خط تعلیق، نخستین خط ایرانی
خط تَعلیق یا ترسل اولین شیوه از خوشنویسی اسلامی است که خاص ایرانیان پدید آمده است. به نظر میرسد این شیوه از خوشنویسی در اواسط سدهء هفتم از ترکیب و توسعهء دو خط توقیع و رقاع و تحت تاثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام و با توجه به ذوق و روحیه ایرانی بهوجود آمده باشد.
خط تعلیق را میتوان نخستین خط کاملا ایرانی دانست. درواقع این شیوه اولین نوع خوشنویسی بود که برای خط پارسی که از عربی منشعب شده بود، ابداع گشت و در آن علامتهای زیر و زبر و پیش بهکار نمیرفت. تعلیق خطی تودرتو و متصل بههم است و کلمات و حروف در آن یکنواخت نوشته نمیشوند، یعنی گاهی بزرگ و گاهی ریزند. خط تعلیق دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت فراوان در ارائهء ترکیبهای متنوع را دارد. به همین سبب بیشتر در بین افرادی رواج داشت که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بودهاند. این خط ویژه کاتبان دربارها و دیوانهای حکومتی بوده از این رو این خط به تدریج کاربرد خود را از دست داده است.
این خط حدود یکصد سال رواج کامل داشت و پس از آن رفته رفته با پیدایش نستعلیق و سپس شکسته نستعلیق از رواج آن کاسته شد و رونق سابق را از دست داد. عدهای ابداع این خط را به خواجه تاج سلمانی اصفهانی نسبت میدهند. اما در واقع او این خط را قانونمند کرد و بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استرابادی برای آن قواعد و اصول بیشتری بهوجود آمد.
خط تعلیق، زمینهساز پیدایش دو خط دیگر ایرانی یعنی نستعلیق و شکسته نستعلیق بود. رواج و رونق این دو خط از کاربرد تعلیق کاست تا جایی که تقریباً به بوته فراموشی سپرده شد.
خط تعلیق بیشتر به عنوان خط تحریری و برای نوشتن نامهها و فرمانهای حکومتی بهکار میرفته است. بهنظر میرسد خط تعلیق در اثر نیاز به تندنویسی در امور منشیگری شکل گرفته باشد. پیوسته نوشتن کلمات و کمتر جدا کردن قلم از کاغذ در این شیوه به سرعت کاتب میافزود. افزون برآن کلمات و حروف در خط تعلیق درهم پیچیدهاند و به طور پیوسته نگاشته میشوند از این رو تغییر و تصرف در آن کمتر ممکن است. این نکته بهویژه برای فرمانها و منشورهای حکومتی و اسناد مختلف حائز اهمیت بود.
در ابتدا مانند خط دیوانی در دربار عثمانیان، خط تعلیق برای نوشتن مکاتبات و مراسلات دولتی و تنظیم احکام حکومتی در دواوین و دربارهای ایرانی بهکار میرفت و تعلیقنویسان اغلب ملزم بودند خطوط دیوانی، معکوس (وارونه نویسی)، سیاق و طغرایی را هم خوب بنویسند کاربرد مراسلاتی و نیز طرز نگارش تعلیق، آن را به «خط ترسل» نیز معروف ساخت. بعدها از این خط برای ایجاد آثار هنری خوشنویسی هم استفاده شد.
خط تَعلیق یا ترسل اولین شیوه از خوشنویسی اسلامی است که خاص ایرانیان پدید آمده است. به نظر میرسد این شیوه از خوشنویسی در اواسط سدهء هفتم از ترکیب و توسعهء دو خط توقیع و رقاع و تحت تاثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام و با توجه به ذوق و روحیه ایرانی بهوجود آمده باشد.
تعلیق در لغت بهمعنای «درآویختن چیزی به چیزی» است و اطلاق نام تعلیق به این شیوه از نگارش، ناشی از پیچیدگی در نوشتن حروف و روانی حرکات در آن است که گویا بر روی کاغذ معلقاند. خط ترسل هم از این سبب به این شیوه اطلاق شده که کاربرد آن برای امور مراسلاتی بوده است.
خط تعلیق دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائهء ترکیبهای متنوع و کمپوزیسیونهای گوناگون است. از این رو خواندن و نوشتن آن سخت است و بیشتر در بین کاتبان و کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی باشند. در تعلیق برخلاف خطوط ششگانه از علامتهایی چون زیر و زبر و پیش استفاده نمیشود. کلمات و اجزای حروف در تعلیق تودرتو و متصل بههم است و واژهها و حروف آن یکنواخت نیستند، یعنی گاهی درشت و گاهی ریز و لاغر نوشته میشوند.
در تعلیقنویسی، علاوه بر آن که اغلب حروف جدا از هم را متصل مینویسند، گاهی چندین کلمه را به دنبال هم و پیوسته میآورند. به این روش، که به سبب تندنویسی ایجاد شده، «شکستهء تعلیق» نیز میگویند. نظم و ترتیب و تناسب اجزای حروف و کلمات، که در خطوط ششگانه به دقت دنبال میشود، در تعلیق همانند خط دیوانی چندان مورد توجه نیست؛ تا حدی که کلمات و حروف آن اغلب یکنواخت نبوده و گاه درشت و گاهی ریز نوشته میشود. دوایر در این خط زیاد است و منحنیها تمامی خط را تشکیل دادهاند و تقریباً هیچ اثری از خطوط صاف و مستقیم وجود ندارد.
