زندگی روی خط تعادل
آیا باید همواره به فکر خوشی، سرمستی و لذت بردن باشند و یا اینکه غصه دار فردای خود باشند و دائما با احساس یاس و ناامیدی روزگار را سپری کنند.
اما واقعیت زندگی همین است که روزی به موجب به دست آمدن چیزی برای یک نفر، خوشی را به ارمغان آورد و روز دیگر برای از دست رفتن چیز دیگر، احساس غم و رنج ایجاد کند. این خاصیت انسان است که اگر چیزی را به دست آورد که انتظارش را نداشته، احساس سرمستی می کند و آنچه را که آرزوی داشتنش را داشته است، اگر به دست نیاورد، او را غمگین و افسرده می کند. به هر حال دو قطب احساسی بسیار مهم در انسان، همین احساس کامیابی و ناکامی است. در این زمینه هم آنچه مهم است اینکه نحوه نگرش انسان به این موارد به چه صورت باشد. اینکه درباره زندگی و موقعیت های زندگی چگونه فکر کنیم، نقش مهمی در احساسات و وضعیت روحی ما دارد و همین مسئله می تواند تعیین کننده نوع واکنش ما، نسبت به وضعیتهای مختلف زندگی باشد.
چنانچه باور خود را با این اصل، همسو و هماهنگ سازیم، نسبت به حوادث تلخ و شیرین زندگی، با آرامش و رضایت برخورد خواهیم کرد. باوری که بر این مبنا استوار است که همه چیز با تقدیر الهی خداوند، تنظیم می شود و در این دنیا هیچ چیز غیرمنتظره نیست.
طبیعتا محرومیت ما از یک نعمت ممکن است مربوط به یک مقطع خاص زمانی باشد و دستیابی ما به نعمتی دیگر هم، به همین صورت است. به همین خاطر گفته می شود که وقتی به نعمتی دست پیدا میکنید، سعی کنید تا احساس مستی و شادی، شما را گیج نکند. چرا که این نعمتها ممکن است قطعی و دائمی نباشند. اگر اینگونه بیندیشیم، با از دست رفتن برخی از نعمتها دچار غمگینی افراطی و ناامیدی نمی شویم.
اگر انسان به تقدیر و قانون طبیعت و زندگی باور داشته باشد، در زندگی نه در این وضعیت قرار می گیرد که از مستی و بی خیالی به انحراف مبتلا شود و نه در آن حد ناراحت و غمگین می شود که این حالت او به افسردگی بیانجامد. فرد معتدل کسی است که به قانون مذکور باور داشته باشد و انرا فراموش نکند. برای چنین فردی به دست اوردن و از دست دادن، اتفاقی غیرمنتظره محسوب نمی شود. این فرد نه سرمست است و مغرور و نه فردی نالان و ناراضی.
امیرالمومنین حضرت علی(ع) می فرمایند: امور دنیا بر دوگونه است: یکی چیزی که به من نرسیده است؛ نه در گذشته روزی ام شده و نه در آینده امید آن می رود و دیگری چیزی که پیش از وقتش به من نمی رسد؛ هرچند قدرت آسمانها و زمین را به یاری طلبم.1
این عبارات این پیام را به دنبال دارند که اگر باور داشته باشیم که در این دنیا هرکس روزی مخصوص به خودش را دارد، هیچگاه غصه نمی خورد چون باور دارد که آنچه روزی او نباشد، هرگز به او داده نمی شود. هرچه روزی ما باشد بالاخره در موعدی به ما خواهد رسید. بنابراین برخی از اقدامات و تلاش ها ممکن است بیهوده باشند.
انسان عاقل کسی است که چنین چیزی را باور دارد و از عمر خود به بهترین شکل استفاده می کند. چون باور دارد که انچه روزی او نباشد به ان دست پیدا نمی کند و انچه روزی او باشد، به وقت خود به دست او خواهد رسید. به این ترتیب بر همین اساس به روند عادی زندگی خود ادامه می دهد. این یک باور درست است که بر واقعیت های زندگی اتکا دارد و این نگرش به انسان آرامش می دهد و خیال انسان را آسوده می کند.
بنابراین باز هم به یک واقعیت مشخص و مسلم می رسیم و آن این است که:
آرامش و راحتی در میزان بهره مندی انسان از ثروتها نیست، بلکه احساس آرامش یک پدیده روحی و روانی ارزشمند است که از راضی بودن به تقدیر و قدرت پروردگار، نشات می گیرد. کسی که به تقدیر الهی و انچه خدا برایش رقم زده است، راضی باشد، می تواند راحت زندگی کند. بهتر نیست در این وانفسای پر هیاهو، به دنبال دستیابی به آرامش واقعی خود باشیم؟
پی نوشت:
1-مستدرک سفینه البحار،ج6،ص101،میزان الحکمه،ج1،ص612.
فاطمه ناظم زاده بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط :