از سمت چپ دریافت می کنند. حال باید دیدکه این نامه چیست و یمین و شِمال (راست و چپ) چگونه معنا می شود؟
نامه عمل
این نامه بدون شک از جنس کتاب ودفتر ونامه های معمولی نیست ولذا برخی از مفسرین گفته اند این نامه چیزی جز" روح انسان "نمی باشد که آثار همه اعمال در آن ثبت است یا اینکه این نامه عمل اعضای پیکر ما حتی پوست تن ما ،واز آن بالاتر زمین وهوا وفضایی است که در آن اعمال خود را انجام می دهیم چرا که اعمال ما گذشته از این که در جسم ما نقش می بندد در هوا وزمین نیز منعکس می شود.
رسیدن نامه عمل از سمت راست وچپ
یمین و شمال را در لغت به دو طرف انسان كه قویّ و ضعیف هستند می گویند؛ یا به دو دست كه در جانب قوّت و جانب ضعف قرار دارد؛ و یا به طرف سعادت و طرف شقاوت اطلاق میكنند.
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِیَةٌ *فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاۆُمُ اقْرَۆُا كِتابِیَهْ * إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ * فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیَةٍ * فی جَنَّةٍ عالِیَةٍ *قُطُوفُها دانِیَةٌ * كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَةِ * وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنی لَمْ أُوتَ كِتابِیَهْ * وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِیَهْ * یا لَیْتَها كانَتِ الْقاضِیَةَ * ما أَغْنى عَنِّی مالِیَهْ*هَلَكَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ (1)
ولی در این آیات مسلّماً مراد از یمین و شمال همان ناحیه سعادت و ناحیه شقاوت و خسران است. و چون در لغت عرب به راست و یمین تفأل به امور خیرات و سعادت و رحمت می زنند و راست را به فال نیك می گیرند، و به چپ و شمال تشأُّم به امور نكبت بار و ذلّتآور می زنند و چپ را به فال بد می گیرند؛ بنابراین یمین و شمال كنایه از دو ناحیه سعادت و شقاوت استعمال شده است. یعنی نامه عمل از ناحیه سعادت و رحمت و عافیت، و یا از ناحیه شقاوت و نكبت و مذلّت به آنها می رسد.
این نامه چیزی جز" روح انسان "نمی باشد که آثار همه اعمال در آن ثبت است یا اینکه این نامه عمل اعضای پیکر ما حتی پوست تن ما ،واز آن بالاتر زمین وهوا وفضایی است که در آن اعمال خود را انجام می دهیم
بسیاری از محدّثین و اهل تفسیر، یمین و شمال را در این آیات به معنای دست راست و دست چپ گرفتهاند و گفتهاند كه: مراد اینست كه نامه عمل به دست راست بهشتیان و به دست چپ دوزخیان داده می شود؛ و این معنی از چند جهت درست نیست، زیرا:
نامه عمل حقائق اعمالیست كه انسان در دنیا انجام داده است. و رسیدن به نامه عمل احاطه بر تمام موجودیّت خود در دنیا با تمام اخلاق و ملكات و كرداری كه ظاهراً و باطناً بجا میآورده است، بر تمام آنها مسلّط می شود و همه اعمالش در برابر او محسوس و ملموس می گردند. بنابراین، نامه عمل أصلاً بدست نمی رسد. و این اصلاً ربطی به دست ندارد، اعمالی كه انسان انجام داده، عمل چشم را به حساب دست نمی گذارند و همچنین هیچکدام از اعمال گوش و زبان و ....
ثانیاً آیه می فرماید: فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ. «باء» باء سببیّت است، یعنی نامه عمل به سبب جانب راست به او داده شد، نمیفرماید: مَنْ اُوتیَ كِتابَهُ لِیَمینِهِ. اگر با «لام» آورده می شد معنایش این بود كه نامه عمل را در دست راستش می گذاشتند.
باء سببیّت برای توسّط و توسیط است. یعنی آن كسانی كه نامه عمل به توسّط طرف راست كه كنایه از همان ناحیه سعادت است به آنها می رسد؛ و آن كسانی كه نامه عمل به سبب جانب چپ كه اشاره به همان ناحیه شقاوت است به آنها می رسد؛ نه به دست راست و به دست چپ.
