تبیان، دستیار زندگی
آرزوهاى سازنده و بلند انسان را به سازندگى خویش دعوت مى کند و سبب تکامل و ترقّى روحى او مى شود، زیرا مى داند تکیه بر جاى بزرگان زدن بدون آماده ساختن اسباب بزرگى میسّر نیست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزش ما به اندازه آرزوهای ماست !


آرزوهاى دور و دراز، انسان را گرفتار سوء رفتار و قبح اعمال مى کند. در زبان عرب دو لغت به معناى امید و آرزوست یکى «رجاء» و دیگرى «أمَل» است، اوّلى بار مثبت دارد و منظور از آن امید و آرزوى سازنده است، ولى «اَمَل» گاه بار منفى دارد و به معنى آرزوهاى غیرسازنده است. ظاهراً در فارسى «امید» معادل «رجاء» و «آرزو» معادل «امل» است.

آرزو

قال على (علیه السلام):

«ما اَطالَ اَحَدٌ الاَْمَلَ اِلاّ نَسِىَ الاَْجَلَ و اَساءَ الْعَمَلَ»

«هیچ انسانى آرزوهاى خود را طولانى نمى کند، مگر این که مرگ را فراموش مى کند و اعمال او بد مى شود!».( غرر الحکم و درر الکلم، ج 6، ص 101، حدیث 9676)

حضرت على(علیه السلام) در این روایت پرمعنى به یکى از جنبه هاى منفى «أمل» مى پردازد و تأثیر سوء آن را در اعمال انسان گوشزد مى نماید.

سۆال: راستى چرا «آرزوهاى طولانى» این قدر بد است؟

پاسخ: خاصیّت زرق و برق مادّى دنیا این است که از دور جاذبه قوى دارد، امّا وقتى انسان به نزدیک آن مى رسد به آن عادت مى کند و جاذبه خود را از دست مى دهد. مانند موادّ مخدّر که افراد قبل از رسیدن به آن برایشان جاذبه دارد، امّا وقتى معتاد شدند دیگر جذبه اى براى آن ها ندارد. و باید مرتّباً مقدار آن را افزایش دهند تا در کام مرگ فرو روند.

شخصى که اجاره نشین است و از مشکلات آن رنج مى برد آرزو مى کند که خانه اى ملکى، هر چند کوچک نصیبش شود و این برایش فوق العاده جاذبه دارد، امّا هنگامى که به آن مى رسد، پس از مدّت کوتاهى برایش عادى مى شود و آرزوى خانه اى بزرگ تر با امکانات بیش تر مى کند، امّا به آن هم قانع نیست و هر روز در فکر منزل مرفّه ترى است.

هفت اقلیم ار بگیرد پادشاه                                           همچنان در بند اقلیمى دگر!

بنابراین آرزوها مرز و پایانى ندارد، بدین جهت اگر انسان بخواهد به آرزوهاى خویش برسد باید تمام نیرویش را صرف رسیدن به آن نماید و طبیعى است که دیگر وقت و نیرویى ندارد که صرف جهان آخرت نماید. بدین جهت در احادیث معصومین آرزوهاى طولانى مذمّت گردیده و موجب فراموش کردن آخرت شمرده شده است.

آرزوهاى سازنده و بلند انسان را به سازندگى خویش دعوت مى کند و سبب تکامل و ترقّى روحى او مى شود، زیرا مى داند تکیه بر جاى بزرگان زدن بدون آماده ساختن اسباب بزرگى میسّر نیست

این مطلب را نیز در نظر داشته باشیم که زیادى نعمت، که معمولا آرزوهاى طولانى در راستاى تحصیل آن است، در بسیارى از موارد مایه بدبختى است! حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) از بیابانى عبور مى کردند، فرمود: بروید مقدارى شیر بیاورید و پول آن را هم به صاحب حیوان بدهید. صاحب آن حیوان از دادن شیر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) امتناع ورزید! پیامبر (صلى الله علیه وآله) دعا کرد که اموالش زیاد شود! از آن جا گذشتند و به شبان دیگرى رسیدند و همان تقاضا را مطرح کردند. آن شبان ادب کرد و به سرعت مقدارى شیر در اختیار پیامبر (صلى الله علیه وآله) و همراهان قرار داد. حضرت دست به دعا برداشت و فرمود: خدایا! به اندازه کفاف و عفاف به او نعمت ارزانى دار! اصحاب از تفاوت این دو دعا، براى آن دو نفر پرسیدند؟ حضرت فرمود: زیادى نعمت براى شخص اوّل مایه رنج و عذاب است(بحار الانوار، جلد 69، صفحه 61).

اگر آرزوها متوجّه ارزشهاى والاى انسانى باشد و یا جنبه مردمى و اجتماعى پیدا کند و در مسیر تکامل و پیشرفت واقعى انسانها و درجات کمال قرار گیرد و انسان را به تلاش و کوشش بیشتر در این راهها وادارد، بدون شک چنین آرزویى هر قدر طولانى بوده باشد، نه تنها نشانه پستى نیست که نشانه کمال انسان است.

اساساً امید و آرزو نسبت به آینده نیروى محرّک انسان براى تلاشها و کوششهاست و اگر چراغ پرفروغ امید و آرزو در دل انسان خاموش گردد، در واقع روح او مى میرد، نشاط زندگى از او رخت برمى بندد و انسان را به موجودى سست و بى هدف و بى تلاش مبدّل مى کند.

