تبیان، دستیار زندگی
«نصح» و خیرخواهى مقابل حسد است، به این معنى که نه تنها انسان خواهان زوال نعمت از دیگران نباشد بلکه طالب بقاى نعمت و افزون شدن آن براى همه نیکان و پاکان گردد،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بلند مقامترین انسان ها در پیشگاه خدا


«نصح» و خیرخواهى مقابل حسد است، به این معنى که نه تنها انسان خواهان زوال نعمت از دیگران نباشد بلکه طالب بقاى نعمت و افزون شدن آن براى همه نیکان و پاکان گردد، یا به تعبیرى دیگر آنچه از خیر و خوبى و سعادت معنوى و مادّى براى خویش مى خواهد براى دیگران نیز بطلبد و این یکى از فضایل معروف است که در آیات قرآن و روایات اسلامى به آن اشاره شده است.

امام

پیامبران الهى خیرخواهان امّت ها بودند و یکى از صفات بارز آنها همین موضوع بود. قرآن مجید از زبان «نوح» شیخ الانبیا چنین نقل مى کند که به قوم خود فرمود: «اُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّى وَ اَنْصَحُ لَکُمْ وَ اَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَتَعْلَمُونَ ؛ رسالت هاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى کنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایى(از لطف و مرحمت و عنایت) مى دانم که شما نمى دانید».(1)

در اینجا بعد از مسأله ابلاغ رسالت سخن از نصح و خیرخواهى امّت به میان آمده که نقطه مقابل حسد و بخل و خیانت است.

همین معنى با تفاوت مختصرى در مورد پیامبر بزرگ خدا هود(علیه السلام) آمده است آنجا که مى گوید: «اُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّى وَ اَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ اَمِینٌ رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى کنم و من خیرخواه امینى براى شما هستم».(2)

همین معنى درباره حضرت صالح(اعراف، 79) و حضرت شعیب(اعراف، 93) وارد شده است.

بدیهى است خیرخواهى منحصر به این چهار بزرگوار نبوده بلکه همه انبیاى الهى و اولیا معصومین این ویژگى را داشتند و پیروان راستین آنان نیز باید خیرخواه دیگران باشند، نه حسود باشند و نه بخیل.

در حدیث پر معنایى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که درباره مردى از طایفه انصار شهادت داد که او از اهل بهشت است، هنگامى که درباره زندگى این مرد بهشتى تحقیق کردند عبادت زیادى در او مشاهده نکردند، بلکه دیدند شب هنگام که به بستر استراحت مى رود یاد خدا مى کند و سپس به خواب مى رود تا موقع نماز صبح، مشاهده این وضع موجب سۆال از خودش شد، او در جواب گفت: «مَا هُوَ اِلاّ مَا تَرَوْنَ غَیْرَ اِنِّى لاَاَجِدُ عَلَى اَحَد مِنَ الْمُسْلِمِینَ فِى نَفْسِى غِشّاً وَ لاَ حَسَداً عَلَى خَیْر اَعْطَاهُ اللهُ اِیَّاهُ وضع من همان است که دیدید، ولى من نسبت به هیچ کس از مسلمانان که خدا نعمتى به او بخشیده در دل خود نه خیانتى مى بینم و نه حسدى(بلکه من خیرخواه همه هستم و از نعمت هاى آنها خوشحالم)»!(3)

امام زین العابدین علیه السلام فرمود: کَثْرَةُ النُّصْحِ تَدْعُو اِلَی التُّهَمَةِ؛ زیادی نصحیت و خیرخواهی [و تکرار آن] عامل [بدگمانی ] و تهمت می شود

در حدیث دیگرى آمده است که پیامبر اکرم فرمود: «اِنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اَمْشَاهُمْ فِى اَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ بلند مقام ترین مردم در پیشگاه خداوند در قیامت کسى است که از همه بیشتر تلاش در خیرخواهى مردم کرده است».(4)

در روایت دیگرى از همان حضرت(صلى الله علیه وآله) میزان و معیارى براى خیرخواهى بیان شده و آن این است که از منافع دیگران به اندازه منافع خویش دفاع کند فرمود: «لَیَنْصَحُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ اَخَاهُ کَنَصِیحَتِهِ لِنَفْسِهِ ؛ باید هر کدام از شما نسبت به برادر مۆمن خود خیرخواه باشد به همان اندازه که نسبت به خویش خیرخواه است»!(5)

واژه «نصح» و «نصیحت» گر چه در زبان روزمرّه فارسى ما معمولا به معنى اندرز به کار مى رود ولى در لغت عرب چنین نیست، بلکه مفهوم وسیع و گسترده اى دارد.

«راغب» در کتاب «مفردات» مى گوید: «نصح و نصیحت» هر کار و هر سخنى است که در آن مصلحت دیگرى باشد و این واژه در اصل به معنى خلوص و اخلاص است. به همین دلیل عسل خالص را «ناصح» مى گویند، کار خیّاط را هم نصح مى نامند به خاطر اصلاح کردن پارچه اى که به او داده شده است و از آنجا که شخص خیرخواه از روى خلوص و اخلاص در اصلاح کار دیگران مى کوشد، واژه نصح و نصیحت در باره او به کار مى رود و اصولا هر چیزى که خالص و صاف باشد خواه در سخن یا عمل و در امور مادّى یا معنوى، واژه «نصح» بر آن اطلاق مى شود.

بنابراین هنگامى که در بحث هاى اخلاقى سخن از نصیحت به میان مى آید مقصود ترک هر گونه حسد، کینه، بخل و خیانت است.

نیت

آثار خیرخواهی

انسان خیرخواه چون دارای نیّت پاک است و براساس «اِنَّمَا الاَْعْمالُ بِالنِّیّاتِ؛ همانا عملها براساس نیّتها هستند [که محاسبه می شوند].» هر روز از نظر روحی و روانی ترقّی و رشد بیش تری پیدا نموده، به خداوند نزدیک تر می شود.

تا آنجا که بالاترین مقام در نزد خداوند مخصوص خیرخواهان است: «... اَعْظَمُ النّاسِ مَنْزِلَةً... اَمْشاهُمْ... بِالنَّصِیحَةِ»

راوی می گوید: نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشسته بودم، آن حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می شود که از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینکه هنگام رفتن به رخت خواب ذکر خدا را می گفت و بعد می خوابید و برای نماز صبح بیدار می شد.

بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می دهی که باعث شده پیامبر صلی الله علیه و آله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیش تری] سرنمی زند، جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمی بینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمی ورزم [و در یک کلام خیرخواه مردم هستم]. آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه [عالی] رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از ما [و از هر کسی[ برنمی آید.»

در حدیث دیگرى آمده است که پیامبر اکرم فرمود: «اِنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اَمْشَاهُمْ فِى اَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ بلند مقام ترین مردم در پیشگاه خداوند در قیامت کسى است که از همه بیشتر تلاش در خیرخواهى مردم کرده است

در خیرخواهی و خیرپذیری به این نکات توجه شود:

1. میانه روی

                           اندازه نگهدار که اندازه نکوست                 هم لایق دشمن است وهم لایق دوست

امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «کَثْرَةُ النُّصْحِ تَدْعُو اِلَی التُّهَمَةِ؛ زیادی نصحیت و خیرخواهی [و تکرار آن] عامل [بدگمانی ] و تهمت می شود.»

2. توجه به خیرخواهی دیگران

خیرخواهی و نصیحت آن گاه به نتیجه مفید می رسد که شخص نصیحت شده، خیرخواهی دیگران را مورد توجّه قرار دهد و به آن ترتیب اثر دهد.

امام علی علیه السلام فرمود: «طُوبی لِمَنْ اَطاعَ ناصِحا یَهْدِیهِ وَتَجَنَّبَ غاوِیا یُرْدِیهِ؛ خوشا به حال کسی که خیرخواهی ناصحی را که او را هدایت می کند، اطاعت کند و از گمراهی شخصی که او را به پستی می کشاند، دوری گزیند

و فرمود: «مَنْ خالَفَ النُّصْحَ هَلَکَ؛ کسی که با خیرخواهی مخالفت کند، هلاک می شود

و حضرت باقر علیه السلام فرمود: «اِتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَهُوَ لَکَ ناصِحٌ وَلا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَهُوَ لَکَ غاشٌّ؛ پیروی کن کسی را که تو را می گریاند در حالی که خیرخواه توست و پیروی نکن از کسی که تو را می خنداند لیکن فریبنده توست

پی نوشت ها :

1- اعراف، 62.

2- همان، 68.

3- محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 325.

4- اصول کافى، صفحه 28، حدیث 5 و 4.

5- همان مدرک.

                                                                                                                                           فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

کتاب اخلاق در قرآن ج 2 ، آیت الله مکارم شیرازی

پایگاه حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.