ثالثاً اینكه، در بعضی از آیات قرآن بجای مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ جمله وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ وارد شده است. و این آیات در سوره انشقاق است:
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ * فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً * وَ یَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً * وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً *وَ یَصْلى سَعیراً (2)
«و امّا آن كسی كه نامه عمل از ناحیه راست به او داده شود، یك حساب آسانی از او می كنند و با حالت خوشی و خرّمی بر می گردد و نزد اهل و عیال خود می رود؛ و امّا آن كسی كه نامه عمل از پشت سرش به او داده شود، صدای خود را به فغان بلند می كند و در آتش می سوزد.»
این آیات از نقطه نظر مضمون و مفاد، مشابه همان آیاتی است كه از سوره الحآقّة بیان كردیم؛ منتهی در اینجا بجای وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ جملة وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ ذكر شده است.
در آنجا لفظ بِشِمَالِهِ در مقابل لفظ بِیَمِینِهِ بود، در اینجا مِنْ وَرَآءَ ظَهْرِهِ در برابر لفظ بِیَمِینِهِ قرار گرفته است. و بنابراین معنای بِشِمَالِهِ همان مِن وَرَآءَ ظَهْرِهِ خواهد بود؛ یعنی نامه را از جهت پشت سر می دهند نه آنكه به دست چپش بگذارند.
یعنی از ناحیه عقب و پشت كه كنایه از همان شقاء و بدبختی است داده می شود. و این بعینه همان معنای بِشِمَالِهِ خواهد بود كه آن نیز مفادش ناحیه شقاوت و مذلّت است.
یمین و شمال كنایه از دو ناحیه سعادت و شقاوت استعمال شده است. یعنی نامه عمل از ناحیه سعادت و رحمت و عافیت، و یا از ناحیه شقاوت و نكبت و مذلّت به آنها می رسد
از طرف دیگر داریم كه در روز قیامت افرادی كه در دنیا دنبال هر كسی رفتند و از او پیروی نمودند، و هر كسی را مقتدای خود قرار دادند، خواه از پیشوایان عدل بوده باشند و خواه از پیشوایان ظلم، این افراد با امامان خود محشور می شوند. در قرآن مجید داریم:
یَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِكَ یَقْرَۆُنَ كِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً *وَ مَنْ كانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلاً (3)
«روزی خواهد رسید كه ما هر دسته از افراد مردم را به امامشان می خوانیم؛ پس آن كسانی كه نامه عمل آنها به توسّط راست داده شود، این دسته نامه عمل خود را می خوانند و به مقدار كمی هم به آنها ظلم نخواهد شد. و كسی كه در این دنیا كور باشد او در آخرت كور است و راهش نایابتر و گمتر خواهد بود.»
آن كسانی كه در دنیا چشم حقیقت و بصیرت خود را باز نكردند و به نابینائی نسبت به امور معنویّه، دنیای خود را سپری كردند در آخرت هم نابینا هستند و راهی ندارند.
در این آیات نیز بجای وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ جمله وَ مَنْ كانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلاً قرار گرفته است. یعنی شمال در مقابل یمین، همان بدبختی و كوری باطنی و شقاوت و گمراهی است.
نتیجه:
با توجه به مطالب مذکور می توان دریافت که از مجموع آیات پیرامون یک موضوع بهتر می توان به مضمون و مفهوم آیات پی برد، نامه عمل حقائق اعمال انسان در دنیاست و رسیدن نامه عمل از سمت چپ و راست به معنای ناحیه سعادت و شقاوت می باشد.
پی نوشتها:
1- الحآقّة/آیات 18-29
2- انشقاق/آیات 7 - 12
3- الاءسرآء/آیه 71و72
فرآوری: زهرا انصاری نسب
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع:
1 - معادشناسی، ج7، محمدحسین حسینی طهرانی
2 - یکصدوهشتاد پرسش و پاسخ برگرفته از تفسیرنمونه، ناصر مکارم شیرازی