قطِّ یا برشِ قلمِ تعلیق مانند خط نستعلیق، بین «تحریف» (ارتفاع بیشتر نیش راستِ قلم از نیشِ چپ) و «مستوی» (قلمی که برش آن تَخت و بین صفر تا ده درجه باشد) است، و هم «محرّف» (قلمی که زاویة برش آن تُند و در حدود 35 تا 45 درجه باشد) است. حرکات قلم در این خط نرم و تقریباً «دور» (گردش حروف که در دایرههای معکوس و مستقیم مانند «ح» و «ق» و گِردی سَرِ «ف» و «ق» و «و» و مانند آن بهوجود میآید) است.
برخی از محققان معتقدند که نَسخِ شیوه ایرانی یا خط تحریری که تحت تأثیر خطهای باستانی ایرانی همچون پهلوی و اوستایی نوشته می شد در شکل گیری خط تعلیق مۆثر بوده است.
پیدایش شکلهای ابتدایی خط تعلیق را برخی محققان بین سدههای چهارم تا ششم هجری تخمین زدهاند و برخی قدیمیترین نمونههای خط تعلیق را مربوط به سدهء نهم هجری ذکر کردهاند. با این وجود کهنترین نمونههای به جا مانده از تعلیق و شکسته تعلیق در ایران، سندی متعلق به سدهء هشتم هجری و سند دیگری متعلق به سده نهم سند صادره از بقعه شیخ ابواسحاق کازرونی، مربوط به سال 826 ه . ق است. شاید قدیمیترین سندی که به خط تعلیق در دست است فرمان ایلخان گیخاتو (حک 694-690 ه / 1295-1291 م) نوه هولاکو باشد که «نخستین فرمان فارسی ایلخانان» لقب گرفته است. این سند که درباره حفظ منافع موقوفه یک خانقاه است در شمال غرب ایران صادر شده و تاریخ 692 ه . ق/1293 م را دارد.
خط تعلیق بیشتر به عنوان خط تحریری و برای نوشتن نامهها و فرمانهای حکومتی بهکار میرفته است. بهنظر میرسد خط تعلیق در اثر نیاز به تندنویسی در امور منشیگری شکل گرفته باشد. پیوسته نوشتن کلمات و کمتر جدا کردن قلم از کاغذ در این شیوه به سرعت کاتب میافزود.
اسناد متعدد بهجا مانده از سده دهم هجری و تدوین رسالههایی درباره قواعد نگارش تعلیق در آن سده، نشان میدهد که خط تعلیق در سده دهم رواج بسیار داشته است. برخی از خوشنویسان ایرانی که در اواخر عمر شاه طهماسب صفوی (درگذشت 984 هـ.ق) به عثمانی مهاجرت کردند، خط تعلیق را بهتدریج در این نواحی و نیز در مصر رواج دادند. عثمانیان بنا به ذوق و سلیقه خود در تعلیق ایرانی تغییراتی بهوجود آوردند؛ در تعلیق عثمانی نیم دایرههای آخر حروفِ مدور، بزرگتر است . کاتبان دربار عثمانی شیوه خود را «دیوانی» نامیدند. منسوب به «دیوان» یا بخش اداری دربار. این خط هنوز به دو شیوه «دیوانی خفی» و «دیوانی جلی» در کشورهای عربی متداول است.
خط تعلیق تا سده دهم هـ.ق در ایران رواج کامل داشت؛ اما با پیدایش و کاربرد وسیع خط نستعلیق که دومین شیوه اختصاصی ایرانیان در خوشنویسی بود، همزمان با انتقال پایتخت به اصفهان در دوره صفوی، خط تعلیق رفته رفته به فراموشی سپرده شد. شکل گیری خط شکستهنستعلیق که سومین خط ویژه ایرانیان بود نیز کاربرد تعلیق را بیش از پیش کاهش داد. این روند به آرامی تا پایان سده دوازدهم هجری ادامه داشت تا آن که پیشرفت و رواج چشمگیر خط شکستهنستعلیق توسط درویش عبدالمجید طالقانی (1185ق) موجب فراموشی کامل خط تعلیق شد. خط تعلیق یکی از پایههای مهم خط نستعلیق و شکسته نستعلیق بهشمار میرود.
در باره اینکه چه کسی واضع یا پدیدآورنده خط تعلیق است اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد؛ برخی که ریشه خط تعلیق را بسیار کهن میدانند و قدمت آن را هم پایه خطوط ششگانه اسلامی می دانند واضعِ آن را خواجه ابوالعال معرفی کردهاند و معتقدند خواجه ابوالعال خط تعلیق را از خط پیرآموز که نوعی خط قدیمی ایرانی بوده استخراج کرده است و برخی دیگر، واضعِ آن را حسن بن حسین فارسی خوشنویس سده چهارم هجری، از کاتبان دربار دیلمیان، دانسته و گفتهاند که وی آن را از خطوط نسخ و ثلث و رقاع استخراج کرده است.
اما پذیرفتهترین نظر آن است که خواجه تاج سلیمانی یا سلمانی (درگذشت 897 هـ.ق) مبدع این شیوه از نگارش بوده است، لیکن به دلیل آثار به جا مانده از این خط تعلیق پیش از خواجه تاج، این که او پدیدآورنده این خط است چندان صحیح به نظر نمیرسد به نظر میرسد وی نخستین خوشنویسی بوده که تلاشهای مۆثری برای شکلگیری، قاعدهمندی و گسترش این خط کرده است. پس از خواجه تاج سلمانی، خواجه عبدالحی منشی استرآبادی (درگذشت 907 هـ.ق) که منشی و نویسنده فرمانهای سلطان ابوسعید تیموری بود و منشیان آق قوینلو (حک : ح 800 ـ 908) دنبالهرو سنّت وی بودند، با قاعدهمند کردن بیشتر خط تعلیق، سهم زیادی در شکوفایی این خط داشت.
بخش هنری تبیان
منبع:
دانشنامه آزاد ویکی پدیا