تبیان، دستیار زندگی
قبل از انتخابات ریاست جمهوری بنی‌صدر وارد شیراز شده بود و از فرودگاه زنگ زده بودند که بنی‌صدر می‌خواهد با آیت‌الله دستغیب ملاقات کند، اما مرحوم ابوی فرموده بود که می‌خواهم استراحت کنم و لازم نیست بیاید، برود منزل آسید علی‌اصغر دستغیب.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه شهید دستغیب به بنی‌صدر

شهید دستغیب

قبل از انتخابات ریاست جمهوری بنی‌صدر وارد شیراز شده بود و از فرودگاه زنگ زده بودند که بنی‌صدر می‌خواهد با آیت‌الله دستغیب ملاقات کند، اما مرحوم ابوی فرموده بود که می‌خواهم استراحت کنم و لازم نیست بیاید، برود منزل آسید علی‌اصغر دستغیب.

آنچه در پیش می‏آید بخش دوم آخرین مصاحبه اختصاصی مرحوم آیت الله سید محمد‌هاشم دستغیب فرزند ارشد شهید دستغیب درباره پدر بزرگوارشان است که تقدیم مخاطبان ارجمند می‏شود:

برنامه‌های علمی ایشان در حین مبارزات سیاسی چگونه بود؟

ایشان طی این دوران مشغول تدریس دروس خارج فقه و اصول بودند.

رونق درس ایشان چگونه بود؟

در آن زمان طلبه‌ها در شیراز محدود بودند و تعداد طلبه‌های رسمی به صد نفر هم نمی‌رسید، اما با اقدامات اساسی ایشان و همکاری علماء حوزه‌ علمیه شیراز توسعه یافت و چند مدرسه علمیه راه‌اندازی شد.

مرحوم شهید دستغیب هنگام بازگشت امام و پیروزی انقلاب کجا بود؟

ایشان تازه از زندان آزاد شده بود و جزو آقایانی بود که در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند و بعد هم با امام (ره) ملاقات خصوصی داشت.

رابطه ایشان با امام (ره) چگونه بود؟

فوق‌العاده صمیمی بود و هر وقت بنده در نجف‌اشرف خدمت حضرت امام (ره) می‌رسیدم، مخصوصاً به مرحوم والد سلام می‌رساندند.

و پس از پیروزی انقلاب هم که چند مرتبه به اتفاق ابوی خدمت امام مشرّف شدیم از نزدیک شاهد روابط صمیمی ایشان بودم.

دیدگاه مرحوم شهید دستغیب درباره امام خمینی (ره) به عنوان ولی‌فقیه چه بود؟

مرحوم ابوی معتقد به ولایت فقیه بود و حکومت اسلامی را لازم می‌دانست و قبل از پیروزی انقلاب، قائل به این نظریه بود و در درسش همواره، حکومت پهلوی را حکومت جور می‌دانست.

بعد از پیروزی انقلاب هم بارها در خطبه‌ها می‌فرمود که امام، نایب اولوالامر است و این جمله معروف از ایشان به یادگار مانده است که: «من اطاع‌الخمینی فقد اطاع‌الله» از جهت دیگر ایشان امام خمینی (ره) را از اولیای الهی می‌دانست و بارها می‌فرمود که ایشان ذخیره الهی برای این زمان است.

بفرمایید که فعالیت‌ تبلیغی ایشان چگونه بود؟

از نظر تبلیغی، معتقد به منبر و وعظ بود و 30 سال بحث تفسیر را داشت.

مرکزیت تبلیغی ایشان کجا بود؟

همین مسجد جامع عتیق هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء به مدت یک ساعت در موضوعات مختلف سخنرانی می‌کرد که برخی از آنها تبدیل به 25 جلد کتاب شده است.

با این حساب، بسیاری از آثاری که از شهید دستغیب در بازار نشر موجود است، مربوط به سخنرانی‌های ایشان است؟

بله همین‌طور است و 5 اثر از آثار قلمی ایشان است.

این 5 اثر کدامند؟

- یکی گناهان کبیره است. دیگری قلب سلیم که ایشان این کتاب را کلاس دوم کتاب گناهان کبیره می‌دانست و به خود بنده فرمود که این دو کتاب حاصل عمر من است و سال‌ها برای آن زحمت کشیده شده است. و سه کتاب دیگر: داستان‌های شگفت، 82 پرسش و صلاةالخاشعین است که کتاب اخیر را در جوانی نوشته بود و در اواخر عمر تکمیل کرد.

آیا ایشان خدماتی هم در زمینه ساخت مسجد داشتند؟

بله، مساجد متعددی با حمایت، کمک‌ مالی و پشتیبانی تبلیغی ایشان احداث شد و این‌ها در کتاب یادنامه شهید دستغیب چاپ شده است.

حاج‌آقا! با توجه به حیات آیت‌الله شهید دستغیب در سال‌های نخست پیروزی انقلاب، بفرمایید که رابطه ایشان با دولت‌های آن دوران چگونه بود؟

ایشان اساس برنامه را بر پیروی از امام (ره) و فرمایش امام (ره) قرار داده بود و مشروعیت هر دولتی را به اذن ولی‌فقیه می‌دانست و اینها را مکرر در سخنرانی‌ها، خطبه‌های جمعه و مصاحبه‌ها مطرح می‌فرمود.

رابطه ایشان با بنی‌صدر چگونه بود؟

مطالبی که در این باره عرض می‌کنم، یاد ندارم که تاکنون نقل کرده باشم و آن اینکه مرحوم ابوی بر اساس شناختی که از جهت حس باطنی معنوی داشت، به هیچ وجه با بنی‌صدر موافق نبود.

این مطلب در جمع خانواده هم مطرح می‌شد؟

به طور خصوصی، فراوان مطرح می‌کرد ولی بعد از پست ریاست‌ جمهوری بنی‌صدر و تنفیذ امام (ره)، در تریبون‌های عمومی از جایگاه ریاست جمهوری، نه شخص بنی‌صدر حمایت می‌کرد.

یک نامه تاریخی از شهید آیت‌الله دسغیب به بنی‌صدر دراسناد موجود است که ایشان خطاب به بنی‌صدر فرمود: « مشروعیت شما تا زمانی است که تابع ولایت‌فقیه باشید و امام امت شما را تایید کرده باشد، اما آن روزی که امام، نظرش را از شما بردارد ریاست جمهوری شما مشروعیت ندارد و منعزل هستید» اینجا نکته دقیقی است که مرحوم ابوی داشته است که منعزل هستید یعنی نمی‌خواهد تو را عزل کند بلکه خود به خود عزل می‌شوی.

یادم هست که بنی‌صدر قبل از انتخابات ریاست جمهوری وارد شیراز شده بود و از فرودگاه زنگ زده بودند که بنی‌صدر می‌خواهد با آیت‌الله دستغیب ملاقات کند، اما مرحوم ابوی فرموده بود که می‌خواهم استراحت کنم و لازم نیست بیاید، برود منزل آسید علی‌اصغر دستغیب (همشیره‌زاده ایشان) و بعداً بنی‌صدر زنگ زده بود که من می‌آیم و فقط یک سلام می‌کنم و می‌روم.


منبع: حوزه نیوز

تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان