تبیان، دستیار زندگی
یکی از اتفاقاتی که در سالهای پیش مسئولین بر آن تاکید فراوان داشتند، ازدواج های زودهنگام و سریع و کم خرج بود اما به چه قیمتی؟.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سپیده آماده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوی ماراتون برای طلاق عاطفی


یکی از اتفاقاتی که در سالهای پیش مسئولین بر آن تاکید فراوان داشتند، ازدواج های زودهنگام و سریع و کم خرج بود. اینکه جوانان در اسرع وقت بتواند ازدواج کنند اصلا چیز بدی  نیست اما به چه قیمتی.

بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال ، در سال گذشته از هر 6  ازدواج، یک مورد به طلاق منتهی شده است، آمار منتشره این سازمان در سه ماهه نخست امسال نشان می دهد که واقعه طلاق در این بازه زمانی نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل 4.1 درصــد افزایش داشته است. این آمارها زمانی تاثر برانگیزتر می شود که بدانیم بر اساس اخبار آمار طلاق عاطفی 2 برابر طلاق های رسمی ثبت شده در کشور است که اگر این ارقام را در کنار هم بگذاریم به اعدادی و نسبت هایی می رسیم که نشان از به خطر افتادن اصلی ترین بنیان جامعه می دهد.

طلاق

طلاق عاطفی پیامد فشارهای اجتماعی

برای توضیح طلاق عاطفی باید گفت در این نوع از طلاق زوجین به لحاظ فیزیکی از هم جدا نمی شوند و براساس قوانین کماکان زن و شوهر تلقی می شوند اما دیگر در رابطه شان خبری از عاطفه و احساس نیست. معمولا اختلافات و دعواهای ادامه دار زناشویی باعث می شود که زن و شوهر دیگر تمایلی برای ادامه زندگی با هم نداشته باشند اما به دلیل اجبار اجتماعی مجبور می شوند زندگی را ادامه دهند. از مولفه های اجبار اجتماع که مانع طلاق زن و شوهر از هم می شود، یکی وجود فرزندان است و پدر و مادرها گاه به خاطر فرزندانشان معمولا از طلاق می پرهیزند و به همین دلیل مجبور می شوند، تن به طلاق عاطفی دهند. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی و معیشتی که زنان در صورت طلاق با آنها روبرو می شوند از دیگر دلایلی است که زنان را از طلاق می ترساند و ترجیح می دهند با هر مشکلی که هست زیر سقفی که دارند زندگی کنند تا اینکه در این شهر سرگردان نشوند بدون اینکه ممر درآمد و خانه ای برای زندگی داشته باشند. زنان همچنین به دلیل اجبار خانواده شان که همواره آنها را از طلاق باز می دارند هم ممکن است تن به طلاق عاطفی دهند و مردان به دلیل ترس از پرداخت مهریه ممکن است جدا نشوند، خلاصه دلایل بسیاری است که زن و شوهرها را به سمت طلاق عاطفی به جای طلاق واقعی می کشاند.

مشکلات اقتصادی و معیشتی که زنان در صورت طلاق با آنها روبرو می شوند از دیگر دلایلی است که زنان را از طلاق می ترساند و ترجیح می دهند با هر مشکلی که هست زیر سقفی که دارند زندگی کنند تا اینکه در این شهر سرگردان نشوند بدون اینکه ممر درآمد و خانه ای برای زندگی داشته باشند

مدرنیته و شهرنشینی عامل افزایش طلاق های عاطفی

یکی دیگر از دلایل اجتماعی افزایش طلاق های عاطفی رواج مدرنیته و شهرنشینی است. در گذشته ای نه چندان دور زن و شوهرهای جوان تا سالها تحت نظر خانواده های طرفین روزگار می گذراندند و اگر در این میان مشکلی میانشان اتفاق می افتاد، خانواده های به قول معروف میانه را می گرفتند و نمی گذاشتند کار به جاهای باریک برسد. اما با رواج مدرنیته و گسترش شهرنشینی، خانواده های گسترده و با حضور خانواده های زوجین، جای خود را به خانواده های هسته ای دادند که در آنها تنها این زن و شوهر بودند که بدون کمک دیگران باید چاره ای برای مشکلاتشان پیدا می کردند و اگر در این میان موفق به یافتن راه حل نمی شدند، سرانجامشان طلاق عاطفی بود یا رسمی.

