تبیان، دستیار زندگی
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرم آباد

بقیع

گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام

من زائر قبور خراب مدینه ام

آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست

هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست

آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود

حتی جوان ز غربت آن پیر می شود

خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است

از گریه های فاطمه آیینه کاری است

اهل مدینه باب عداوت گشوده اند

بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند

هرکس دم از علی زده تخریب می شود

صدیقه مطهره تکذیب می شود

دنبال بی کس اند  که تنها ترش کنند

صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند

از نسل هیزمند و به آتش علاقه مند

تفریحشان تمسخر هر ناله بلند

در خواب هم نشان حیا را ندیده اند

نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند

بغض علی زبانه کشد از وجودشان

رنگ ریا گرفته همه تاروپودشان

روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد

باضربه ای حریم ولایت شکسته شد

ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است

تصویر چادریست که در کوچه خاکی است

امواج یک صدا دلم آزار می دهد

گویا صدای صورت و دیوار می دهد

گویا به گوش می رسد ازقصه فدک

آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک»

تصویر هرچه درد از آن صحنه شد بدیع

یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع

اوراق خاطرات غیورانه نیلی است

هر چه که هست صحنه یک ضرب سیلی است

بی درد مردمان زمان جان مرتضی

ما را رها کنید بمیریم زین عزا

روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم

همراه منتقم حرم آباد می کنیم

گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا

گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا

ما داغ دار سیلی ناحق مادریم

چشم انتظار منتقم آل حیدریم

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


قاسم نعمتی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.