رۆیایی که نویسنده مفاتیح را نجات داد!
قرآن کریم در برخی آیات خود به رۆیاهای صادقانه اشاره میکند، همچنین در زندگی خود، افرادی را میشناسیم که در رۆیا از اموری مطلع شدند که دست انسان به صورت عادی به آن نمیرسد، مانند خوابی که به داد مرحوم شیخ عباس قمی رسید!
خواب و رویا
«إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»
[یاد کن] زمانى را که یوسف به پدرش گفت: اى پدر من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم؛ دیدم [آنها] براى من سجده مىکنند.
- پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «الرۆیا ثلاثة: بشری من الله، تحزین من الشیطان والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه»؛ خواب بر سه قسم است: یا بشارتی از سوی خداوند یا غم و اندوهی از طرف شیطان و یا مشکلات روزمره انسان است که در خواب آن را میبیند.
برخی از دانشمندان و روانشناسان خواب دیدن را بر اثر ناکامیها و شکستها دانسته و به ضربالمثلی قدیمی استشهاد کردند که «شتر در خواب بیند پنبه دانه»، برخی دیگر خواب را تلقین ترس گرفتهاند بر اساس ضرب المثلی که میگوید: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبینی» و بعضی دیگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانستهاند، اما علیرغم تفاوتهایی که در خوابها و رۆیاها وجود دارد، کسی اصل خواب دیدن را انکار نکرده است و البته باید به این نکته توجه داشت که همه خوابها با یک تحلیل قابل بررسی نیستند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «الرۆیا ثلاثة: بشری من الله، تحزین من الشیطان والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه»؛ خواب بر سه قسم است: یا بشارتی از سوی خداوند یا غم و اندوهی از طرف شیطان و یا مشکلات روزمره انسان است که در خواب آن را میبیند
- مرحوم علامه طباطبایی(رضی الله عنه) میگوید: سه عالم وجود دارد، عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردی که دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا میکند و به میزان استعداد و امکان، حقایقی را درک میکند. اگر روح کامل باشد، در فضای صاف حقایق را درک میکند و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالبهای دیگر مییابد. همانطور که در بیداری شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندی را در کوه میبینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانی را به صورت تاریکی مشاهده میکنیم.
بحث ایشان را با مثالی تبیین میکنیم. کسانی که خواب میبینند سه دستهاند: دسته اول کسانی که روح کامل و مجردی دارند و بعد از خواب رفتن حواس با عالم عقل مرتبط شده و حقایقی را صاف و روشن از دنیای دیگر دریافت میکنند، اینگونه خوابها که دریافت مستقیم و صاف است، نیازی به تعبیر ندارد.
دسته دوم کسانی هستند که دارای روح متوسط هستند و در عالم رۆیا حقایق را ناصاف و همراه با برفک و تشبیه و تخیل دریافت میکنند، دسته سوم، کسانی اند که روح آنان به قدری متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومی ندارد، این نوع رۆیاها که قابل تعبیر نیستند، در قرآن به «أضغاث أحلام» تعبیر شده است.
مرحوم علامه طباطبایی(رضی الله عنه) میگوید: سه عالم وجود دارد، عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردی که دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا میکند و به میزان استعداد و امکان، حقایقی را درک میکند. اگر روح کامل باشد، در فضای صاف حقایق را درک میکند و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالبهای دیگر مییابد. همانطور که در بیداری شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندی را در کوه میبینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانی را به صورت تاریکی مشاهده میکنیم
قرآن در سورههای مختلف از رۆیاهایی نام برده که به وقوع پیوسته از جمله:
الف) رۆیای یوسف درباره سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او که با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبیر گردید.
ب) رۆیای دو یار زندانی یوسف که بعداً یکی از آنها آزاد و دیگری اعدام شد.
ج) رۆیای پادشاه مصر درباره گاوهای لاغر و چاق که تعبیر به قحطی و خشکسالی بعد از فراخ شد.
د) رۆیای پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) درباره عدد اندک مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد.
ه) رۆیای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده به مسجدالحرام که با فتح مکه و زیارت خانه خدا تعبیر شد.
و) رۆیای مادر حضرت موسی(علیه السلام) که نوزادش را در صندوق گذاشته و به آب بیاندازد: «إِذْ أَوْحَیْنَا إِلی أُمِّک مَا یُوحَی، أَنِ اقْذِ فِیهِ فی التَّابُوتِ » که روایات بر این دلالت دارند که مراد از وحی در اینجا همان رۆیاست.
ز) رۆیای حضرت ابراهیم(علیه السلام) در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل(علیه السلام)
در زندگی خود نیز، افرادی را میشناسیم که در رۆیا از اموری مطلع شدند که دست انسان به صورت عادی به آن نمیرسد، حاج شیخ عباس قمی صاحب «مفاتیح الجنان» به خواب فرزندش آمد و گفت: کتابی نزدم امانت بوده آن را به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم، وقتی بیدار شد، به سراغ کتاب رفت، با نشانههایی که پدر گفته بود، تطبیق داشت؛ آن را برداشت، وقتی میخواست از خانه بیرون برود، کتاب از دستش افتاد و کمی ضربه دید، او کتاب را به صاحبش برگرداند و چیزی نگفت. دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتی کتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد و یا رضایت دهد؟
بخش قرآن تبیان
منبع :
خبرگزاری فارس