تبیان، دستیار زندگی
آیا در سبد سانسور چیزی اضافی است؟ و سانسور در کشور ما با اضافه بار روبه رو بروست؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه چیزهایی را نباید سانسور کرد؟


 آیا در سبد سانسور چیزی اضافی ست؟ و سانسور در کشور ما با اضافه بار روبه رو بروست؟

سانسور

سانسور عنوانی که حساسیت برانگیز است از طرفی انسان را محدود می کند و از طرفی حریص! انسان نمی تواند و نباید برخی چیزها را بداند. اما مهم این است چه کسی تعیین می کند تا انسان مقابل سانسور قرار گیرد چه چیزهایی برای او سانسور شود و چه چیزهایی سانسور نشود. در واقع ممیزی ها بر چه اساسی است؟

سانسور خوب می تواند یک فرد و جامعه را از خطراتی بر حذر دارد اما در مقابل سانسوری که بر اساس قاعده نباشد تنها باعث می شود روند جامعه دارای انحرافات دفعی شود و مسیر فرهنگی را دچار موانعی می کند.

سانسور در علوم ارتباطات اینگونه تعریف می شود : عمل کنترل سخن و انواع دیگر بیان و ابراز وجود انسان‌ها است (ویکی پدیا)در واقع در سانسور افراد از دانستن و یا دیدن و شنیدن اطلاعاتی منع می شوند. سانسور انواعی را شامل می شود چون سانسور اخلاقی، مذهبی، نظامی ، شرکتی و سیاسی؛ همه این سانسور ها بنا بر سیاست هایی در رسانه اعمال می شود، آنجا که نباید چیزی از خروجی آنها بیرون بیاید. سانسور بنا به ماهیت رسانه ها می تواند شکل و موقعیت خاصی را در بر بگیرد. گاهی این سانسور در برخی از رسانه ها مثل روزنامه می تواند قبل از انتشار اعمال شود و گاهی بعد از انتشار با توقیف و یا .... اعمال خواهد شد، در رسانه های دیگر مانند رسانه های الکترونیکی با ایجاد خط قرمزها و حذف و یا فیلترینگ اعمال می شود.

سانسوردر کشورهای مختلف وجود دارد، حتی کشورهایی که دم از آزادی بیان می زنند. در جریان بیداری اسلامی و جریان  اعتراضات به بحران اقتصادی اروپا به وضوح مواردی فراوان از سانسور در عملکرد دول غربی مشهود بود. سانسور در کشورهای مختلف گاهی حالت منع می گیرد، گاهی مانع تراشی و گاهی هم تحریف؛ اما فصل مشترک در بین نظام های ارتباطی و رسانه ای کشورهای مختلف، این است که سانسور در آنها وجود دارد. در واقع تا به حال نشده کشوری هر چند دموکراتیک، آزادی را در همه جوانب آن تاب بیاورد؛ اما باید دید حال که سانسور فصل مشترک است چه حوزه هایی در اینباره وارد افراط و تفریط می شود و جای اعتدال  کجاست؟

آزادی بیان اسلامی نظامی مترقی در عرصه ارتباطاتی جهان است و بازدهی مطلوب و مناسب با کرامت و شان تمامی انسان ها دارد فقط باید این امر را با سلیقه گرایی، بی برنامه گی، غیر تخصص گرایی و دفاع از منافع شخصی دچار آسیب نکرد، تا بازدهی خود را بالقوه و بالفعل از دست ندهد

انسان حق آزادی بیان دارد اما بسته به اینکه این آزادی چه تعریفی داشته باشد می توان به سانسور نگاه ارزیابانه داشت، در کشورهایی که آزادی تمام و کمال است و در واقع نگاهی لیبرالیستی به کلمه آزادی وجود دارد. در وضعیت منطقی و مطلوب سانسور برای گروه های خاصی چون کودکان و.. اعمال می شود و آنجایی که آن آزادی در بیان، برخلاف سیاست های آنان باشد و روشنگر! این مورد بر خلاف ادعاها صورتی محسوس و غیر منطقی به خود می گیرد. اما در کشور ما و اندیشه اسلامی، آزادی صرف مورد قبول نمی باشد در واقع آزادی باید مبتنی بر قواعد و در چهار چوب خاص خود باشد. در واقع بهترین تعریف و نشانه از آزادی ای که مطلوب اندیشه ماست آزادی ای است که در سخنان شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی بدان اشاره شده است. این شکل از آزادی مبتنی بر معنویات است یعنی انسانی که به آزادی معنوی می رسد و آزادی مادی خود را بر آن استوار می کند، که این آزادی نه مزاحم رابطه انسان با سایر انسان هاست و نه خدشه ای به رابطه انسان با خدا وارد خواهد کرد.

 استراتژی سانسوری ارتباطات

این نگرش به آزادی است که باعث می شود ما در اصل هایی چون آزادی بیان و سانسور علی رغم اشتراکات مفهومی با سایر کشورها، دچار اختلاف نظرهایی در اصول و فروع باشیم. طبق آزادی بیان اسلامی سانسور مشمول مواردی می شود که مغایر با شرع و قانون باشند چون مطالب و محتوای مغایر با مذهب و اخلاق، تهمت، افترا، دروغ، موارد ضد مصالح عمومی و امنیت اجتماعی و...... که اگر این موارد بیان و منتشر شود باید به صورت قانونی مورد پیگیری قرار گیرد.

این سانسورها برمبنای منافع عمومی و دستور شرع و قانون است و با توجه به کرامت انسانی؛ مطلوب به نظر می رسد، در این رابطه به نگاه اینچنینی به پدیده سانسور ایرادی وارد نمی شود و کسانی که با این نوع سانسور مخالفند در واقع نگاهی غربی به مسئله آزادی بیان و حق آزادی برای انسان دارند. این نوع سانسور مورد قبول اکثریت است اما آنچه فقدان آن به چشم می آید و موجبات اعتراض ها را فراهم می کند، آمیختگی این اصول با سلیقه و افول از ارزشهای تخصصی در کار سانسور است. در واقع عبور از سانسور قاعده مند به سوی سانسور بی قاعده!

در واقع، گاهی ما خیال می کنیم چیزی در تضاد با منافع ملی ست و یا با ارزش ها ، گاهی خیال می کنیم خط قرمز ها نقض می شود و گاهی اندیشه نادرست پیرامون رسانه داریم وعدم آینده نگری و نداشتن برنامه و انعطاف در کار ارتباطاتی و برنامه های فرهنگی باعث می شود تا چیزهایی سانسور شوند که نباید بشوند.در اینجا می توان به دو مورد اشاره داشت اول مواردی که واقعا در کل یا جز آنها باید سانسور اعمال شود گاهی از سانسور گریزی نیست و باید همه آنچه برای انتشار در نظر گرفته شده است، مورد سانسور واقع شود. در اینجا برخی اینگونه استدلال می کنند که در دنیای ارتباطات و دهکده جهانی که دیگر سانسور معنایی پیدا نمی کند، این استدلال دقیقا موردی است که در اینگونه موارد بدان برمی خوریم، در واقع این عامل باید باعث شود نه اینکه سانسور نکنیم بلکه کمی دقیقتر به سراغ آن برویم. این دلیل که در دهکده جهانی.... اصلا مورد قبول نمی باشد، امام در جمعی در پاسخ به اینکه موسیقی از رادیو پخش می شود و اگر ما پخش نکنیم رادیوهای دیگران پخش خواهند  کرد و مخاطبان را به سمت خود جذب می کنند، می فرمایند که نباید این دلیلی باشد تا ما پآنچه را که نباید پخش کنیم و...

سانسور خوب می تواند یک فرد و جامعه را از خطراتی بر حذر دارد اما در مقابل سانسوری که بر اساس قاعده نباشد تنها باعث می شود روند جامعه دارای انحرافات دفعی شود و مسیر فرهنگی را دچار موانعی می کند

در واقع این قاعده ای طلایی ست اما باز این مورد نباید باعث شود که ما بدون فکر از انعطاف پذیری در امر سانسور باز بمانیم. در واقع گاهی نباید فقط سانسور کرد بلکه اگر واقعا باید سانسور اعمال شود باید دید آیا می توان به سانسور شکل و نحوه خلاقانه داد. یعنی آیا برای محتوای مورد نظر سانسور همه جانبه نیاز است و یا با سانسور جزئی از محتوا و یا با نوعی خاص از انتشار می توان محتوای مورد نظر را منتشر کرد.

سانسور

گاهی عدم فکر بر روی چگونگی سانسور و سانسور همه جانبه باعث می شود تا در دنیای کنونی به نحوی دچار استدلال همان افرادی شویم که در دهکده جهانی محلی از اعراب برای اعمال سانسور قائل نیستند، باید دید اگر سانسور همه جانبه لازم نیست به دلیل بی برنامه گی و ... از دم سانسور نکنیم! بلکه با برنامه و به طور مکانیزه دست به این اقدام بزنیم. تا با رعایت قانون طلایی سانسور( گفته حضرت امام خمینی) از سلیقه گرایی در این امر و آسیب زایی نیز جلوگیری کنیم.

