اجرای خطبه عقد با وبكم لپتاپ!
گفت و گو با یك عاقد متفاوت
دوست دارید با چه عنوانی شما را خطاب كنیم؟
یك عاقد.
تفاوت یك عاقد آنلاین با یك عاقد آفلاین چیست؟
دقیقا منظور شما را از آنلاین و آفلاین متوجه نمیشوم، منظور شما از عاقد آنلاین این است كه فردی به صورت آنلاین عقد كند و در فضای اینترنت خطبه جاری كند یا عاقدی است كه به اصطلاح با دنیای سایبر آشناست. درصورت اول كه چنین عقدی قانونا امكانپذیرنیست.
نه منظور همان صورت دومی است كه گفتید،چه شد كه به نوشتن خاطرات روزمره محضر خود در وبلاگ رو آوردید؟
من خاطراتی كه در جریان عقدهای دفترخانه اتفاق میافتاد در جمعهای دوستانه تعریف میكردم و آنجا بود كه متوجه شدم كه این خاطرات به نظر دوستانی كه برایشان تعریف میكردم، جالب است، بنابراین سعی كردم كه یك وبلاگ ایجاد كنم و این خاطرات را در آن بنویسم. لذا ممكن است من با همكارانم خیلی تفاوت نداشته باشم ولی شاید آنها آشنایی با این دنیای مجازی ندارند و اهلش نیستند، ولی من به این كار علاقه دارم.
آیا اصولا عقد آنلاین هم وجود دارد؟
خیر عقدی كه آنلاین باشد امكانپذیر نیست اما در یكی از مطلبهایم، در وبلاگ هم گفتهام، یکبار یكی از زوجین در خارج از كشور بود و با استفاده از لپتاپ ارتباط تصویری گرفتیم به این شكل كه یكی از زوجین در دفتر ما و دیگری در خارج از كشور بود، به این شكل خطبه عقد جاری شد.
مگر چنین چیزی امكانپذیر است؟
ما وكالت معمولمان را میگیریم و به نحو وكالت عمل میكنیم، بالاخره طرف مقابل هم در جلسه و پای سفره عقد حضور دارد، ما كارها را تماما طبق مراحل قانونی انجام میدهیم.
تا بهحال شده كه از طریق وبلاگتان مُراجع جدید پیدا كنید؟
معمولا در طول هفته یكی دوتا كامنت یا پیام خصوصی دارم که از من میخواهند نشانی دفترخانه یا تلفن تماس بدهم تا بیایند دفتر ما عقد كنند. من اساسا تبلیغات بازاریابی به این شیوه را برای سران دفاتر چون در شأن آنها نیست، نمیپسندم. ضمن اینكه این نوع تبلیغات از نظر قانونی نیز منع دارد و من هم تابهحال به هیچ كدام از دوستان كه تمایل داشتند بیایند دفتر من آدرس ندادهام.
حضور شما در فضای مجازی در عملكرد شغلی شما تاثیری هم داشته است؟
یكی از تاثیراتش این است كه من دیدگاهم نسبت به اتفاقاتی كه پیرامونم میافتد، دقیقتر و ظریفتر شده است. یعنی خواهناخواه من یك گوشهای از ذهنم به دنبال وبلاگ است. یعنی اتفاقاتی كه در دفتر میافتد بلافاصله در ذهنم نقش میبندد كه ، آهان این یك پست جدید برای وبلاگم است! منتها در روند كار دفترخانه تاثیر آنچنانی نداشته است.
پس شما به هر خطبه عقد به چشم یك پست برای وبلاگتان نگاه میكنید؟
نه عرض كردم بخشی از ذهنم به این موضوع اختصاص پیدا میكند. بعضی از اتفاقات به هر حال میافتد و من میبینم. من از میان هر خطبه عقد و مراسمی كه برپا میشود حتما یك نكتهای برداشت میكنم بالاخره من غیر از این زاویه عقد و خطبه و عاقدی كه شما میشناسید، یك آدم ارتباطگرایی هستم كه كار رسانهای و نوشتن انجام دادهام، به همین خاطر این نكات را میگیرم.
در بین جامعه سردفتران ازدواج یك تفكر غالب هست كه بهتر است روحانیت عاقد بودن را به عهده بگیرد شما هم همین مد نظرتان هست؟
من خودم روحانی نیستم و تعداد كسانی كه روحانی نیستند و فارغالتحصیل رشتههایی مثل حقوق، الهیات و غیره و سردفتر ازدواج هستند خیلی زیاد است. در قانون هم این منع نشده است.
در خصوص درآمد یك دفتر ازدواج میتوانم از شما سوال كنم؟
در دفتر اسناد رسمی و ازدواج تعرفه خاصی از سوی سازمان اعلام میشود كه این تعرفه ملاك عمل ماست و براساس آن عمل میكنیم. درآمد هم بستگی به این دارد كه میزان مراجعهكنندگان شما چقدر باشد، معمولا زوجین میآیند یك نگاهی به دفترخانه میاندازند، شرایط را میبینند و بعد میروند جاهای دیگر را هم میبینند و در نهایت انتخاب میكنند. طبیعتا در بعضی از ماهها مثل محرم وصفر وماه مبارك رمضان تعداد افراد خیلی كاهش پیدا میكند.
