حکومت رمز وحدت امت اسلام
وطن اسلام را استعمارگران و حكام مستبد و جاه طلب تجزیه كردهاند. امت اسلام را از هم جدا كرده و به صورت چندین ملت مجزا درآوردهاند. یك زمان هم كه دولت بزرگ عثمانى به وجود آمد، استعمارگران آن را تجزیه كردند. روسیه و انگلیس و اتریش و سایر دولتهاى استعمارى متحد شدند، و با آن جنگها كردند، و هر كدام قسمتى از قلمرو آن را به تصرف یا تحت نفوذ خود درآوردند.(1)
گرچه بیشتر حكام دولت عثمانى لیاقت نداشتند، و بعضى از آنها فاسد بودند و رژیم سلطنتى داشتند، باز این خطر براى استعمارگران بود كه افراد صالحى از میان مردم پیدا شوند، و به كمك مردم در رأس این دولت قرار گرفته، با قدرت و وحدت ملى بساط استعمار را برچینند. به همین علت، پس از جنگهاى متعدد، در جنگ بین الملل اول آن را تقسیم كردند، كه از قلمرو آن ده تا پانزده مملكت یك وجبى پیدا شد! هر وجب را دست یك مأمور یا دستهاى از مأمورین خود دادند. بعدها بعضى از آنها از دست مأمورین و عمال استعمار بیرون آمده است.
ما براى اینكه وحدت امت اسلام را تأمین كنیم، براى اینكه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست نشانده آنها خارج و آزاد كنیم، راهى نداریم جز اینكه تشكیل حكومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادى ملتهاى مسلمان بایستى حكومتهاى ظالم و دست نشانده را سرنگون كنیم؛ و پس از آن حكومت عادلانه اسلامى را كه در خدمت مردم است به وجود آوریم. تشكیل حكومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است؛ چنانكه حضرت زهرا، سلام اللَّه علیها، در خطبه خود مىفرماید كه امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.(2)
لزوم نجات مردم مظلوم و محروم
به علاوه، استعمارگران به دست عمال سیاسى خود، كه بر مردم مسلط شدهاند، نظامات اقتصادى ظالمانهاى را تحمیل كردهاند؛ و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم شدهاند: ظالم و مظلوم. در یك طرف، صدها میلیون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است. و در طرف دیگر، اقلیتهایى از افراد ثروتمند و صاحب قدرت سیاسى، كه عیاش و هرزه گرد و فاسدند. مردم گرسنه و محروم كوشش مىكنند كه خود را از ظلم حكام غارتگر نجات بدهند، تا زندگى بهترى پیدا كنند، و این كوشش ادامه دارد؛ لكن اقلیتهاى حاكم و دستگاههاى حكومتى جائر مانع آنهاست. ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است كه امیر المۆمنین(علیه السلام) در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مىدهد و مىفرماید: وَ كُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً(3)؛ (دشمن ستمگر، و یاور و پشتیبان ستمدیده باشید).
امیر المۆمنین (ع) مىفرماید من حكومت را به این علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پرخورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى و محرومیت ستمدیدگان ساكت ننشینند و بیكار نایستند
علماى اسلام موظفند با انحصارطلبى و استفادههاى نامشروع ستمگران مبارزه كنند؛ و نگذارند عده كثیرى گرسنه و محروم باشند، و در كنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند. امیر المۆمنین (ع) مىفرماید من حكومت را به این علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پرخورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى و محرومیت ستمدیدگان ساكت ننشینند و بیكار نایستند:
أما وَ الَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَماءِ أَنْ لا یُقارُّوا عَلى كِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لأَلْقَیْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها وَ لَسَقَیْتُ آخِرَها بِكَأْسِ أَوَّلِها؛ وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیاكُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدى مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ(4).
سوگند به آنكه بذر را بشكافت و جان را بیافرید، اگر حضور یافتن بیعت كنندگان نبود و حجت بر لزوم تصدى من با وجود یافتن نیروى مددكار تمام نمىشد، و اگر نبود كه خدا از علماى اسلام پیمان گرفته كه بر پرخورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى جانكاه و محرومیت ستمدیدگان خاموش نمانند، زمام حكومت را رها مىساختم و از پى آن نمىگشتم. و دیدید كه این دنیاتان و مقام دنیایىتان در نظرم از نمى كه از عطسه بزى بیرون مىپرد ناچیزتر است.
امروز چطور مىتوانیم ساكت و بیكار بنشینیم و ببینیم عدهاى خائن و حرامخوار و عامل بیگانه به كمك اجانب و به زور سرنیزه ثروت و دسترنج صدها میلیون مسلمان را تصاحب كردهاند و نمىگذارند از حداقل نعمتها استفاده كنند؟ وظیفه علماى اسلام و همه مسلمانان است كه به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند؛ و در این راه، كه راه سعادت صدها میلیون انسان است، حكومتهاى ظالم را سرنگون كنند، و حكومت اسلامى تشكیل دهند.
پی نوشت :
1 - انحطاط امپراطورى عثمانى از اوایل قرن نوزدهم آغاز شد. در جنگ اتحاد بالكان كه به عهد نامه لندن (1913 م) انجامید، این دولت تقریبا كلیه مستملكات اروپایى خود و دریاى اژه را از دست داد. در جریان جنگ جهانى اول و با انعقاد قرارداد لوزان (1932 میلادى) سرزمینهاى عربى شامل عراق، سوریه، عربستان، اردن و فلسطین از تصرف آن خارج شد و تحت قیمومت دول اروپایى درآمد. پس آن نواحى ترك نشین مستقل شد و به كشور تركیه فعلى محدود گشت.
2 - و طاعتنا نظاما للمله و امامتنا لما للفرقه. كشف الغمه، ج 1، ص 483.
3 - نهج البلاغه، نامه 47.
4 - نهج البلاغه، خطبه 3 (شقشقیه).
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع :
امام خمینی ، ولایت فقیه ، ص26-29