سایه روشن‌های باغ «آرزو»

در واقع آرزو بر دو قسم است «آرزوهاى کاذب» که همچون سراب در بیابان زندگى ظاهر مى شوند و تشنه کامان را به دنبال خود مى کشانند و هر لحظه تشنه تر مى سازند تا از شدّت تشنگى هلاک شوند.

و «آرزوهاى صادق» و مثبت و سازنده که همچون آب حیات، گلستان وجود آدمى را سیراب و پرثمر مى سازد و هر چه زحمت مى کشد نشاط و معنویّت بیشترى مى یابد.

این همان چیزى است که در قرآن مجید به آن اشاره شده است: «اَلْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَ خیْرٌ اَمَلا مال و فرزندان، زیور حیات دنیا هست و باقیات الصّالحات(ارزشهاى پایدار و شایسته) نزد پروردگارت ثوابش بهتر و امید بخش تر است».(1)

در این آیه به هر دو بخش از آرزوها اشاره شده است(دقّت کنید).

در روایات اسلامى نیز اشارات پرمعنایى به آرزوهاى مثبت و سازنده دیده مى شود از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الْعَبْدَ الْمُۆْمِنَ الْفَقِیرَ لَیَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِى حَتَّى اَفْعَلَ کَذَا وَ کَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهُ الْخَیْرِ، فَاِذَا عَلِمَ اللهُ ذَلِکَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِیَّتِهِ کَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ مِثْلَ مَا یَکْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ، اِنَّ اللهَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ؛ گاهى بنده مۆمن تهى دست مى گوید: خداوندا! به من روزى عطا کن تا فلان کار خیر و نیک را بجا آورم، هرگاه خداوند در او صدق نیّت بداند(نه اینکه این آرزو پوششى براى رسیدن به هوا و هوسها باشد) تمام اجر و پاداشى را که در صورت رسیدن به این آرزو و انجام آن کارهاى خیر استحقاق پیدا مى کرد براى او نوشته مى شود(هر چند هیچ یک را انجام نداده باشد) رحمت خداوند گسترده و کرمش بى پایان است».(2)

در واقع آرزو بر دو قسم است «آرزوهاى کاذب» که همچون سراب در بیابان زندگى ظاهر مى شوند و تشنه کامان را به دنبال خود مى کشانند و هر لحظه تشنه تر مى سازند تا از شدّت تشنگى هلاک شوند. و «آرزوهاى صادق» و مثبت و سازنده که همچون آب حیات، گلستان وجود آدمى را سیراب و پرثمر مى سازد و هر چه زحمت مى کشد نشاط و معنویّت بیشترى مى یابد

اصولا همّت انسان به اندازه آرزوهاى مثبت اوست، هر قدر دامنه آنها گسترده تر باشد همّت او والاتر است و جالب اینکه از روایات اسلامى نیز به خوبى استفاده مى شود که خداوند به مقدار این آرزوها به افراد با ایمان، اجر و پاداش مى دهد، چرا که نشانه آمادگى روح و جسم آنها براى انجام هر چه بیشتر اعمال صالح است و حتّى از روایات استفاده مى شود که اگر انسان آرزوى خوبى براى رضاى خدا داشته باشد از دنیا بیرون نمى رود مگر اینکه خداوند او را به آرزویش مى رساند، در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى خوانیم: «مَنْ تَمَنَّى شَیْئاً وَ هُوَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رِضاً، لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یُعْطَاهُ کسى که آرزوى چیزى کند در حالى که رضاى خداوند متعال در آن باشد از دنیا خارج نمى شود مگر اینکه به خواسته خود مى رسد».(3)

البتّه ممکن است در مواردى مصالحى ایجاب کند که انسان به آرزویش نرسد، چرا که اگر برسد آثار بدى مانند غرور و غفلت و عشق به دنیا و مانند آن در او ایجاد مى شود. خداوند با الطاف خفیّه اش او را از وصول به آرزویش بازمى دارد.

این بحث را با اشاره به نکته دیگرى پایان مى دهیم و آن اینکه: آرزوهاى سازنده و بلند انسان را به سازندگى خویش دعوت مى کند و سبب تکامل و ترقّى روحى او مى شود، زیرا مى داند تکیه بر جاى بزرگان زدن بدون آماده ساختن اسباب بزرگى میسّر نیست و به گفته شاعر عرب:

اُعَلِّلُ النّفس بالآمال اُدرکُهَا مَا اَضْیَقَ الْعَیْشُ لَوْلاَ فُسْحَةُ الاَْمَلِ!

«خویشتن را به وسیله آرزوهاى سازنده پرورش مى دهم تا به آن برسم.چقدر میدان زندگى تنگ است اگر گستردگى آرزوها نباشد»!

پی نوشت:

1- کهف، 46.

2- بحارالانوار، جلد 8، صفحه 261.

3- بحارالانوار، جلد 68، صفحه 261.

فرآوری : محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع : کتاب اخلاق در قرآن ،آیت الله مکارم شیرازی

کتاب 110سرمش از سخنان امام علی علیه السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.