تبیان، دستیار زندگی
روانشناسان و محققین برخی از کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده‌اند که اگر زنان از لحاظ تأمین هزینه‌های زندگی وابسته به مرد نباشند، جز در شرایط خاص، شاید اصراری بر حفظ پیمان زناشویی نداشته باشند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا طلاق به دست مردها است؟
اول بخوانید بعد طلاق بگیرید!


روانشناسان و محققین برخی از کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده‌اند که اگر زنان از لحاظ تأمین هزینه‌های زندگی وابسته به مرد نباشند، جز در شرایط خاص، شاید اصراری بر حفظ پیمان زناشویی نداشته باشند.


مثلا برخی از زنان در دوران بارداری از همسر خود متنفر می‌شوند و گسستن رشته زناشویی برایشان مهم نیست. برخی از آنان در ایام شیردادن به طفل و یا ... ، یک نوع عصبانیت، ناراحتی و نگرانی روحی در خود احساس می‌کنند.[1]

به هر حال تصمیم عجولانه و رنجش سریع از صفاتی است که در خانم‌ها بیشتر دیده می‌شد.

در مقابل مردان به لحاظ ساختار روحی سعی دارند کارها را از طریق عقلانیت[2] و دوراندیشی پیش ببرند.

از آنجا که منشأ پاره‌ای از طلاق‌ها بر سر مسایل کوچک و جزیی است و برخی در دامن زدن به مسایل جزیی مهارت خاصی دارند، اگر قرار بود اختیار طلاق به دست زنان بیافتد، آمار طلاق به مراتب بیشتر از امروز بود زیرا با اندکی تفحص در اطراف خود پی می‌بریم که تحمل و بردباری مردان در مقابل مسایل جزیی بیش از زنان است.[3]

با وجود این، نگرش منصفانه به احکام اسلام، بسیاری از شبهات و نگرانی‌ها را خنثی می‌کند.

وظایفی که مرد دارد در مقایسه با وظایف زن، نشانگر برقراری تناسب احکام با روحیات و توان‌ مندی‌های هر کدام است. نمونه‌های زیر موید مطلب فوق است.

جهاد در جبهه‌های جنگ، در مقابل گرم نگه داشتن کانون خانواده، به دوش کشیدن بار معاش و نفقه در مقابل حمل و حضانت.

در جایی که زن حق انتخاب همسر از میان خواستگاران دارد آیا بهتر نیست انحلال آن به عهده کسی دیگر باشد؟

زیرا انتخاب مرد زمانی تحقق پیدا می‌کند که زن به او «بله» بگوید و انتخاب مرد در بررسی تاریخچه طلاق در می‌یابیم که ظهور اسلام در جوی که زن کالا بود و جایگاهی حقوقی نداشت، کاری معجزه ‌آسا بود و بر زن ارزش نهاده و در وحی او را در کنار مرد ذکر نمود و بهشت را زیر پای مادران قرار داد و بسیاری از حقوق پایمال شده‌اش را به او بازگرداند.

با نگاه به آیات[4] و سخنان فرستادگان خدا در می‌یابیم که طلاق بسی منفور است و زشت ‌ترین حلال خداست و شرایط سختی برای آن قرار داده است. به این صورت که مرد به طور مطلق‌العنان نمی‌تواند زنش را رها کند.

طلاق

شرایط به گونه‌ای سخت بود (نسبت به قبل از اسلام) که مردان سال های ظهور اسلام دیدند که در اجرای طلاق موانع سنگینی بر سر راه آنان است. تبعات طلاق از جمله پرداخت مهریه، نفقه ایام عده، نفقه شیردادن به فرزند، حق سرپرستی و... سبب شد که جلوی ظلم به زنان گرفته شود.

اسلام برای محدود کردن اختیار مردان از دو طریق موثر و نافذ اقدام نمود یکی از راه تربیت اخلاقی و تحکیم پایه‌های ایمان به خداوند و دیگر به وسیله جعل موانع و شرایط فوق‌العاده مشکل [5] برای طلاق افزون بر این باید گفت علاقه زن به مرد، معلول علاقه‌ای است که ابتدا مرد به زن پیدا می‌کند. [6 ]

اگر عشق و علاقه از مرد به وجود نیاید، علقه زوجیت نیز سر نمی‌گیرد. زیرا رابطه زوجیت بر پایه علقه طبیعی است، [7] و آغازگر علقه مرد است. این مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست می‌دارد، بی‌وفایی زن عکس‌العمل بی‌وفایی مرد است. بنابراین کلید استحکام بخشیدن (به ازدواج) را خلقت به مرد داده است. [8]

طلاق که آن روی سکه ازدواج است، قبل از اینکه جایگاهی حقوقی، مدنی داشته باشد، ریشه در طبیعت دارد و هر زمان که شعله محبت و علاقه مرد خاموش شود ازدواج از نظر طبیعی مرده است. [9]

بنابراین همانگونه که مرد آغازگر یک زندگی در طبیعت است، پایان‌دهنده نیز اوست و این طبیعت است که کلید فسخ طبیعی را به مرد داده است و اصولاً چیزی که طبیعت به کسی بدهد، قابل واگذاری نیست.

