الزام مقاومت علیه هجمههای نظام سرمایه داری
اقتصادهایی که از دوسو اختیارشان دست کشورهای غربی و به ویژه امریکاست چگونه میتوانند در برابر جنگ اقتصادی غرب، استقلال و حتی تمامیت ارضی خود را حفظ کنند
با پدیدار نشدن صنایع ماشینی و تقسیم کار بینالمللی بر آن و پدیداری کشورهای صنعتی و کشورهای غیرصنعتی که اولیها صادر کننده کالاهای صنعتی و دومیها صادر کننده مواد شدند، وابستگی اقتصادی و ضرورت استقلال اقتصادی چندان معنی نداشت. پس از تسلط اندیشه سرمایهداری بر تولید ماشین و تحمیل منافع سرمایهداری بر کل جهان که با استفاده از سلطه کشورهای استعمارگر بر کشورهای مستعمره انجام شد، میان مصرف، توزیع و تولید کالا در کشورهای جهان به نفع کشورهای دارای صنعت ماشینی جدایی افتاد. با رشد تولید کالاهای صنعتی از نظر کمی و تنوع کالاها از یک سو و توسعه حمل و نقل و به ویژه ترابری دریایی با هزینه اندک، داد و ستد و بازرگانی میان کشورها افزایش یافت. با توجه به ارزانی تولیدات ماشینی نسبت به تولیدات صنایع دستی از یک سو و دخالتهای گوناگون کشورهای صنعتی در بازداشتن کشورهای درحال توسعه از صنعتی شدن، که بینیازی به واردات کالا از کشورهای صنعتی از یک سو و بینیازی به صادرات حجم کلانی از مواد اولیه را سبب میشود، کشورهای در حال توسعه نتوانستند به صنایع ماشینی دست یابند.
دخالتهای نظامی کشورهای صنعتی پیش از استعمارزدایی (دهه 1340) و پس از آن انجام انواع کودتاها، ترور رهبران استقلال خواه و استفاده از نفوذ لایههای طبقات اجتماعی که در دوره استعمار با استعمارگران همکاری میکردند، موانع جدی در برابر صنعتی شدن کشورهای پیشین پدید آورد.
استفاده از اهرم اقتصادی برای از میان برداشتن دولتهای استقلالطلب از سوی غرب و امریکا میتواند مورد استفاده قرار گیرد
نظام سرمایهداری که تا بحران اقتصادی 32 ـ 1929 زیر تأثیر نظریه بنیانگذار اقتصاد سرمایهداری، پسانداز را عاملی برای توسعه افزایش سرمایهگذاری میدانست، از این پس برای خروج از بحران مزبور مصرف را برای رسیدن به رونق انتخاب کرد و لایههای طبقات فراملی اجتماعی را پدید آورد که به کیش مصرفگرایی گرویده بودند.
در چنین شرایطی در عمل هدف سیاستهای تعدیل که ادغام اقتصاد کشورهای در حال توسعه در بازار جهانی است انجام میگیرد و کشورهای ادغام شده از دو سو تحتتأثیر شرکتهای فراملی کشورهای صنعتی و به ویژه شرکتهای امریکایی که در بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز فعالیت دارند، قرار میگیرند. صدور مواد اولیه خام و نیمه خام کشورهای در حال توسعه و واردات ازکشورهای صنعتی یا از کشورهایی که شرکتهای فراملی آنها در آن کشورها فعالند، سرنوشت اقتصاد داخلی کشورها را در دست میگیرند. در چنین شرایطی استفاده از اهرم اقتصادی برای از میان برداشتن دولتهای استقلالطلب از سوی غرب و امریکا میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
شگفت آنکه با وجود تأثیر منفی تحریم نفت در اقتصاد کشورهای صنعتی از این سلاح نیز استفاده میشود. چنین اقتصادهایی که از دوسو اختیارشان دست کشورهای غربی و به ویژه امریکاست چگونه میتوانند در برابر جنگ اقتصادی غرب، استقلال و حتی تمامیت ارضی خود را حفظ کنند، به ویژه آنکه مصرفپرستان داخلی و آنان که به هر دلیلی خود را جزیی از کشورهای صنعتی و به ویژه امریکا میدانند و بهویژه آنان که دارای تابعیت دوگانهاند در داخل از این تهاجم اقتصادی به شکلهای مختلف دفاع میکنند؟
اما باید برای این برنامهریزی و مقابله با این هجمههای ناجوانمردانه چه کرد؟ راه حل پیروزی در این میان چیست؟ نکته محوری برای پیروزی در این جنگ اقتصادی، همانند هجوم نظامی در دفاع مقدس، آگاه کردن مردم و مشارکت دادن آنان در دفاع اقتصادی است. مردم باید بدانند دفاع اقتصادی نیز مقدس است و در صورت شکست که هرگز مباد، آثار ویرانگر آن کمتر ازشکست نظامی نیست. افزون بر مردم قوای سهگانه بهویژه قوه اجرائیه باید برنامهای فوری بر پایه نقاط ضعف و نقاط قوت اقتصاد ایران و به استناد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دیگر آرمانهای استقلالطلبانه مردم با حمایت واقعی از تولید و مهار مصرف و به ویژه مصرف وارداتی نفتی و کاهش پیگیر هرگونه صادرات مواد خام و نیمهخام، تدوین کرده و به اجرا درآورد. همچنین در این دفاع هر ایرانی دوستدار این زادوبوم باید به روشنی از چگونگی مشارکت خود در مقاومت اقتصادی که از افزایش تولید ملی، کاهش مصرف کالاهای وارداتی و مبارزه با زیادهخواهیها و فساد میگذرد، آگاهی داشته باشد.
بخش اقتصاد تبیان
منبع: جوان آنلاین