تبیان، دستیار زندگی
همه ما هم به اصل حیات علاقه‌مندیم هم به بقای بعد از حیات یعنی همه ما علاقه‌مندیم که زنده باشیم و همه ما علاقه‌مندیم که عمر طولانی داشته باشیم این علاقه‌ها هم ممدوح و محمود است چیز بدی نیست ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کنیم که همیشه زنده باشیم؟


همه ما هم به اصل حیات علاقه‌مندیم هم به بقای بعد از حیات یعنی همه ما علاقه‌مندیم که زنده باشیم و همه ما علاقه‌مندیم که عمر طولانی داشته باشیم این علاقه‌ها هم ممدوح و محمود است و چیز بدی نیست ...
امام علی

لکن از طرف دیگر روشن است که (مَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِن قَبْلِک الْخُلْدَ)[1] و از طرفی هم (کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ)[2] این‌چنین نیست که کسی بتواند درازمدت در این عالم بماند پس آن علاقه درونی ما که خدای سبحان به ما عطا کرده است چگونه باید ارضا بشود هیچ کس نیست که بقا را نخواهد و این هم معلوم می‌شود در نهاد او نهادینه شد به او دادند راهی هست که انسان نمیرد و باقی باشد مگر راه علم نافع اگر کسی علم نافع تحصیل کرد نمی‌میرد ممکن است بدن بمیرد و در قبر برود ولی نام زنده است اثر زنده است  از طرفی هم هیچ کس نابود نمی‌شود هم تبهکاران در برزخ در گرفتاری و عذاب‌اند هم پرهیزکاران در برزخ متنعّم‌اند این‌چنین نیست که انسان نابود بشود ولی عمده آن حیات طیبه است که انسان به دنبال آن حیات طیبه می‌کوشد راه اساسی که ذات اقدس الهی به وسیله اهل بیت(علیهم السلام) به ما آموخت این است که اگر کسی علم نافع فراهم کرد عالِمی شد که هم به حال خودش نافع بود هم به حال جامعه اسلامی نافع بود این عالم زنده است حیات با برکتی دارد «ما بَقِی الدّهر» بیان نورانی امیر مۆمنان(سلام الله علیه) که فرمود: «العلماءُ باقونَ ما بَقی الدّهر»[3] ناظر به همین است یعنی تا روزگار هست عالمان دین اثرشان هست الآن شما می‌بینید کتاب‌هایی که علمای قبل از هزار سال نوشتند مورد استفاده علمای فعلی است و برای آنها روح و ریحان است طلب مغفرت است اینها زنده‌اند خب اگر وجود مبارک حضرت امیر فرمود: «العلماءُ باقون ما بَقی الدّهر» نشان آن است که انسان می‌تواند بقا فراهم بکند مظهر «هو الباقی»[4] باشد یعنی نمیرد و آثار پربرکت داشته باشد.

اینکه وجود مبارک حضرت امیر فرمود: «العلماءُ باقون ما بَقی الدّهر» منظور از این علما چه گروه‌اند؟ علم را معنا کردند عالم را تفسیر کردند علما را مشخص کردند در همان خطبه شقشقیه علمای دین را معرفی کردند فرمود خدای سبحان از علمای دین تعهّد گرفته است که اینها در برابر ظلم ساکت نباشند در برابر فقر فقرا و تهیدستان آرام نباشند این یک تعهّد ویژه‌ است که خدای سبحان از عالمان دین گرفته غیر از آن تعهّد عمومی که در (أَلَسْتُ بِرَبِّکمْ قَالُوا بَلَی)[5] همه تعهّد سپرده‌اند این یک تعهّد ویژه است که از علمای دین گرفته «وَ ما أخذ الله علی العلماء أن لا یقارّوا علی کظَّة ظالم و لا سَغَب مظلوم»[6] این تعهّد خاصی است که ذات اقدس الهی از علما گرفته که اینها در برابر ظلم ساکت نباشند در برابر فقر جامعه هم آرام نباشند هم در برابر ظلم به عنوان عدل‌خواهی قیام کنند هم در برابر رنج فقرا به عنوان اقتصاد سالم قیام کنند.

روزگار هست عالمان دین اثرشان هست الآن شما می‌بینید کتاب‌هایی که علمای قبل از هزار سال نوشتند مورد استفاده علمای فعلی است و برای آنها روح و ریحان است طلب مغفرت است اینها زنده‌اند خب اگر وجود مبارک حضرت امیر فرمود: «العلماءُ باقون ما بَقی الدّهر» نشان آن است که انسان می‌تواند بقا فراهم بکند مظهر «هو الباقی» باشد یعنی نمیرد و آثار پربرکت داشته باشد

خیلی‌ها هستند که در حوزه یا دانشگاه درس خواندند علم اینها به حال آنها نافع نیست اینها کشته جهل‌اند یعنی در عین حال که عالم‌اند جاهل‌اند این علمی است که نافع نیست .