لذا مکانیسم طبیعی ازدواج این است که زن محبوب و محترم باشد و اگر به عللی زن از این مقام سقوط کرد و شعله محبت مرد نسبت به او خاموش شد یک اجتماع طبیعی به حکم طبیعت از هم پاشیده است. [10]

دلیل دیگر این‌که حکم طلاق تأسیس اسلام نیست بلکه روال زندگی مردم بر آن بوده و اسلام آن را با شرایطی سخت امضاء کرده است. پس اسلام حق طلاق را واگذار نکرده است بلکه مردها زنانشان را طلاق می‌دادند و اسلام آن را طبق احکامی خاص تأیید کرد. مردم به مرور زمان عادت کردند که حقوق همسرشان را در هر حالت حتی طلاق بپردازند. تا اینکه در عصر ما به گونه‌ ای جلوه کرد که زنان احساس کردند وجودشان در منزل معلق است و مرد هرگاه بخواهد بدون هیچ بهانه و دلیلی می‌تواند همسرش را رها سازد. این نگرانی باعث شد که قانونگذار برای حمایت از خانواده قانونی تصویب کند.

از حضرت امام خمینی (ره) سوال کردند:

مسئله اختیار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتی و تشویش خاطر گروهی از زنان مبارز ایران شده است و گمان می ‌کنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند و از این موضوع افرادی سوء استفاده کرده و می ‌کنند.

امام (ره) پاسخ دادند:
طلاق

برای زنان محترم، شارع مقدس راه سهل معین فرموده است تا خودشان زمام طلاق را به دست گیرند به این معنی که ضمن عقد نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق (مطلق یا مشروط)، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد. دیگر هیچ اشکالی برای خانم ها پیش نمی ‌آید و می‌توانند خود را طلاق دهند. [11]

با بروز مشکلاتی در نظام خانواده، هم فقه و هم قوانین عرفی راهی جدید برای حمایت از زنان باز کرد. زن با ارایه ادله محکمه پسند در مواردی می‌ تواند به دادگاه رفته و درخواست طلاق کند. برای نمونه، در جایی که مرد توانایی عمل زناشویی را ندارد. یا مفقودالاثر شده و یا نسبت ناروایی به زنش زده و یا دوام زوجیت موجب عُسر و حرج زوجه است، دادگاه مرد را احضار کرده تا اینکه زنش را طلاق دهد؛ و اگر مرد از این کار سر باز زد، دادگاه (حاکم شرع) او را طلاق می‌دهد. [12]

________

[1] . حقانی زنجانی، حسین، طلاق یا فاجعه انحلال خانواده، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ص 27.

[2] . مهرپور، مباحثی از حقوق زن، انتشارات اطلاعات، ص 167.

[3] . با مراجعه به کتب روانشناسی و بررسی نتایج تحقیقات به این مسأله پی می‌بریم که زن در مقابل مرد از توان کمتر برخوردار است. به عنوان نمونه، افسردگی یکی از ثمرات عدم تحمل در زندگی است و یک محقق بزرگ به نام «مایرا وایزمن» و همکارانش تحقیقی در زمینه افسردگی انجام دادند که نشان می‌دهد زنان در 20 تا 26% مدت عمر خود در خطر افسردگی‌اند در حالی که مردان فقط 8 تا 12% مدت عمر خود را در خطر افسردگی‌اند. (لوئیس فرانکل، روانشناسی زن، مترجم شکوه السادات خوانساری نژاد، نشر شکوه دانش.)

[٤] . بقره/231، 232، 237، 238، طلاق/1. وسایل الشیعه، ج 15، کتاب الطلاق، باب 1، مقدمات طلاق.

[5] . رجوع شود به کتاب: حجازی، بنفشة، زن به ظن تاریخ، نشر شهرآب، چاپ اول، 1370.

[6] . مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ بیست و نهم، 1379، ص 248.

[7] . همان، ص 267.

[8] . همان، ص 267، 248.

[9] . همان، ص 248.

[10] . همان، ص 247.

[11] . مهرپور، پیشین، ص 189، استفتاء از امام خمینی(ره)، انتشارات اطلاعات.

[12] . قانون مدنی ماده، 122، 1130، 1129، (در موارد امکان فسخ نکاح، مجموعه کامل قوانینی 79)


باشگاه كاربران تبیان - ارسالی از: jtayebe