اصحاب و یاران امام علی ابن موسی الرضا (حسن بن علی بن فضّال)
حسن بن فضال یكی از شیعیان مخصوص اهل بیت (علیهم السلام) بوده و در این رهگذر پیوسته از فضائل و كرامات اخلاقی و معنوی آن بزرگواران بهره مند شده است. از این رو در روایات بسیاری از او به عنوان زاهدی صاحب ورع و محدثی جلیل القدر و مورد اطمینان یاد شده است.
حسن بن علی بن فضال
از اصحاب و شیعیان برجسته بوده و در طول عمرش توانسته خدمت حضرت موسی كاظم (علیه السلام) برسد و روایات بسیاری را از امام رضا (علیه السلام) روایت كند، و در محضر ایشان جایگاه خاصی پیدا نماید.
عابدی زاهد و محدثی كبیر
همان گونه كه بیان شد حسن بن فضال یكی از شیعیان مخصوص اهل بیت (علیهم السلام) بوده و در این رهگذر پیوسته از فضائل و كرامات اخلاقی و معنوی آن بزرگواران بهره مند شده است. از این رو در روایات بسیاری از او به عنوان زاهدی صاحب ورع و محدثی جلیل القدر و مورد اطمینان یاد شده است.
در همین زمینه روایتی از فضل بن شاذان نقل شده كه در آن پیرامون حسن بن فضال چنین آمده است:
زمانی در یكی از مساجد، نزد برخی از راویان بزرگ، به تحصیل مشغول بودم. در همان هنگام گروهی از مردم گرد هم جمع شده بودند و پیرامون موضوعی با هم حرف میزدند.
یكی از آنان گفت: در كوه مردی است كه نامش ابن فضال است. او عابدترین فردی است كه ما تا كنون دیدهایم. زمانی كه به صحرا میرود و در حال عبادت به سجده میافتد، پرندگان دشت دورش جمع میشوند، در حالی كه او از خود بی خود شده و از دور به نظر می رسد كه در مكان او تنها لباس و خرقهای بر زمین افتاده است.
در آن هنگام حیوانات وحشی صحرا به او نزدیك میشوند و مشغول چرا میگردند، در حالی كه اصلا از او نمیترسند و فرار نمیكنند، زیرا به وجود او انس گرفتهاند و عادت كردهاند.
فضل بن شاذان میگوید: پس از سخن آنان، من گمان كردم كه این شخص حتما متعلق به گذشته است. و پس از آن ماجرا، مدت زیادی نگذشت، كه پیرمردی با چهرهای نورانی و جذاب و با لباس و ردائی از جنس پنبه، در حالی كه كفشهایی سبز بر پا داشت، وارد خانه ما شد.
پدرم پس از ورود او، از جا برخواست و با احترام فراوانی با او برخورد نمود و او را در جای مناسبی قرار داد. مدتی گذشت، و آن مرد از نزد پدر برخواست و خداحافظی كرد و رفت. پس از آن من از پدرم پرسیدم كه این پیرمرد محترم چه كسی بود؟ گفت: او حسن بن علی بن فضال است. گفتم: همان عابد و فاضل مشهور؟ گفت: آری! همان است.
گفتم: او نمیتواند حسن بن فضال باشد! زیرا میگویند كه او در كوه میباشد. پدرم گفت: این همان كسی است كه در كوه است. اما باز هم تكرار كردم این شخص، حسن بن فضال نخواهد بود، زیرا او همیشه در كوه میباشد. پدرم ناراحت شد و گفت: تو چرا نمیفهمی! یعنی نمیشود كه او همان باشد و الان به این جا آمده باشد؟
از این رو ناچار شدم تمام چیزهایی را كه از اهل مسجد پیرامون او شنیده بودم، برای پدرم بازگو كنم. پس از آن پدرم باز هم گفت: همه چیزهایی را كه شنیدهای درست است و این حسن همان حسن بن علی بن فضال است.
از آن پس حسن بن فضال گاه گاهی پیش پدرم میآمد و من هم نزد او میرفتم و كتب ابن بكیر و دیگران را از او میآموختم، و از روایات آنان بهره میبردم. و بسیار پیش میآمد كه خود حسن بن فضال كتابش را برمیداشت و به حجره من میآمد و از احادیث آن برای من میخواند.
روایت شده كه حسن بن فضال در مسجد كوفه و كنار ستونی مشهور به «سابعه» و استوانه ابراهیم مینشسته و در همانجا به نماز مشغول میشده.
از او روایات فراوانی نقل شده و علاوه بر آن، كتب بسیاری نیز به نام او مشهور است، كه از آن جمله میتوان به كتاب زیارات و بشارات، كتاب نوادر، كتاب رد بر غلات، كتاب الشواهد، كتابی در متعه، كتاب ناسخ و منسوخ، كتاب ملاحم، كتاب صلاة و كتاب رجال، اشاره كرد.
همچنین روایت شده كه او به امامت عبدالله افطح معتقد بوده، اما هنگام افتادن در بستر بیماری كه در نهایت منجر به فوت او در سال دویست و بیست و چهار شد، وقایعی برایش اتفاق افتاد، كه سبب هدایت و برگشت او از عقیده باطلش به سوی حق گردید.
منبع: آستان قدس رضوی
بخش حریم رضوی