هیچ کسی بهتر از خود معتادان از ضرر اعتیاد باخبر نیستند برای اینکه دیگران از دور می‌شنوند که کارتن‌خوابی هست و مانند آن اما این بیچاره هر شب می‌بیند از یک معتاد آگاه‌تر به خطر اعتیاد و ضرر اعتیاد چه کسی است؟ هیچ کس! برای اینکه او هر روز و هر شب دارد این خطر را احساس می‌کند علمی که او به ضرر اعتیاد دارد هیچ کس ندارد اما چرا دست برنمی‌دارد برای اینکه علم مشکل را حل نمی‌کند علم به درد اندیشه می‌خورد به درد حوزه و دانشگاه می‌خورد به درد جامعه نمی‌خورد آنکه به درد جامعه می‌خورد عزم است و عمل است و اراده است. این دعاهایی که در نماز یا غیر نماز به خدا عرض می‌کنیم خدایا من به تو پناه می‌برم از علمی که نافع نیست «أعوذ بک مِن علم لا ینفع» یا در نیایش‌ها از ذات اقدس الهی علم نافع طلب می‌کنیم باید خودمان را بشناسیم شئونمان را بشناسیم متولّیان شئون را بشناسیم بخش اندیشه به دست چه کسی است بشناسیم بخش انگیزه به دست چه کسی است بشناسیم کارها را تقسیم کنیم.

معلم

بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) این است که «کم مِن عقلٍ أسیر تحت هوی أمیر»[7] خیلی‌ها هستند که این عقل عملی‌شان که متولّی اراده و عزم است به بند کشیده شده است شما هر چه به این معتاد نصیحت کنی خودت را خسته کردی برای اینکه او بهتر از شما می‌داند خطر اعتیاد چیست اما علم که مشکل را حل نمی‌کند آنکه باید تصمیم بگیرد اراده است آن فلج است این بهتر از شما می‌داند اما شما چه می‌خواهی به او بگویی مرتب سخنرانی می‌کنی آنکه باید تصمیم بگیرد اراده است آن متولّی‌اش فلج است او در جهاد درونی شکست ‌خورده است و شیطان او را به بند کشیده همین! از طرفی هم برخی‌ها نیروی تصمیم و اراده آنها قوی است ولی بخش درکشان ضعیف است مثل مقدّس بی‌درک او اصلاً نمی‌داند چه دعایی بخواند چطور دعا بخواند چطور نماز بخواند ولی هر چه به او بگویی می‌گوید چشم این مثل کسی است که خوب می‌دود اما نابیناست بخش عملی او قوی است اما بخش اندیشه و درک او ضعیف است گروهی هم که از هر دو نعمت محروم‌اند هم از نظر اندیشه در ضعف‌اند هم از نظر انگیزه.

هیچ کسی بهتر از خود معتادان از ضرر اعتیاد باخبر نیست برای اینکه دیگران از دور می‌شنوند که کارتن‌خوابی هست و مانند آن اما این بیچاره هر شب می‌بیند از یک معتاد آگاه‌تر به خطر اعتیاد و ضرر اعتیاد چه کسی است؟ هیچ کس! برای اینکه او هر روز و هر شب دارد این خطر را احساس می‌کند علمی که او به ضرر اعتیاد دارد هیچ کس ندارد اما چرا دست برنمی‌دارد برای اینکه علم مشکل را حل نمی‌کند علم به درد اندیشه می‌خورد به درد حوزه و دانشگاه می‌خورد به درد جامعه نمی‌خورد آنکه به درد جامعه می‌خورد عزم است و عمل است و اراده است

همه‌مان علاقه‌مندیم بعد از حیات ماندگار باشیم این را حضرت امیر فرمود: «العلماءُ باقون ما بَقی الدّهر» اما راهش هم این است که علم نافع تهیه کنیم یعنی علمی که با عمل آمیخته است می‌بینید این نماز وقتی نافع است که (تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ) باشد لازم نیست قیامت شود تا حساب‌ها را بررسی کنند قیامت مربوط به حساب‌های دقیق و نهایی است اما نشانه‌هایی هم قرآن کریم برای ما مشخص کرده فرمود نماز آن است که جلوی زشتی را بگیرد (إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ)[8] ما اگر تا غروب خلافی نگفتیم حرف خلافی نزدیم راه کسی را نبستیم بیراهه نرفتیم خدا را شاکر باشیم که نمازمان قبول شد برای اینکه (تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ) اما اگر تا غروب ـ خدای ناکرده ـ معصیتی کردیم  مطمئن باشیم که این نماز گرچه صحیح باشد ولی مقبول نیست چون نماز آن است که جلوی بدی را بگیرد زکاتی دادیم و این زکات ما را پاک نکرد معلوم می‌شود زکات ما مقبول نیست اصلاً زکات آن است که آدم را پاک بکند ، اگر کسی صدقه داد زکات داد ولی مع ذلک همچنان آلوده است معلوم می‌شود صدقه ما قبول نیست اینها راه‌هایی است که به ما نشان دادند این می‌شود علم نافع.

پی نوشت ها :

[1] . سوره انبیاء آیه 34.

[2] . سوره آل‌عمران آیه 185; سوره انبیاء آیه 35; سوره عنکبوت آیه 57.

[3] . نهج‌البلاغه حکمت 147.

[4] . الامالی (شیخ طوسی) ص704.

[5] . سوره اعراف آیه 172.

[6] . نهج‌البلاغه خطبه 3.

[7] . الکافی ج2 ص584 و ج4 ص250.

[8] . نهج‌البلاغه حکمت 211.

[8] . سوره عنکبوت آیه 45.

فرآوری : محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : پایگاه بین المللی اسراء

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.