اما در حالت عادی، این كار جزو مشاغل پردرآمد محسوب میشود، اینطور نیست؟
بستگی دارد به اینكه شما از دفتر چطور استفاده كنید. خیلیها تمایل ندارند مشتری زیادی داشته باشند یا مثلا فضای دفترشان آن طور نیست كه خیلی افراد مراجعه كنند یا اساسا راغب هستند كه كمتر كار كنند، ولی اگر فضای مناسبی داشته باشید درآمد خوبی خواهید داشت.
آیا از لحاظ قانونی شما چیزی به عنوان بازنشستگی دارید؟
معمولا بازنشستگی نداریم. ولی هر چند سال یكبار، مسئول دفترهایی که سن زیادی دارند را چك میكنند تا از نظر سلامت روان در وضع ایدهآل باشند و توانایی اداره دفتر را داشته باشند. در كل ولی این كار بازنشستگی ندارد.
در خصوص احراز هویت زوجین برایمان بگویید؟
این جور نیست كه یكباره بیایند دفتر ونیم ساعته كارشان انجام بشود و بروند. اینها برای آزمایش، برای تعیین وقت و كارهای دیگر، در مراحل مختلف مراجعه میكنند و این طور نیست كه فقط روز عقد بیایند. ولی شهود هم داریم كه هم از طرف داماد و هم عروس میآیند و نسبت به اتفاقاتی كه میافتد، شهادت میدهند و امضا میدهند!
دورترین فاصلهای كه دو زوج را به عقد یكدیگر درآوردهاید، یادتان هست؟
بله. فكر كنم یکی از زوجین در دفتر ما و دیگری در آمریکا بود.
چیزی از موارد عجیبی كه در دفترتان اتفاق میافتد یادتان هست؟
بله، بعضی مواقع دست كاری شدن شناسنامهها اتفا قات عجیبی را رقم می زند. گاهی داماد قبلا ازدواج كرده و تمایل ندارد خانواده عروس متوجه بشوند یا حتی بالعکس. حتی دیده شده صفحه دوم شناسنامه دیگری را به اول شناسنامهای وصل كرده باشند تا این طور تصور شود كه صفحه ازدواج خالی است. این موارد اتفاق میافتد گاهی در مورد مهریهها هم اتفاقات عجیب و غریبی میافتد. یكبار شخصی درخواست كرده بود مهریه عروس شاهرگ برادر داماد باشد یعنی اگر بخواهند طلاق بگیرند باید شاهرگ برادر داماد زده شود. این طور مهریهها ثبت نمیشود، ولی گاهی متقاضی دارد.
مهریههایی كه از نظر مالی سقف بالایی داشته باشد را ثبت میكنید؟
ممنوعیت سقف وجود ندارد، چیزی كه منع دارد در مورد مطالبه مهریه است. از یكی از دوستان شنیدم كه زوجی مراجعه كرده و 124 هزار سكه مهر تعیین كرده بودند. تازه زوجین مال روستا هم بودند و میگفتند داماد اگر كل روستا را هم بفروشند، چنین مبلغی در نمیآید.
در خصوص مخدوش بودن شناسنامه اگر هنگام عقد متوجه این موضوع شوند، سر دفتر تذكر میدهد؟
اتفاقا یكی از این نمونهها چند روز پیش رخ داد، یعنی شناسنامهها مخدوش بود و ماهم عذرخواهی كردیم و گفتیم این شناسنامهها دچار مشكل است. ظاهرا به دفتر دیگری مراجعه كرده بودند و همكار ما متوجه شده بود نام عروس برایش آشناست، در بایگانی جستجو كرده بود و پرونده طلاق مربوط به عروس خانم را پیدا كرده بود. یعنی از اینجا به دفتری رفته بود كه در آن طلاق گرفته بود.
لطفا آخرین خاطره جالبتان را بگویید.
آخرین خاطره در مورد عروسی بود كه پدرش یك هفته قبل از عقد فوت كرده بود. من وارد سالن كه شدم همه چیز خوب بود و همه سرحال و شاد بودند و بساط عروس رفته گل بچینه، گلاب بیاره، زیر لفظی بگیره و ... حسابی برقرار بود. بعد بررسی كردم دیدم یك هفته قبل پدر عروس فوت كرده و امروز دقیقا شب هفت پدر عروس است كه ایشان مراسم عقد را برگزار میكنند.
مراسم در حدی از شادی معمول در حال برگزاری بود كه اگر بررسی نمیكردم تاریخ فوت پدر كی بوده، اصلا متوجه نمیشدم كه تازه فوت كرده است. حالا ممكن بوده كه پدر وصیت كرده باشد یا اینكه گفته باشند كار خیر را عقب نیندازیم.
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از جام جم