طلاق عاطفی

10 درصد از خانواده‌ها در طلاق عاطفی به سر می برند

برخی از آمارها نشان می دهد که از خانواده های حال حاضر کشور، 10 درصد در طلاق عاطفی به سر می برند. البته این اعداد و ارقام مربوط به آمارهای ثبت شده است در حالی که بسیاری از طلاق های عاطفی از سوی نهادهای آمارگر ثبت نمی شود.

طلاق های عاطفی سرانجام به طلاق های رسمی می رسند

البته اجبارات اجتماعی هم تا جایی می توانند زن و شوهری که هیچ دلبستگی به ادامه زندگی با هم ندارند را به بهانه های مختلف در یک خانه نگه دارند . بالاخره روزی دیر یا زود صبرشان تمام می شود و راه خود را برای همیشه هم جدا می کنند یکی از دلایل طلاق در سنین میانسالی این است که زن و شوهر به رغم اختلافات بسیار سالها به خاطر فرزندانشان مجبور به تحمل زندگی مشترک در کنار یکدیگرمی شوند پس از آنکه فرزندانشان از آب و  گل درآمد تصمیم می گیرند که برای همیشه طلاق عاطفیشان را تبدیل به طلاق رسمی کنند.

آمار ایدز که سالهای سال به دلیل پنهان کاری بعضی ها منتشر نمی شد تا اینکه آمار ایدز در کشور ما به دلیل همین عدم انتشار آمار سر به فلک کشید و ناگهان مدیران به خود آمده و تصمیم گرفتند آمارهای نجومی ایدز را منتشر کنند اما زمانی که دیگر کار از کار گذشته بود. ماجرای طلاق عاطفی هم انگار دارد همان ماجرای کتمان آمارهای ایدز را تکرار می کند و زمانی مدیران به فکر انتشار آمارهای واقعی طلاق های عاطفی می افتند که دیگر کار از کار گذشته است

افزایش ازدواج های ناپایدار دلیل طلاق های عاطفی

یکی از اتفاقاتی که در سالهای پیش مسئولین بر آن تاکید فراوان داشتند، ازدواج های زودهنگام و سریع و کم خرج بود. اینکه جوانان در اسرع وقت بتواند ازدواج کنند اصلا چیز بدی  نیست اما به چه قیمتی. زمانی که جوانان امکان تکلف هزینه های زندگی مشترک را ندارد یا اصلا به بلوغ روانی پذیرش مسئولیت ازدواج نرسیده اند، چطور می توانند زندگی موفقی را پیش بگیرند. برخی از این سیاست های ازدواج در سالهای اخیر باعث شد که ما با حجم بالایی از ازدواج ها روبرو شویم که در مدت زمان کوتاه به طلاق عاطفی و پس از ان به طلاق رسمی منتهی شدند. در این میان سیاست گذاران امر جوانان و ازدواج باید پیش از اینکه به دنبال افزایش ازدواج باشند، به پایدار بودن این ازدواج ها هم بیاندیشند.

طلاق

پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی از طلاق رسمی بیشتر است

البته به رغم برخی از تصورها، پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی خیلی بیشتر از عوارض طلاق رسمی است. طلاق عاطفی باعث می شود که زوجین خشم فروخورده و احساس نفرت به شریک زندگی شان را با روابط نامشروع در خارج جبران کنند و این مسئله باعث بروز انواع جنایات مانند قتل و تجاوز و خیانت و نزاع هایی می شود که هر روز در صفحات حوادث روزنامه ها شاهد آن هستیم.

مسئولان نباید از انتشار آمارهای واقعی طلاق های عاطفی بهراسند

مشکلی که متاسفانه سالهای سال است گریبان برخی از مسئولین کشور ما را گرفته پنهان کاری هایی است که در انتشار آمارهای آسیب های اجتماعی از آن استفاده می کنند. به عنوان مثال آمار ایدز که سالهای سال به دلیل پنهان کاری بعضی ها منتشر نمی شد تا اینکه آمار ایدز در کشور ما به دلیل همین عدم انتشار آمار سر به فلک کشید و ناگهان مدیران به خود آمده و تصمیم گرفتند آمارهای نجومی ایدز را منتشر کنند اما زمانی که دیگر کار از کار گذشته بود. ماجرای طلاق عاطفی هم انگار دارد همان ماجرای کتمان آمارهای ایدز را تکرار می کند و زمانی مدیران به فکر انتشار آمارهای واقعی طلاق های عاطفی می افتند که دیگر کار از کار گذشته است.

کیانا نیکفام

بخش اجتماعی تبیان