تبیان، دستیار زندگی
رسول خدا صلی الله علیه وآله براى دفع شرّ آنان سپاه اسلام را آماده كرد و پرچم را به حمزة بن عبدالمطلب سپرد و خانه ‏ها و دژهاى بنى قینقاع را محاصره نمود . این محاصره از پانزده شوال سال دوم هجرت شروع شد و تا پانزده روز، یعنى تا اول ماه ذیقعده، به طول انجامید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غزوه «بنى قَینُقاع»، جنگی بدون خونریزی

یهود


با پایان یافتن جنگ بدر، در سال دوم هجری، قدرت و عظمت مسلمانان در منطقه پیچید و گروههایى از یهود بر مسلمانان حسد كردند. یهودیان وصله ‏هاى ناهمگونى بودند كه از ترس شمشیر پادشاهان‏ و سلاطین در جزیرة العرب پدید آمده بودند. اكثریت قریب به اتفاق آنان كه ‏در مدینه سكونت داشتند، عبارت بودند از: بنى ‏قینقاع، بنى ‏نضیر، بنى‏ قریظه، یهودیان خیبر، یهودیان فدك، یهودیان وادى قرن و یهودیان‏ تیماء.


پیمان شکنی آشکار

اولین طایفه یهودی که شیطنت و فتنه‏گرى را آغاز كرد، قبیله «بنى قَینُقاع» بود. آنها اهل زراعت و كشاورزى نبودند بلكه شغلشان بازرگانى و زرگرى بود.(1) آنها در حالى دست به توطئه مى ‏زدند كه با نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه وآله پیمان عدم تعرض امضا كرده بودند و چون پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله احساس كرد كه آنها در صدر خیانت به مسلمانان و توطئه ‏چینى هستند، آنها را جمع كرد و به آنان فرمود:

«اى گروه یهود، شما هم مسلمان شوید، به خدا سوگند كه شما خود مى‏دانید كه من پیامبر خدا هستم، مسلمان شوید پیش از آنكه خداوند بر شما همان كند كه بر قریش كرد.»

طبق آیات قرآن کریم، وقتى گروهى از غیر مسلمانان كه با مسلمانان پیمان بسته ‏اند، پیمان خود را بشكنند، دیگر آن پیمان خود به خود باطل شده است ولى مسلمانان پیش از هر اقدامى باید نقض پیمان را به آنان اعلام كنند.

آنها گفتند: اى محمد! درگیرى با آنها تو را مغرور نكند، تو به یك گروه نادان غلبه كردى و به خدا سوگند كه ما اهل جنگیم و اگر با ما بجنگى خواهى دانست با افرادى مثل ما نجنگیده‏ اى.(2) پس از این گفتگو بود كه آیه 12 سوره مبارکه آل عمران نازل گردید (3) که:

«قُلْ لِلَّذینَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ اِلى جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ؛  

به آنها كه كافر شدند بگو: بزودى مغلوب خواهید شد و به جهنم رانده خواهید شد و چه بد جایگاهى است».

بنی قینقاع

شعله ای بر دامان دشمنی

پس از اظهارات یهود بنى قینقاع كه نشانى از عداوت و پیمان ‏شكنى داشت، حادثه‏اى رخ داد كه بر دامنه دشمنى افزود و آن این بود كه زنى از مسلمانان به بازار بنى ‏قینقاع رفت و نزد زرگرى نشست تا زیور آلات او را تعمیر كند. در همین حال مردى از یهود دامن او را به بالاى پیراهنش سنجاق كرد و هنگامى كه آن زن مسلمان بلند گردید، بدن او دیده شد و یهودیان خندیدند . این بی حرمتی، بر مرد مسلمانى كه آنجا بود گران آمد. او نیز آن یهودى را كه چنین كرده بود كُشت و یهودیان دیگر هم آن مسلمان را كشتند.(4)

این جریانها آغازى بود بر پایان صلح و سازش میان مسلمانان و یهود بنى قینقاع و بدین گونه پیمان‏ شكنى و خیانت آنان آشكار شد.

