تبیان، دستیار زندگی
طبق آمارها 50 درصد از مردم عادت به دیدن ماهواره دارند 50 درصدی که سهمی از ان به بی بی سی می رسد اما این رسانه برای این 50 درصد چه مقدار حرف راست هزینه می کند؟.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بی‌بی‌سی چگونه راست می‌گوید؟


طبق آمارها 50 درصد از مردم عادت به دیدن ماهواره دارند باید دید از این ٥٠درصد چند درصد وقت برای دیدن شبکه های خبری از جمله بی بی سی صرف می شود. بی بی سی با اینکه بسیاری از مواقع با پارازیت روبروست اما هنوز مخاطبان خاص خود را دارد. این رسانه که از سال 2007 نوید راه افتادنش منشر شد! و ازسال 2009 شروع به کار کرد، با بودجه وزارت امور خارجه بریتانیا و به صورت مستقل! اداراه می شود.

بی بی سی

در واقع این شعار استقلال باعث شده است که بسیاری به این رسانه فارسی زبان اعتماد کنند؛ نه تنها این عامل بلکه نوع کار رسانه ای بی بی سی و کمک رسانه های داخلی در این عامل بسیار موثر بوده اند، در واقع بی بی سی از آب گل آلود خوب ماهی می گیرد.

از عواملی که به کار بی بی سی رونق بخشید خارجی بودن آن است در واقع این ضرب المثل ایرانی در عرصه رسانه هم صدق می کند که "مرغ همسایه غاز است"! اما عامل مهم تر، کم کاری های رسانه های داخلی است، این روزها رسانه های داخلی ما در عین توسعه کمی از ضعف کیفی رنج می برند، ضعفی که مبتنی بر غیر تخصص گرایی، کار سلیقه ای و کمی کاری و همینطور مصلحت گرایی است. همین ضعف باعث شده است که رسانه های خارج نشین بتوانند با ایجاد جنگ روانی و سو استفاده از کاستی های شبکه های داخلی و سیاه نمایی بر علیه آنان جهت اعتبار زدایی آنها و اعتبار زایی برای خود گام بردارند و  بر علیه این شبکه ها، نبض افکار عمومی را در دست گیرند. رسانه های داخلی بسیاری از مواقع، نه دروغ، بلکه همه چی را نمی گویند و این بیشتر، نه از سر برنامه ریزی حرفه ای بلکه بیشتر از سر سلیقه گرایی است که باعث می شود از خلا خبری و اطلاع رسانی موجود، رسانه هایی چون بی بی سی خیلی خوب در جهت اتهام زنی به شبکه ها و بالا بردن جایگاه خود از آن استفاده کنند.

اما در ظاهر کار رو به جلو این رسانه ها، فقط ناشی از وجود چنین خلاهایی نیست بلکه عامل بعدی و پیشرفته تر، پر کردن آن با برنامه ریزی ارتباطاتی و تکیه بر حرفه ی رسانه ای است.  بی بی سی مبتنی بر اتاق فکر کار می کند و در جریان گرد آوری، تنظبم و انتشار خود از تکنیک ها و تاکتیک های رسانه ای با توجه به استراتژی واحد، پیش می رود. در واقع خلایی که ما به وجود آوردیم را او پر می کند و اینجا می تواند با هر چیزی این خلا را پر کند، اینجا این مسئله پیش می آید که بی بی سی برای پر کردن این خلا و حتی سایر فعالیت های روزمره رسانه ای اش چگونه عمل می کند، آیا راست می گوید یا دروغ؟ مستقل عمل می کند یا وابسته؟ و.....

عواملی که به کار بی بی سی رونق بخشید خارجی بودن آن است در واقع این ضرب المثل ایرانی در عرصه رسانه هم صدق می کند که "مرغ همسایه غاز است"! اما عامل مهم تر، کم کاری های رسانه های داخلی است، این روزها رسانه های داخلی ما در عین توسعه کمی از ضعف کیفی رنج می برند

بی بی سی ادعا دارد که مستقل است و اخبار را  بی طرفانه و بر اساس آنچه روی داده است منتشر می کند و می خواهد که اطلاع رسانی کند تا شما بدانید.

شاید طیف وسیع خبررسانی و ناگفته هایی که از رسانه ملی و فضای اینترنت غیرفیلترینگ در بی بی سی مشاهده می کنید مخاطب را به این فکر وادارد که بی بی سی دارد درست می گوید او چیزهایی را می گوید که در داخل سانسور می شوند و یا به نوعی دیگر گفته می شوند. در واقع بی بی سی از تظاهر به جامعیت که یک اصل در خبر رسانی است استفاده می کند در کنار این مورد سعی می کند با خبرهای فوری سرعت خود را در خبر رسانی حفظ کند و از این عامل که بسیاری از زمان ها عامل رونق و پیشرفت و جذب مخاطب توسط رسانه هایی چون سی ان ان و... بوده، استفاده نماید. اما با آوردن کارشناسان مختلف و استفاده از تیم با تجربه می خواهد دقت خود را هم حفظ کند. بی بی سی می خواهد این دقت را همراه با بی طرفی نمایش دهد برای همین می بینیم که خبرهای مثبتی پیرامون ایران در آن می بینید، پوشش های خبری خنثی بدون هیچ سو گیری و استفاده از کارشناس هایی با نظرات مختلف پیرامون یک موضوع. اما باید دید آیا این برای بی بی سی یک رسالت، استراتژی و یا تاکنیک است؟

بی بی سی

به این دو نمونه توجه کنید: 1- در پوشش سفر محمود احمدی نژاد به کشور لبنان بی بی سی یک پوشش خبری گسترده و بدون سو گیری و مثبت را پیرامون این سفر داشت2- در پوشش خبری ادعای جسورانه کشور قطر پیرامون جزایر ایرانی در خلیج فارس بی بی سی در روند کلی خود ضمن پوشش خبری رویکرد مدار کاملا جهت گیری مثبت با سیاست های ملت ایران داشت. و نمونه های بسیار دیگری هست که بی بی سی در کنار جامعیت خود راست گفته است و می گوید اما اگر نگاه جامع و از بالا به کل فعالیت های این شبکه فارسی زبان ماهواره ای داشته باشیم، نوعی استراتژی مبتنی یر تاکنیک و برنامه ریزی  رسانه ای را می بینیم که در چنین شکل هدایتی موثر بوده است.

