روش ویژه مناظره امام رضا(علیه السلام)
امام رضا علیهالسلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژهای داشت ، بر این اساس امام علیهالسلام راه را بر طرف مقابلش نمیبست ؛ بلکه او را آزاد میگذاشت تا به هر صورتی که میخواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش میشتافت و به وی میگفت تو میخواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی . . . چنین فرصتی آن قدر به طرف مقابل داده میشد تا آن گاه که احساس میکرد راه علمی دیگر بر وی مسدود گشته است ؛ آن گاه امام پا پیش مینهاد و مباحث خود را مطرح میکرد ، به گونهای که آن دانشمند قانع میشد و به اشتباه استدلال خود پی میبرد .
راه شناخت امامان شیعه
یکی از دقیقترین راههای شناخت امامان شیعه علیهم السلام ، توجه به القاب خاصی است که آنها بدان ملقب گشتهاند . گرچه در مضامین دینی، از اهل بیت علیهم السلام به تعبیر « کلّهم نور » یاد شده است ؛ ولی با دقت در القاب مبارک آن بزرگواران ، مشاهده میشود که این نورانیت واحد و بیبدیل در ظرف زمانی و مکانی به شیوهها و گونههای متفاوتی ظهور کرده است. بر این اساس پس از دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام ، هشتمین طلیعه نورانی امامان شیعه ملقّب به عالم آل محمد صلیاللهعلیهوآله آشکار گردید .
بیدرنگ این پرسش ایجاد میشود که چه پیش زمینههایی در ملقب شدن امام رضا علیهالسلام به این لقب ، دخیل بوده است ؟
برای پاسخ یابی به این سۆال باید دورنمایی از جامعه ی فکری زمان امام رضا علیهالسلام را به نظاره بنشینیم . گرچه دامنه شبهات دینی و اعتقادی به شکلهای گوناگون در زمان امامان شیعه علیهم السلام رواج داشته و آنان به دفاع از ارزشها میپرداختند ؛ ولی آنچه در دوره امام رضا علیهالسلام به اوج خود میرسد ، ظهور مکاتب فلسفی و دیگر مکتبهای مدعی در هدایت مردم بوده است . عدهای در زمینه بحث جبر و تفویض ، گروهی در مقوله تشبیه خلق و خالق به یکدیگر میکوشیدند و مبانی خود را در جامعه رواج میدادند . در همین گیرودار بحث از اسرائیلیات با دست اندازی برخی از علمای یهود به منابع حدیثی اسلام و ایجاد بدعت و دروغ پردازی ، جامعه را به اوج هرج و مرج جامعه فکری رساند . در آن زمان، امام رضا علیهالسلام به ارشاد و هدایت جامعه میپردازد و این همان وعده جدش امام صادق علیهالسلام به امام کاظم علیهالسلام بود که فرمود :
و در سفارشی دیگر امام کاظم علیهالسلام به فرزندانش فرمود :
امام علیهالسلام با راهبردی ترین کلام آمیخته به علم لدنی در قالب سخنرانی و احتجاجات و مناظرات به تبیین مسایل اسلامی و علمی پرداخت .
مباحث امام علیهالسلام را در فهرست ذیل میتوان دسته بندی نمود :

مباحث مربوطه به اعتقادات درباره مبدأ و معاد و حشر و نشر و برزخ .
مباحث مربوط به ولایت و امامت و زمامداری خلق ، پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله .
ویژگیهای مربوط به زمامداران و رهبران بر حق و روابط متقابل مردم و امام .
مباحث مربوط به کلام و عقاید ( جبر ، اختیار و تفویض ) .
مباحث مربوط به فرق اسلامی و در سایه آن اثبات حقانیت تشیع و مبانی آن .
مباحث مربوط به ادیان ، مذاهب ، مکاتب و فلسفههای گوناگون .
مباحث مربوط به علوم از طبیعیات ، پزشکی ، نجوم و حتی جنبههای مربوط به گیاهشناسی و جانورشناسی و . . .(3)
یکی از دقیقترین راههای شناخت امامان شیعه علیهم السلام ، توجه به القاب خاصی است که آنها بدان ملقب گشتهاندو در یک کلام ، دامنه بحثها به قدری گسترده بود که محمد بن عیسی یقطینی گوید که من از سۆالاتی که از امام رضا علیهالسلام کرده بودم ، حدود هیجده هزار مسأله را جمع آوری نمودهام .(4)
به روایت ابن بابویه از حسن محمد بن نوفلی ، پس از آن که حضرت رضا علیهالسلام وارد مرو شد ، مأمون به فضل بن سهل دستور داد که دانشمندان ادیان دیگر مرو را جمع کنند تا با آن حضرت به مناظره بنشینند و مأمون نیز در جلسات مناظره حضور مییافت .

شخصیتهای دینی و علمی عبارت بودند از : جاثلیق (دانشمند مسیحی) رأس الجالوت (بزرگ یهود) هربذ اکبر (رئیس زرتشتیها) نسطاس رومی و تنی چند از اهل کلام . . . مأمون به آنها گفت : منظور از احضار و اجتماع شما طرح یک سلسله مسایل مشکل علمی و دینی است که در حضور ولیعهد و پسر عمویم علی بن موسی الرضا علیهالسلام که به تازگی از حجاز به مرو تشریف آوردهاند ، صورت گیرد . چون مباحثه و مناظره آغاز شد و علمای حاضر اهل مغالطه و سفسطه بودند و همکلامی و مباحثه با آنان مشکل مینمود ، حضرت ، تمام پرسشها را استدلال فرموده و پاسخ دادند و تحسین همگان را از دانشمندان ادیان ، فرماندهان نظامی و محمد بن جعفر الصادق (عموی امام) که بزرگ بنیهاشم بود و در مجلس حضور داشت ، برانگیختند و امام را عالم آل محمد صلیاللهعلیهوآله خطاب نمودند.(5)
امام رضا علیهالسلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژهای داشت ، بر این اساس امام علیهالسلام راه را بر طرف مقابلش نمیبست ؛ بلکه او را آزاد میگذاشت تا به هر صورتی که میخواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش میشتافت و به وی میگفت تو میخواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی . . . چنین فرصتی آن قدر به طرف مقابل داده میشد تا آن گاه که احساس میکرد راه علمی دیگر بر وی مسدود گشته است ؛ آن گاه امام پا پیش مینهاد و مباحث خود را مطرح میکرد ، به گونهای که آن دانشمند قانع میشد و به اشتباه استدلال خود پی میبرد . امام علیهالسلام در شیوههای خود از ارزشهای حکمت ، جدال و راه موعظه استفاده میکرد و گاهی هم برای افراد بیمحتوا ولی گستاخ با بهرهگیری از شیوه کرامت و اعجاز به پیش میرفت و این راهی بود که اولیای الهی و در رأس آنها انبیاء از آن بهره میگرفتند و یکی از دلایل موفقیت انبیاء و اولیاء در تبلیغ خود ، اعمال همین شیوهها بود. (6)
منابع:
1. علی بن یونس العاملی /الصراط المستقیم 2/164.
2. بحار الانوار 49/100 ـ الانوار البهیه/ 209.
3. ر. ک : علی قائمی/ در مکتب عالم آل محمد/ 418.
4. همان به نقل از مناقب آل ابی طالب 4/300.
5. ر. ک: احمد ماه وان/ تاریخ زندگانی الامام ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیهالسلام / 45.
6. ر. ک: در مکتب عالم آل محمد / 416.
بخش حریم رضوی