تبیان، دستیار زندگی
به نظر می رسد، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در قبال انقلاب های جهان عربی با تاکید بر مفهوم هویت بهتر می توان تحلیل کرد. در سیاست خارجی واقع گرا دولتمردان سعی می کنند، تصمیمات و سیاستگذاری هایشان حول محور افزایش منافع ملی و افزایش منابع قدرت به شیوه
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست خارجی ایران در آوردگاه تحولات عربی


به نظر می رسد، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در قبال انقلاب های جهان عربی با تاکید بر مفهوم هویت بهتر می توان تحلیل کرد. در سیاست خارجی واقع گرا دولتمردان سعی می کنند، تصمیمات و سیاستگذاری هایشان حول محور افزایش منافع ملی و افزایش منابع قدرت به شیوه عقلانیت محوری متمرکز باشد.
تحولات عربی

در این شیوه دولت مردان سعی می کنند، منافع ملی خود را با توجه به ساختار نظام بین الملل از طریق اتحاد، اتئلاف و یا موازنه قوا پیگیری کنند. بر اساس این رویکرد سیاستمداران مطلوب ترین و سودمندترین گزینه را طبق مقدورات و محذورات و هزینه و فایده کردن گزینه های مورد نظر انتخاب می کنند.

جمهوری اسلامی ایران با تكیه بر اصول و مبانی و همچنین آرمان‌ ها و اصول انقلاب اسلامی خود در بحبوحه بهار بیداری اسلامی خاورمیانه عربی به حمایت از ملت‌ های آزاده منطقه برخاسته است. جهت ‌گیری دیپلماسی عمومی ایران در قبال تحولات منطقه موجب الگوگیری دیگر كشورهای انقلابی از ساخت و ساختار جمهوری اسلامی ایران شده است.

اكنون بیش از یک سال و نیم از بهار آزادی در خاورمیانه عربی و آفریقای شمالی می ‌گذرد، روزهایی كه یكی پس از دیگری حاكمان ابدی كشورهای عربی سرانجام صدای مردم را شنیده و تسلیم خواست و اراده آنها شده‌ اند.

تحولات اخیر منطقه ‌ای كه همگی با وجه متمایز دگرگونی و تحول عمیق داخلی سامان یافته‌ اند، مناسبات و تعاملات منطقه‌ ای و در مواردی فرامنطقه ‌ای را نیز دست‌خوش تغییر کرده است.

در واقع خیزش مردمی در خاورمیانه عربی و آفریقای شمالی "سونامی دیپلماسی "را رقم زده است كه مهمترین برآیند آن تبدیل مخاطبان سیاست خارجی كشورها از دولت‌ های منطقه به ملت‌ های منطقه است.

استقبال در جبهه عربی و اسلامی از مدل جمهوری اسلامی موجب شده تا بسیاری ایران را برنده بازی بزرگ خاورمیانه بدانند، بازی كه نتیجه آن تاكنون توانسته به تثبیت نقش و جایگاه ایران در خاورمیانه اسلامی كمك كند.

اكنون و از گذر این تحولات، كاركرد ابزار دیپلماسی در ابعادی چون دولتی، رسانه ‌ای، پارلمانی و عمومی اهمیتی مضاعف یافته است. البته در میان این ابعاد می ‌توان وجه دیپلماسی عمومی را به‌ دلیل برجسته‌ شدن مخاطبان آن یعنی ملت ‌ها متمایزتر دانست، از این رو دستگاه سیاست ‌خارجی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از دیپلماسی عمومی و گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه می ‌تواند قدرت نرم ایران را افزایش دهد.

جمهوری اسلامی ایران با تكیه بر آرمان‌ ها و اصول انقلاب اسلامی در بهار بیداری اسلامی خاورمیانه عربی به حمایت از ملت ‌های آزاده منطقه برخاسته است.

جهت ‌گیری دیپلماسی عمومی ایران در قبال تحولات منطقه موجبات الگوگیری دیگر كشورهای انقلابی از ساخت و ساختار جمهوری اسلامی شده است. این استقبال در جبهه عربی و اسلامی از مدل جمهوری اسلامی موجب شده تا بسیاری ایران را برنده بازی بزرگ خاورمیانه بدانند، بازی كه نتیجه آن تاكنون توانسته به تثبیت نقش و جایگاه ایران در خاورمیانه اسلامی كمك كند.

تحولات عربی

دستاوردهای دیپلماسی ایرانی در كوران تحولات منطقه‌ ای در حالی به این نتیجه منجر شده كه روند تحولات منطقه ‌ای نشان می ‌دهد، این مسئله نگرانی ‌های بسیاری را در میان برخی رژیم‌ های عربی و غربی موجب شده است. اتهام‌ زنی و فرافكنی كشورهای غربی و عربی مبنی بر دخالت ایران در برخی تحولات منطقه نشان از عمق هراس آنها از تأثیرگذاری و نتیجه ‌گیری ایران از رویدادهای خاورمیانه عربی و آفریقای شمالی است.

الگوبخشی و الهام ‌بخشی انقلاب اسلامی به خیزش‌های مردمی در كشورهای خاورمیانه عربی نتیجه سرمایه ‌گذاری سه دهه‌ای جمهوری اسلامی در كشورهای منطقه است.

در واقع باید گفت، عمق نفوذ دیپلماسی ایرانی با گذر از لایه‌ های دیپلماسی دولتی و پارلمانی به بین ملت‌ ها رفته و در قالب دیپلماسی عمومی نمود یافته است. از این رهرو، تهران تلاش دارد تا با دولت ‌های برآمده از خواست و اراده انقلابی مردم، روابطی نزدیك داشته باشد.

خواست دولت جدید مصر مبنی بر استقبال از گشایش عصر جدیدی در روابط تهران و قاهره نشان می ‌دهد كه گفتمان عدالت خواهی و اسلام‌ طلبی جمهوری اسلامی مورد تأیید و پذیرش ملت‌ هاست.

از این رو می‌ توان ضریب نفوذ دیپلماسی عمومی ایران را فارغ از برخوردهای سنتی و مغرضانه كشورهایی چون عربستان سعودی و قطر مورد استقبال دیگر كشورها دانست.

بازخوردهای موفقیت این دیپلماسی فعال در واكنش‌ های غرب به سیاست‌ های كنش‌ گرایانه ایران قابل ملاحظه است. درخواست غرب برای ادامه گفت ‌و گوهای هسته‌ ای نشانه ‌ای از پیش ‌قدم شدن غرب در ارائه درخواست ‌های متعدد و البته مكرر مذاكرات به ایران است. این درخواست‌ ها در حقیقت نشانه درستی از درك این واقعیت از سوی غرب است كه دیگر دوران تهران گریزی و بازی ندادن تهران در معادلات منطقه ‌ای به سر آمده است، منطقه ‌ای كه تهران برنده بازی بزرگ آن است.

از این رو می‌ توان ضریب نفوذ دیپلماسی عمومی ایران را فارغ از برخوردهای سنتی و مغرضانه كشورهایی چون عربستان سعودی و قطر مورد استقبال دیگر كشورها دانست.

مسئله ‌ای كه نباید از كنار آن به راحتی گذشت، این است كه در عرصه منطقه ‌ای و با توجه به تحولات اخیر در خاورمیانه باید دیپلماسی تهران بیش از پیش به سمت مدیریت رقابت دیپلماتیك حركت كند. مدیریت رقبای سنتی نظیر امارات، عربستان سعودی، تركیه و رقبای جدیدی چون قطر كه در معادلات منطقه ‌ای تقابل منفعت و مصلحت آشكاری دارند، تلنگری برای اتخاذ یك دیپلماسی هوشمند و تهاجمی و مدیریت تعامل و تبادل است. همچنین گسترش روابط اقتصادی و سیاسی ایران با كشورهای این منطقه از شكست تلاش‌ های تحریمی و تهدیدی آمریكا علیه ایران حكایت دارد. دعوت از ایران برای حضور در نشست‌های منطقه ‌ای و بین ‌المللی حكایت از آن دارد كه تهران به‌ رغم تحریم ‌ها از روابط حسنه و خوبی با بسیاری از كشورهای جهان از جمله كشورهای در حال توسعه و عدم‌ تعهد و منطقه برخوردار است. این سطح از روابط باعث شده كه این كشورها از حق مسلم ایران برای دستیابی به فناوری صلح ‌آمیز هسته ‌ای حمایت كنند.

قبس زعفرانی

بخش سیاست تبیان