تبیان، دستیار زندگی
چند سالی هست که ادبیات جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل تغییرات محسوسی داشته و بخش عمده آن، جز تغییر ادبیات سیاسی دولتی در داخل کشور، متاثر از عامل مهم دیگری است به نام «انرژی هسته ای».
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسین هرمزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیپلماسی دولت در بوته آزمایش هسته ای!


چند سالی هست که ادبیات جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل تغییرات محسوسی داشته و بخش عمده آن، جز تغییر ادبیات سیاسی دولتی در داخل کشور، متاثر از عامل مهم دیگری است به نام «انرژی هسته ای».

انرژی هسته ای

در طول سی و چند سال اخیر، همواره در جمهوری اسلامی این گزاره مطرح شده است که دیپلماسی و عرصه سیاست خارجی در این نظام، چیزی نیست که کاملا برآمده از قوه مجریه باشد و  پارامترهای دیگری نیز بر این عرصه تاثیر گذار است.

حتی اگر به این گزاره اصالت کامل بدهیم و البته این مطلب را هم در نظر بگیریم که عرصه سیاست خارجی در همه کشورها متاثر از عوامل مختلف داخلی و خارجی است، اما باز هم بروز برخی تغییرات کاملا محسوس در این عرصه طی هفت سال اخیر نشان داد که سیاست ها و البته نوع ادبیات دولتمردان کشور و بویژه شخص رییس جمهور، در روند سیاست خارجی کشور و اتخاذ نوع ادبیات دیپلماتیک خاص این نظام، کم تاثیرگذار نیست.

در این بین، مساله ای وجود دارد که بر سیاست خارجی این کشور طی سالیان متمادی تاثیر گذاشته و حتی در طول سالهای اخیر کاملا آن را تحت الشعاع خود قرار داده است و آن مساله ای نیست جز انرژی هسته ای.

انرژی هسته ای سالهاست که جزو موضوعات مطرح در کشور قرار دارد و حتی این مساله مختص بعد از انقلاب هم نمی شود. از شعبان جعفری که درباره انرژی هسته ای افاضات کرده بود بگیرید تا سالهای ابتدایی جمهوری اسلامی که بسیاری انرژی هسته ای را مضر و توطئه دشمن خواندند، تا به جریان افتادن دوباره این مساله در دهه شصت و ادامه پیگری ها در دهه هفتاد و پروتکل الحاقی در اوایل دهه هشتاد، جملگی نشان می دهد که انرژی هسته ای به اندازه اهمیتش در بین انرژی ها، در این کشور خبرساز بوده است.

اگرچه در دوران دولت پیشین ، غنی سازی اورانیوم بر مبنای تفاهم با سه کشور اروپایی به شکل داوطلبانه تعلیق شده بود و ایران داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا می کرد اما خواست های طرف غربی پایان ناپذیر بود و جز به تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران رضایت داده نمی شد. اما دولت نهم با چرخشی آشکار در سیاست خارجی غنی سازی را مجددا آغاز و به ساخت سانترفیوژهای جدید و نصب و راه اندازی آنها اقدام شد

اما حکایت سالهای اخیر حکایت دیگری است. دولت نهم که روی کار آمد، از همان اوایل فعالیتش، از سیاست های هسته ای دولت و دولت های قبلی انتقاد کرد. کم کم شعار «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»، شعار معروف طرفداران دولت و حتی فراتر از آنها شد و اینطور شد که این انرژی نوین جایی در دیپلماسی برای خود باز کرد، به اندازه کل مسایل دیگر خارجی کشور.

اگرچه در دوران دولت پیشین ، غنی سازی اورانیوم بر مبنای تفاهم با سه کشور اروپایی به شکل داوطلبانه تعلیق شده بود و ایران داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا می کرد اما خواست های طرف غربی پایان ناپذیر بود و جز به تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران رضایت داده نمی شد. اما دولت نهم با چرخشی آشکار در سیاست خارجی غنی سازی را مجددا آغاز و به ساخت سانترفیوژهای جدید و نصب و راه اندازی آنها اقدام شد.

چنین شد که هر جا محمود احمدی نژاد بود، سوال های هسته ای خبرنگاران داخلی و خارجی هم بود و چنین شد که انرژی هسته ای کاملا عرصه سیاست خارجی کشور را در ید خود گرفت؛ تا جایی که پافشاری ایران بر این عرصه ـ آن هم با ادبیات مخصوص به خود ـ منجر به واکنش بسیاری از کشورهای توسعه یافته بویژه کشورهای غربی شد. مسئولان کشور ما هم همواره دلیل این امر را چنین عنوان کردند که آنها (غربی ها) نمی خواهند ما به این فناوری  کاملا صلح آمیز دست پیدا کنیم.

آقای احمدی نژاد بارها در برابر رسانه های غربی درباره مساله هسته ای با پرسشهای چالش برانگیز روبرو شد، اما با توجه به رویکرد دوگانه غرب درباره برنامه نظامی هسته اسراییل و برنامه صلح آمیز هسته ای  ایران وی می توانست به راحتی ماهیت سیاسی و غیر حقوقی فشارهای طرف غربی به ایران را آشکار نماید.

از نکات مهم سیاست خارجی ایران در حوزه هسته ای درگیری شدید مجازی بین ایران و آمریکا و رژیم صهیونیستی است. ویروس استاکس نت در واقع با هدف خرابکاری در تاسیسات هسته ایران طراحی و منتشر شد.

در این دوران با رفتن محمد البرادعی دبیرکل آژانس و آمدن آمانو ژاپنی که با آمریکا و غرب هماهنگ تر بود فشار بر ایران از طرف آژانس بیشتر شد. هم چنین نهایتا پرونده هسته ای ایران نهایتا به شورای امنیت ارسال شد و قطعنامه هایی علیه ایران به تصویب رسید. اگرچه رییس دولت معتقد بود این قطع نامه ها تاثیر گذار نبوده و نیستند اما برخی کارشناسان براین باورند که به هر حال نمی توان از کنار این گونه اقدامات به آسانی گذشت.

یکی از مولفه های مهم در سیاست خارجی هسته ای ایران تلاش برای ایجاد موازنه علیه اتحادیه اروپا و ایالات متحده با وارد کردن دو کشور روسیه و چین به موضوع هسته ای ایران بود. بر کسی پوشیده نیست که روابط «تهران ـ پکن» و «تهران ـ مسکو» طی سالهای اخیر کاملا برجسته بوده بطوریکه نه تنها رسانه های داخلی بلکه رسانه های غربی نیز بسیار از آن سخن گفته اند.

روز ملی فناوری هسته ای تاکیدی بر اقتدار ایرانیان برای همیشه تاریخ

هرچند روسیه و چین در موارد مختلفی طی چند سال اخیر بر همسویی با مواضع هسته ای ایران تاکید کرده اند اما مشاهده برخی نتایج و رفتارها می تواند تامل برانگیز باشد. سیطره محصولات چینی بر بازارهای ایران و سنگینی سایه چند میلیارد چشم بادامی بر تولید این کشور، رابطه تهران ـ پکن را به رابطه ای پر انتقاد برای ایرانی ها تبدیل کرده است.

روسیه هم از یک طرف با ایران همسویی می کند و یادآور می شود که حمله به ایران، رابطه مسکو ـ واشنگتن را تهدید خواهد کرد و از طرف دیگر از مساله ای مثل S300 برای گروکشی استفاده می کند؛ کما اینکه چند روز قبل هم اظهارنظری در همین راستا از سوی مقامات روس مطرح شد.

سالهای ابتدایی دولت احمدی نژاد، علی لاریجانی از طرف ایران مذاکره هسته ای می کرد اما آبشان توی یک جوب نرفت و لاریجانی رفت و سعید جلیلی آمد که می گفتند با رییس دولت هماهنگتر است. چندی که گذشت، به چنین امروزی رسیدیم که کار مذاکرات با 1+5 گره خورد و حالا گفته میشود که دولت شاکی است از اینکه کار مذاکرات از دستش خارج شده است.

از نکات مهم سیاست خارجی ایران در حوزه هسته ای درگیری شدید مجازی بین ایران و آمریکا و رژیم صهیونیستی است. ویروس استاکس نت در واقع با هدف خرابکاری در تاسیسات هسته ایران طراحی و منتشر شد.

به هر حال، سیاست خارجی ایران طی چند سال اخیر خالی از فراز و نشیب و افت و خیز نبوده و انتقادها هم از آن کم نبوده و نیست. کسی منکر اهمیت بحث هسته ای نیست ولی ظاهرا این عامدانه بوده که تمام حوزه های سیاست خارجی این کشور در کفه سبکتر ترازو باشد و بحث هسته ای کفه سنگین تر را اشغال کند.

بزرگترین منفعت این سیاست برای دولت میتوانست این باشد که پیشرفتهای هسته ای ـ چه از نظر فناوری و چه از نظر سیاسی ـ موجب میشد که مردم و حتی تاحدودی منتقدان، ناکامی های دولت در دیگر عرصه های دیپلماتیک را لااقل بصورت مقطعی فراموش کنند ولی حالا که گفته میشود سیاستهای هسته ای کشور راهی ورای دولت می پیماید، حتی اگر این گزاره تنها در حد یک شایعه در بین مردم باشد، باز هم دست دولت را برای بهره برداریهای هسته ای خالی میگذارد و درصورت حصول پیشرفتهایی در مذاکرات، شاید دولت بدش نیاید که در واپسین سال کارش باز هم شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" را در محافل و مجالس سردهد تا شاید مردم نامش را در سکوی فاتحان قرار دهند.

حسین آشنا

بخش سیاست تبیان