پناهگاهی برای روز رستاخیز
قیامت بالاخره از راه خواهد رسید و در آن روز هر کسی که کار خوبی انجام داده پاداش آن را خواهد دید و هر که بد کرده مجازات خواهد شد.
روز قیامت روز سختی است. جهان در آن روز جور دیگری خواهد شد. در آن روز، کسی جز خدا کسی را ندارد. پدر و مادر و خواهر و برادر و ... همه در روز قیامت به فکر خودشان هستند. آن روز، کسی با کسی فامیل و خویشاوند نیست . همه به شدت نگرانند که سرنوشتشان چه خواهد شد. آیا خداوند از کارهای بدشان خواهد گذشت؟
آیا کسانی را که اذیت کرده اند، امروز آنها را خواهند بخشید؟
آیا از پل صراط به سلامت رد خواهند شد؟
آیا به زندگی جاوید در بهشت خواهند رسید؟
تمام مردم دنیا در یک جا جمع می شوند و منتظر نامه های عمل خود هستند.
فرشتگان الهی دورتا دور خلایق را محاصره می کنند.
و سپس نامه های اعمال هر کسی به دست خودش داده خواهد شد.
همه خلایق آرزو می کنند رستگار بشوند یعنی از جهنم نجات پیدا کنند و بهشتی شوند.
ترس از جهنم و عذاب گناهان همه را در خودش فرو می برد.
صدای فریاد از همه جا بلند می شود
اما در بین اینهمه ترس و دلهره و هیاهوی قیامت یک عده حسابشان با بقیه فرق دارد . مثل اینکه اینها عزیزکرده ها و نور چشمی ها هستند . زیرا در شرایطی که همه از شدت ترس به حالت جان دادن درآمده اند، اینها از هیچ چیز نمی ترسند. مثل اینکه بین اینها و سختی های قیامت یک سپر قرار داده اند. یک سپر بزرگ خیالشان را راحت کرده است . اما این سپر چیست ؟ اینها که خدا اینهمه هوایشان را دارد چه کسانی هستند؟
جوابش را باید در روایتها پیدا کرد.
اینها روزه دارانند.
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان