تبیان، دستیار زندگی
عید هر روزى است که در آن اجتماع باشد و مشتق از عود به معنى برگشتن است و مثل این است که بگوییم آنان به آن برگشته‏اند. و گفته شده است، عید از آن جهت عید نامیده شده است که در آن از اندوه به شادى بازمى‏گردند و آن روز براى همه مردم، روز شادى است ‏و هم گفته‏اند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسانی که از درک سرّ عید فطر عاجزند

عید فطر


هر یک از اتفاقات و رویدادهای اطراف ما در بردارنده حکمت و سرّی است که هر کس توان درک آن را ندارد. در این میان این عالمان و عارفان‌اند که با استمداد از مدد الهی رمز و راز آن را دریافته و به سر آن دست می‌یابند. عید فطر نیز همچون تمامی رویدادهای جهان به عنوان رویدادی بزرگ در بردارنده سری است که درک آن برای همگان میسر نیست. دریافت دلیل این امر، نیاز به تأمل دارد.


عید فطر

روایت شده است که شب  عید فطر کمتر از شب قدر نیست.( مفاتیح الجنان ) این شباهت و همانندی میان شب قدر و شب عید فطر حکایت از سر مستور این شب داشته و درک آن نیاز به گذر از هزار توی عالم حکمت و معرفت دارد.

چرا این روز را عید می خوانند؟

در فارسى به عید جشن مى‏گویند و گفته شده است عید هر روزى است که در آن اجتماع باشد و مشتق از عود به معنى برگشتن است و مثل این است که بگوییم آنان به آن برگشته‏اند. و گفته شده است، عید از آن جهت عید نامیده شده است که در آن از اندوه به شادى بازمى‏گردند و آن روز براى همه مردم، روز شادى است ‏و هم گفته‏اند از این جهت به آن نام عید داده‏اند که هر انسانى به آنچه که خداوند به او وعده داده است در این روز مى‏رسد.

و گفته‏اند از این جهت عید مى‏گویند که انسانها در آن روز به توبه و دعا کردن به پیشگاه خداوند برمى‏گردند و خداوند هم به عطا و بخشش نسبت به ایشان برمى‏گردد. و هم گفته‏اند، از این سبب به آن عید مى‏گویند که خداوند به بندگان مۆمن خود فواید پسندیده و عواید بزرگ و بخشش‏فراوان ارزانى مى‏دارد( روضه الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى /  562  ) اول شوال نیز یکی از این روزها بوده و عید خوانده می‌شود و این امر حکایت از سر مستور این روز دارد که گویا سخن گفتن از آن دشوار است.

هنگامى که حضرت حسین بن على علیهما السّلام را با شمشیر زدند و آن جناب روى زمین سقوط کرد، سرعت و شتاب کردند که سر مبارکش را قطع کرده و ببرند منادى در این وقت از جانب عرش نداء داد: اى امّت ظالم و ستمگرى که بعد از پیامبرتان گمراه شدید خدا موفّقتان نکند که عید قربان و فطر را درک کنید، سپس راوى گفت، امام علیه السّلام فرمودند: به خدا سوگند موفّق نشده و نخواهند شد تا وقتى که منتقم خون حسین علیه السّلام قیام کند

سرّ عید فطر را همگان درک نخواهند کرد

محمّد بن الحسن از محمّد بن یحیى، از محمّد بن احمد، از سیّارى، از محمّد بن اسماعیل رازى، از حضرت ابى جعفر ثانى علیه السّلام، راوى مى‏گوید: عرض کردم فدایت شوم: در باره عامّه چه مى‏فرمایید، چه آنکه روایتى را شنیده‏ایم که ایشان موفّق به ‏روزه نمى‏شوند آیا این روایت صحیح است؟ حضرت به من فرمودند: توجّه کن دعای ملک و فرشته در باره ایشان به اجابت رسیده. عرض کردم: فدایت شوم چه دعایى؟ حضرت فرمودند: هنگامى که حضرت حسین بن على صلوات اللَّه علیهما را شهید کردند حق تعالى فرشته‏اى را مأمور ساخت که نداء کند: اى امّت ظالم و قاتل عترت پیامبر ، خدا شما را براى روزه و درک فطر موفق نکند. و در حدیث دیگر آمده است که خدا شما را براى درک فطر و قربان موفّق نکند. على بن احمد رحمه اللَّه علیه از محمّد بن یعقوب، از على بن محمّد از کسى که ذکرش نموده از محمّد بن سلیمان، از عبد اللَّه بن جنید تفلیسى از رزین، وى مى‏گوید: حضرت ابو عبداللَّه علیه السّلام فرمودند:

هنگامى که حضرت حسین بن على علیهماالسّلام را با شمشیر زدند و آن جناب روى زمین سقوط کرد، سرعت و شتاب کردند که سر مبارکش را قطع کرده و ببرند. منادى در این وقت از جانب عرش نداء داد: اى امّت ظالم و ستمگرى که بعد از پیامبرتان گمراه شدید خدا موفّقتان نکند که عید قربان و فطر را درک کنید، سپس راوى گفت، امام علیه السّلام فرمودند: به خدا سوگند موفّق نشده و نخواهند شد تا وقتى که منتقم خون حسین علیه السّلام قیام کند.(علل الشرائع/ترجمه ذهنى تهرانى/259 )

و اینگونه است که دست عامّه از درک سرّ عید فطر کوتاه گشته و برای درک آن باید منتظر آقایی باشیم که با ظهور خویش انتقام خون سالار شهیدان را خواهد گرفت. اما می توان گفت در این میان افردی وجود دارند که در طی طریق معرفت پروردگار اراده و عزمی راسخ داشته و لحظه به لحظه، خویش را به آن گوهر یکتا نزدیک می سازند، اینگونه آدمیان را باید از جرگه عوام خارج کرد و انتظار درک سرّ فطر را از آنان داشت.

                                                                                                                                   فرآوری : مریم پناهنده

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1) مفاتیح الجنان

2)علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى‏ / ابن بابویه، محمد بن على- ذهنى تهرانى، محمد جواد

3) روضه الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى‏ فتال نیشابورى، محمد بن احمد- مهدوى دامغانى، محمود

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.