اما در مورد دوم، گاهی به مواردی بر خواهیم خورد که به هیچ وجه اعمال سانسور نه در کل و نه در جز محتوای مورد انتشار نیاز نبوده است در واقع این همان مشکلی است که در صورت وجود عدم داشتن برنامه ای برای اعمال سانسور به شکل های مختلف و نه همه جانبه، با آن برخورد می کنیم.

همانطور که اشاره شد گاهی اصلا سانسور لازم نیست بلکه این خیال و سلیقه ما است که باعث سانسور میشود، این نوع سانسور، سانسور بی قاعده و آسیب زاست که جامعه را از چگونه فکر کردن به چه فکرکردن سوق می دهد، آگاهی و قدرت تحلیل را از آن می گیرد و راه را برای نفوذ بیگانه باز می کند. با این نوع سانسور، در موارد سیاسی و تاریخی بسیار برخورد می کنیم. مطالبی که گفتن آن نه تنها آسیبی به جامعه نمی زند بلکه در نگاهی آینده نگر و جامع، نقل آن مفید نیز خواهد بود. تنها این خیال و طرز فکر ما است که باعث سانسور شده است و نه تخصص در زمینه کاریمان. در واقع این حقایق به این دلیل مورد منع قرار می گیرند که قدرت تحلیل از جامعه گرفته شده است و چون نتوانستیم چگونه فکر کردن را به نهاد جامعه آموزش دهیم، حال نمی توانیم این آگاهی را به بدنه جامعه تزریق کنیم در حالی که اگر این موارد ( که نشر آن شامل قانون طلایی سانسور نمی شود)توسط ما گفته نشود این خلا به وجود آمده، توسط رسانه ها و دستگاه های تبلیغاتی دشمن و مخالفان و افراد منحرف پر می شود و آنطور که آنها می خواهند آن قسمت از حافظه افکار عمومی ساخته خواهد شد.

سانسور در کشورهای مختلف گاهی حالت منع می گیرد، گاهی مانع تراشی و گاهی هم تحریف؛ اما فصل مشترک در بین نظام های ارتباطی و رسانه ای کشورهای مختلف، این است که سانسور در آنها وجود دارد. در واقع تا به حال نشده کشوری هر چند دموکراتیک، آزادی را در همه جوانب آن تاب بیاورد اما باید دید حال که سانسور فصل مشترک است چه حوزه هایی در اینباره وارد افراط و تفریط می شود و جای اعتدال  کجاست؟

این نوع سانسور نه تنها در جامعه رسانه ای ما و نظام اداره دولتی آن تقبیح نمی شود بلکه مورد تحکیم و تشویق نیز واقع می شود که خود آسیب هایی را در پی خواهد داشت که در آینده باید نظاره گر آن باشیم. در بسیاری از رسانه ها تنها محتوای قابل نشر به دلایلی که بیان شد، سانسور  می شوند در حالی که این محتوا یا نباید سانسور میشد و یا با کمی فکر و برنامه ریزی مبتنی بر تخصص می توانست با در نظر گرفتن چگونگی بیان، تنظیم و انتشار آن روی خروجی رسانه قرار گیرد.

آخر کلام

آزادی بیان اسلامی نظامی مترقی در عرصه ارتباطاتی جهان است و بازدهی مطلوب و مناسب با کرامت وشان تمامی انسان ها دارد فقط باید این امر را با سلیقه گرایی، بی برنامه گی، غیر تخصص گرایی و دفاع از منافع شخصی دچار آسیب نکرد، تا باز دهی خود را بالقوه و بالفعل از دست ندهد. سانسور که نوعی پارازیت و مانع در مسیر آگاهی است اگر بر طبق موارد بالا اعمال شود، مخل آزادی بیان اسلامی خواهد بود و آن را در نظر عموم منفی جلوه می دهد و آسیب های سیاسی و فرهنگی مخصوص به خود را خواهد داشت از جمله اینکه راه را برای نفوذ تفکرات مغایر و خوش ظاهر شده! در بین مردم باز خواهد کرد و.....

باید نظام سانسور مثبت بر طبق قاعده و برنامه ریزی و به دور از آسیب ها در جهت متعالی ساختن فرهنگ کشور و مبتنی بر جریان سازی چگونه فکر کردن در بدنه افکار عمومی و جامعه جریان یابد و در این راه بر خط اعتدال به پیش رفت. و نه زیاد و بی قاعده سانسور کرد و یا اصلا محلی از اعراب برای آن قائل نشد.

عطاالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان