تبیان، دستیار زندگی
خلیفه ای که بر خلاف دو خلیفه قبل، هنگام تقسیم بیت المال، ارزشهای معنوی را در حساب و کتابهای مادی داخل نمی کند به پیشتازان اسلام سهم بیشتری نمی دهد و بین عرب و عجم هیچ فرقی نمی گذارد. و در راه خدا سیاه و سفید و فارس و عرب و ترک و ... برای او مساوی است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دو نوع شیعه در پایتخت کشور امیرمومنان

امام علی


بیست و یکم ماه رمضان روزی است که مسلمانها را در فراغ شخصی به ماتم نشاند که بهترین مردمان و به تعبیر پیامبر صلی الله علیه و آله پدر امت بود. در اینجا قصد داریم تنها پیرامون دوستداران آن حضرت – و نه دشمنان – قدری بیشتر بیندیشیم تا نشان دهیم که دوستداران سید اوصیاء همگی مثل هم نبودند. آنها را به دو گروه تقسیم نموده ایم و در انتها سوالی اساسی و مهم از خود می پرسیم.

شهادت امیر المومنین مردم کوفه را بسیار غمگین کرد. این دوستداران حضرت را می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم:

دسته اول

کسانی که وصف عدالت و علم او را شنیده اند. اینان کسانی بودند که یا از زبان پیامبر و صحابه ایشان درباره خصوصیات والای ایشان شنیده بودند و در دوران پنج ساله حکومت، از نزدیک علم و تقوا و شجاعت و عدالت آن حضرت را دیدند:

فرمانروایی که با وجود در اختیار داشتن اموال حکومتی و نیز دارایی های فراوان شخصی، در لباس و خوراکش در سطحی معادل فقیرترین مردم کشور زندگی می کند تا فقیران کشورش آشفته نشوند (1) و اموال شخصی خود را در راه خدا انفاق می کند. (2)

دانایی که خود به مردم سفارش می کند که اگر پاسخ سوال کسی را نمی دانستند، از گفتن «نمی دانم» خجالت نکشند(3) اما خود هیچگاه در مسأله ای درمانده نشده است؛ بلکه برعکس فرموده است: «قبل از آنکه از دستم بدهید از من سوال کنید»(4)

خلیفه ای که بر خلاف دو خلیفه قبل، هنگام تقسیم بیت المال، ارزشهای معنوی را در حساب و کتابهای مادی داخل نمی کند به پیشتازان اسلام سهم بیشتری نمی دهد و بین عرب و عجم هیچ فرقی نمی گذارد. و در راه خدا سیاه و سفید و فارس و عرب و ترک و ... برای او مساوی است.(5)

در تعیین استانداران دقت می کند و همه اعمال آنها را از طریق نمایندگان مخفی خود در شهرها کنترل می کند و در صورت ظلم، بدون ملاحظه با آنها برخورد قاطع می کند.(6)

برای کسانی که چنین شناختی درباره امام علی علیه السلام دارند، فرقی نمی کند که امامشان در جنگ باشد یا در صلح؛ در حکومت باشد یا در خانه نشینی مظلومانه؛ مردم به او توجه داشته باشند یا نداشته باشند

پارساترین مردم است و بسیار مردم را اندرز می دهد اما محال است مرد را به کاری توصیه کند اما خود قبلا آن را انجام نداده باشد و محال است مردم را از کاری باز دارد در حالیکه خود را از آن باز نداشته باشد.(7)

مخالفانش تا زمانی که به مردم آسیب نرسانده باشند، آزادند. در برابر تهمتها و جسارتهای آنها صبر خود را از دست نمی دهد و حقوقشان را از بیت‌المال قطع نمی کند. تنها با برهان روشن پاسخشان را می‌دهد و بسیار آنها را موعظه می‌کند.(8)

در موضوع قضاوت و حقوق مردم و نیز حدود شرعی از هیچکس ترسی ندارد و همه مردم حتی عزیزترین عزیزانش را مافوق قانون و شرع قرار نمی دهد و در این باره جدی است.(9)

هر کدام از این خصوصیتها آنقدر والاست که بعید است کسی بتواند به آن برسد؛ چه آنکه کسی بتواند همه آنها را با هم داشته باشد. بسیاری از مردم کوفه به این دلایل دلبسته به حضرت ابا الحسن علیه السلام بودند. بعد از شهادت حضرت، آنان با شایسته ترین کسی که یافتند یعنی امام حسن بن علی علیهما السلام بیعت کردند.

امام علی

دسته دوم

کسانی که امیرالمۆمنین علیه السلام را نه تنها بخاطر مشاهده کارهای شگفت آور، علم حیرت آور، ایمان بی کران و شجاعت و عدالت او دوست می داشتند، بلکه آن حضرت را دارای حق ولایت می دانستند. ولایتی که در اصل مخصوص خدا و پیامبر است و در امتداد، به امام علی علیه السلام می رسد. ولایتی که هر مسلمان او را برای رسول خدا و برای هر کس که جانشین او در نزد خدا باشد، ثابت می داند.

برای این عده مهم نیست که آن حضرت در جنگ باشد یا در صلح؛ حاکم باشد یا مشاور؛ در خانه باشد یا در وسط اجتماع. آنان شناخت دیگری از امام علی علیه السلام دارند. برای آنان:

امام علی علیه السلام دارای همه مقامهای پیامبر صلی الله علیه و آله – بجز مقام نبوت – است. آنها امام علی علیه السلام را تلاوت کننده و مفسر کننده حقیقی کتاب خدا، وزیر پیامبر، جانشین پیامبر و حتی جان پیامبرمی دانستند. (10)

در نظر آنها ایشان شنونده صدای وحیی که بر پیامبر نازل می شده است بوده است. قرآن، همه علم کتاب را نزد او می داند و به صداقتش و معصوم بودنش از گناهان شهادت داده است؛ او کسی است که هیچگاه قرآن از او جدا نمی شود بنابراین اعمال و افکار و احساسات او عینا مطابق قرآن است. کسی که دوستدارانش را خدا دوست می دارد و دشمنانش را خدا دشمن می دارد. کسی که همیشه بر حق است و حق بر مدار او می گردد. کسی که پیوستن به او در کنار قرآن، تضمین نجات دارد. کسی که شاهد اعمال مردم است. کسی که پیروی عاشقانه از او تفسیر لا اله الا الله است. (11)

خلیفه ای که بر خلاف دو خلیفه قبل، هنگام تقسیم بیت المال، ارزشهای معنوی را در حساب و کتابهای مادی داخل نمی کند به پیشتازان اسلام سهم بیشتری نمی دهد و بین عرب و عجم هیچ فرقی نمی گذارد. و در راه خدا سیاه و سفید و فارس و عرب و ترک و ... برای او مساوی است

برای کسانی که چنین شناختی درباره امام علی علیه السلام دارند، فرقی نمی کند که امامشان در جنگ باشد یا در صلح؛ در حکومت باشد یا در خانه نشینی مظلومانه؛ مردم به او توجه داشته باشند یا نداشته باشند.

این افراد هم بعد از شهادت امیرالمۆمنین علیه السلام به سراغ آقای جوانان اهل بهشت، امام حسن مجتبی علیه السلام رفتند و با او بیعت کردند؛ اما نه به عنوان حاکم سیاسی بلکه به عنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و دارای خصوصیتهای پدر عالی مقامش، علی مرتضی علیه السلام که حاکمیت سیاسی جزء کوچکی از آن است.

مدتی بعد که آن حضرت مجبور به صلح با معاویه و واگذار کردن حکومت به او شدند، این عده تأسف خوردند، اما تأسف آنها بخاطر مظلومیت امام زمانشان و محرومیت جامعه از چنان حاکمی بود و در نگاه آنها بعد از این حوادث، مقام خلافت الهی و جانشینی پیامبر و علم و عقل کل امام مجتبی علیه السلام کوچکترین خدشه ای پیدا نکرد.

* * *

هر دو دسته از دوستداران امیرالمۆمنین علیه السلام بودند و در تاریخ به نام شیعیان آن حضرت نامیده می شوند و هر دو گروه با حسن بن علی علیهماالسلام بیعت کردند. افراد دسته دوم بسیار کم تعدادند و افراد دسته اول چند هزار برابر بیشتر از دسته دوم بودند.

ما جزو دوستان امام علی علیه السلام هستیم. سوال مهمی که جا دارد از خود بپرسیم این است که اگر در آن دوران در کوفه بودیم جزو کدام دسته قرار داشتیم؟ اکثریت یا اقلیت؟

الان چگونه اعتقادی به امام زمان علیه السلام داریم؟ به سبک دسته اول می اندیشیم یا دسته دوم؟

آماده هستیم خدا پایداری ما را در راه پیامبر و آل پیامبر علیهم السلام امتحان کند؟

پی نوشت:

1.       نهج البلاغه، کلام 209

2.       کافی، ج6، باب التجمل و اظهار النعمة، حدیث 8

3.       نهج البلاغه، کلمه قصار 82

4.       نهج البلاغه، کلام 189

5.       نهج البلاغه، کلام 126

6.       نهج البلاغه، نامه های 43و45و63

7.       نهج البلاغه، خطبه 175

8.       جاذبه و دافعه علی علیه السلام، شهید مطهری، مجموعه آثار، ج16، ص311

9.       بحارالانوار، ج21، ص373

10.   منابع مربوط به این پاراگراف به طور یکجا تحت شماره 11 آمده است

11.   حدیث منزلت، کافی، ج8، ص107 و منابع فراوان دیگر؛ بحارالانوار، ج53، ص 171؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص371؛ آیه مباهله: آل عمران، آیه 61؛ نهج البلاغه، خطبه قاصعه(192)، ص300؛ سوره رعد، آیه 43؛ آیه تطهیر: سوره احزاب، آیه 33؛ حدیث ثقلین: انی تارک ... لن یفترقا؛ اللهم وال من والاه و عاد من عاداه؛ فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون: سوره توبه، آیه 94؛ کلمة لا اله الا الله حصنی ... . در کنار «ولایة علی بن ابی طالب حصنی»

                                                                                                                                       روح الله رستگارصفت

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.