محاصره فتنه گران

طبق آیات قرآن کریم، وقتى گروهى از غیر مسلمانان كه با مسلمانان پیمان بسته ‏اند، پیمان خود را بشكنند، دیگر آن پیمان خود به خود باطل شده است ولى مسلمانان پیش از هر اقدامى باید نقض پیمان را به آنان اعلام كنند. از این رو رسول خدا صلی الله علیه وآله براى دفع شرّ آنان سپاه اسلام را آماده كرد و پرچم را به حمزة بن عبدالمطلب سپرد و خانه ‏ها و دژهاى بنى قینقاع را محاصره نمود . این محاصره از پانزده شوال سال دوم هجرت شروع شد و تا پانزده روز، یعنى تا اول ماه ذیقعده، به طول انجامید.(5)

رسول خدا صلی الله علیه وآله براى دفع شرّ آنان سپاه اسلام را آماده كرد و پرچم را به حمزة بن عبدالمطلب سپرد و خانه ‏ها و دژهاى بنى قینقاع را محاصره نمود . این محاصره از پانزده شوال سال دوم هجرت شروع شد و تا پانزده روز، یعنى تا اول ماه ذیقعده، به طول انجامید.

بالاخره یهود بنى قینقاع به ناچار به حكم پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله گردن نهادند. رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز دستور داد یهود بنى ‏قینقاع از مدینه و جزیرة العرب اخراج شوند، ولی در این میان عبداللّه‏ بن اُبىّ كه یكى از منافقان بود و تظاهر به اسلام مى‏كرد، درباره آنان پیش پیامبر صلی الله علیه وآله وساطت كرد و چون او از قبیله خزرج بود، و بنى قینقاع و خزرجیان از قدیم هم‏ پیمان بودند، او در این وساطت اصرار نمود و گفت: من كسى هستم كه از حادثه ‏ها مى‏ترسم.(6) این آیه درباره عبداللّه‏ بن اُبىّ نازل شد:

«فَتَرَى الَّذینَ فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشىآأَنْ تُصیبَنا دآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَنْ یَأْتِىَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِه فَیُصْبِحُوا عَلى مآ أَسَرُّوا فىآ أَنْفُسِهِمْ نادِمینَ (مائده/52)؛

كسانى را كه در دلهایشان بیمارى است، مى ‏بینى كه در كار آنها (كافران) مى ‏شتابند، مى ‏گویند: بیم آن داریم كه حادثه ‏اى به ما برسد، امید است كه خداوند پیروزى یا كارى از پیش خود فراهم آورد و آنها از آنچه در دل خود پنهان كرده‏اند پشیمان شوند».

با وجود اصرارهای بیجای عبدالله ابن ابی، رسول خدا صلی الله علیه وآله حکم به اخراج یهودیان بنی قینقاع نمود و اجراى این حكم را بر عهده عبادة بن صامت گذاشت.

بر خلاف عبداللّه‏ بن اُبىّ، عبادة بن صامت، كه او نیز با بنى قینقاع هم ‏پیمان بود، نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و از پیمان آنها بى ‏زارى جُست و گفت: یا رسول اللّه!‏ من خدا و پیامبر و مۆمنان را دوست دارم و از پیمان این كافران بیزارم.(7)

سرانجام بدون آنکه حتی یک تیر بین یهودیان و مسلمانان رد و بدل شود، طایفه بنی قینقاع از مدینه رفته و مقدار زیادی سلاح از خود بر جای گذاشتند و خود در منطقه شام در محلى به نام «اذرعات» سكونت كردند.(8)

رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز پس از برداشتن خمس غنائم بقیه آنها را میان مسلمانان تقسیم نمود و آن اولین خمس بود که تخمیس شد.

پی نوشت:

1) الطبقات الكبرى، ج 2، ص 26.

2) المغازى، ج 1، ص 176؛ دلائل النبوه، ج 3، ص 173؛ تاریخ الاسلام ذهبى، ص 146.

3) اسباب النزول، ص 85.

4) سیره ابن هشام، ج 3، ص 51.

5) الطبقات الكبرى، ج 2، ص 29.

6) سیره ابن هشام، ج 3، ص 51-52؛ دلائل النبوه، ج 3، ص 174؛ تاریخ ابوالفداء، ج 1،ص 189.

7) بیهقى، دلائل النبوة، ج 3، ص 175.

8) الطبقات الكبرى، ج 2، ص 29. «اذرعات» شهرى در اطراف شام و همجوار با بلقا و عمان است: یاقوت، معجم البلدان، ج 1، ص 130.

فرآوری: ابوالفضل صالح صدر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

هدایتگران راه نور، آیة الله سید محمدتقى مدرسى.

جنگهاى پیامبر به روایت قرآن، یعقوب جعفرى.

دائرة المعارف طهور.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.