قاعده ای رسانه ای وجود دارد که یک رسانه در صورت وجود حرفه ای گری بدان خواهد پرداخت و باید نگاهی کلی داشت و جزئی نگر تا بتوان تطبیق داد که آیا یک رسانه بر طبق این قاعده عمل خواهد کرد یا خیر.

"استراتژی یک رسانه هیچ گاه تغییر نخواهد کرد اما می توان برای رسیدن به این استراتژی از تکنیک ها و تاکتیک هایی استفاده که کرد که بعضا ممکن است در ظاهر با استراتژی تعریف شده در تناقض باشند ولی در نهایت ما را در رسیدن به نقطه هدف هایی واحد یاری می رساند" رسانه هایی که سعی در تحریف افکار عمومی دارند و هیچ گاه نمی توانند حرف خود را به طور مستقیم بزنند و در انتقال پیام خود شیوه های غیر مستقیم برای آنان بهتر جواب می دهد، از این اصل استفاده می کنند و یکی از این رسانه ها بی بی سی است و این رسانه، اینگونه راست می گوید!. بی بی سی می داند مانند صدای امریکا نمی تواند ظاهری خشن و ضد ارزش های ملت ایران داشته باشد بلکه باید برای بدست گرفتن و تاثیر بر افکار عمومی روی موج آن سوار شد و به طور تدریجی آن را دچار استحاله و انحراف نماید.

در واقع بی بی سی راست هایی کج می گوید راست هایی که یا ناخالصی دارد و یا برای ناخالصی های بعدی زمینه سازی می کند ولی درک آن نیازمند دقت بسیار است

بی بی سی برای حفظ بی طرفی خود نباید و نمی توانند مثل صدای امریکا دروغ بگوید و فحاشی کند او باید با پنبه سر ببرد، کار کردن طبق این استراتژی یک پازل است که باید با دقت تکمیل شود. باید در کل راست گفت از خلا خبری استفاده کرد خبرها را جنبه مثبت داد و در یک جز کوچک آن، تحریف ایجاد کرد تا این تحریف ها در پازل خود در یک سیر مدت دار بر ذهن مخاطب اثر بگذارد. باید نظرات را با اعتبار منبع(کارشناس) به مخاطب القا کرد. در برجسته نمایی ها باید این حس به مخاطب القا نشود که جایی ناگفته مانده. باید در سیر کلی نیاز مخاطب را در اطلاع رسانی بدون سو گیری ارضا کرد و بعد از ایجاد ذهنیت بی طرفی در مواقع خاص آنچه را که باید، هدفمند گفت! با این کار مخاطب دروغ های گاهی و تحریف ها و بزرگنمایی های شما را بهتر باور خواهد کرد و به چشم او نخواهد آمد.( در ماجرای جزایر ایرانی این مورد به چشم می آمد)

بی بی سی

اما این نوع بی طرفی بی بی سی با استقلال ناشی از بودجه دریافتی از وزارت امور خارجه انگلیس بیش تر به چشم می آید!. البته این اطمینان نسبت به ادعای این شیکه، با اظهارات اخیر برخی کارمندان بی بی سی در

جشن شصتمین سال تاج‌گذاری ملکه‌ی انگلیس کامل شد، آنها همه جوره ارادت خود را به این کشور ابراز داشته و در عباراتی خود را رعیت ملکه و... عنوان می کردند. و همینطور این بی طرفی و استقلال را  در توبیخی که ملکه انگلیس به صادق صبا رئیس بی بی سی فارسی به خاطر کلاه برداری از فرح دیبا داد، مشخص می شود. که  این خود نمونه ای ار مستندهای سفارشی بی بی سی بود که خود دلیل دیگر بر بی طرفی این شبکه است! به این روند، افزایش اشتباه های ناخواسته برنامه نوبت شما در پخش و قطع ناگهانی و یا پخش گزینشی نظربینندگان، را هم اضافه کنید، بی بی سی جدیدا در سیر کار حرفه ای خود دچار اشتباهات و ایرادات درونی چون فساد و بیرونی چون موارد فوق شده است، مواردی که چهره آن را بیش از پیش به مخاطبان نشان می دهد. در واقع بی بی سی راست هایی کج می گوید، راست هایی که یا ناخالصی دارد و یا برای ناخالصی های بعدی زمینه سازی می کند ولی درک آن نیازمند دقت بسیار است.( البته برخی از این ناخالصی ها را فارغ از تعمد سیاسی، نوع انحراف نگاه و باور این مجموعه  باعث می شود)

در این میان باید گفت که در مقابل رسانه ملی هم می تواند با کار تخصصی و دور از سلیقه گرایی و رفع خط قرمزهای نادرست، به این نوع رسانه ها میدان ندهد و با قوی تر شدن خود، خود نیاز های مخاطب را ارضا کند و در یک گام بالاتر باید چگونه فکر کردن را به مخاطب آموخت و سوادرسانه ای او را بالا برد، تا مخاطب خود، درصورت مواجه با چنین شبکه هایی بتواند درست قضاوت کند.

عطالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان