سگهایی که هویت میسازند
معمولا عادت دارد هر روز عصر، افسار سگ پاكوتاهش را دستش بگیرد و در خیابان ها و پاساژهای شهر قدم بزند؛ دیگر با جنس نگاههای ویژه مردم هم عادت كرده است، گویی خودش هم خوب میداند كه این سگ بیشتر از آنكه نقش یك حیوان خانگی را داشته باشد، همچون یك تكه آهنربا عمل میكند كه همه نگاهها را به سمت و سوی صاحبش جذب میكند.
دیگر این روزها مشاهده حیوانی که از پنجره ماشین و یا کاپشن مردی موتور سوار بیرون را نگاه میکند برای افرادی که در جامعه شهری و قوطی کبریتهای آپارتمانی زندگی میکنند، عجیب نیست.
بارها مردمی که به طور مستمر به پارکها و میادین عمومی میروند با اشخاصی روبرو میشوند که حیوان خود را برای هواخوری و یا حتی برای استفاده از فضای آزاد! بیرون میآورند و افرادی که به این وضعیت اعتراض میکنند با برخورد صاحب حیوان روبرو میشوند؛ مثلا این جمله کشدار را میشنوند:«جان! عزیزم به آنها نزدیک نشو، آنها تو را دوست ندارند!»
واقعیت این است كه تلاش برای دست یافتن به گونهای پرستیژ اجتماعی در محیطهای شهری ازجمله مهمترین انگیزههایی است كه برخی از افراد را به نگهداری و نمایش عمومی حیوانات خانگی ترغیب میكند.
گفتنی است؛ در حالی رواج نگهداری از حیوانات خانگی به خانوادههای متوسط جامعه هم کشیده شده و جزء لاینفکی از زندگی شهری و کلاس اجتماعی! شده که کارشناسان اجتماعی معتقدند تعداد بسیاری از جوانان جامعه بی آنكه حداقل اطلاعاتی از نگهداری یک حیوان، مشكلات و بیماریهای آن و شناخت شخصیتی حیوان داشته باشند این کار را انجام داده و بیشر از ماهیت اصلی نگهداری و ارتباط با حیوان، نمایش حیوان و نشان دادن تجدد و كلاس فرهنگی مدنظر آنهاست.
گرچه تمام دلایل نگهداری از حیوانات خانگی و به معرض نمایش قرار دادن آن در اماكن عمومی به دلیل اخذ پرستیژ اجتماعی نیست و در این موضوع، عادتهای شخصی، عوامل خانوادگی، روحی، روانی و... نیز بسیار حائز اهمیت است، اما بیگمان یكی از دلایل كمتر اشاره شده این رفتار، تلاش برای گرفتن گونهای تایید اجتماعی و به زبان خودمانیتر «پز دادن» در اماكن عمومی است.
پز دادن به حیوان خانگی ناشی از خلأهای عاطفی است
دكتر پروین ناظمی، كارشناس روانشناسی، تاكید میكند كه خلأهای عاطفی و روانی، یكی از عمده دلایلی است كه موجب شده نمایش حیوانات خانگی، گاه به پرستیژ اجتماعی تبدیل شود.
وی خاطرنشان میكند: ببینید شما در گذشته با خانوادههای شلوغ و ارتباطات اجتماعی گسترده بین خانوادهها روبهرو بودید، اما در حال حاضر پدر و مادرها اغلب شاغلند و تكفرزندی هم كه باب شده است؛ حالا در چنین وضعیتی كمبودهای عاطفی و روانی پیش آمده برای این دسته از فرزندان طبیعی است كه این كمبودها گاه خود را به صورت نگهداری از حیوانات خانگی و پز دادن با آن نشان میدهد.
دكتر پروین ناظمی، كارشناس روانشناسی، تاكید میكند كه خلأهای عاطفی و روانی، یكی از عمده دلایلی است كه موجب شده نمایش حیوانات خانگی، گاه به پرستیژ اجتماعی تبدیل شود
فرض كنید من وقتی قدرت قرار گرفتن در برخوردهای واقعی جامعه را ندارم، درنهایت ممكن است به سوی فضای مجازی یا نگهداری از حیوانات خانگی روی بیاورم و حتی گاهی احتمال دارد با توسل به همین حیوانات هم به دنبال كسب پرستیژ اجتماعی باشم.
ما عضو قشر خاصی از جامعهایم!
تفكر «تعلق داشتن به یك طبقه و قشر خاص» تبعات مثبت و منفی خاص خود را دارد. مثلا گاه برخی از افراد متمكن جامعه تلاش میكنند با نشان دادن حیوان خانگیشان به عابران پیاده، به همه بفهمانند كه عضو گروه خاصی از جامعه هستند، اما حتی برخی اوقات، فردی از شهروندان متمكن جامعه هم به حساب نمیآید، اما با توسل به نمایشهایی مصنوعی، حیوانی خانگی را در معابر میگرداند تا به بقیه بگوید: «من هم پولدار هستم»!
ناظمی بر این باور است كه برخی خود مردم با نمایش حیوانات خانگی خود در معابر عمومی به عمد میخواهند به مردم این پیغام را برسانند كه عضو گروه و قشر خاصی از جامعه هستند.
چنین حركتی از نبود اعتماد به نفس این دسته از افراد برای برقراری ارتباط با سایر گروههای جامعه ناشی میشود؛ به گونهای كه از سگ به عنوان یك وسیله برای برقراری ارتباط و گاه پزدادن به دیگران بهره میبرند و با این كار، كمبودهای روانی خود را جبران میكنند.
پزدادن با حیوان، یك ناهنجاری روانی
حیوان خانگیاش را با خود به حمام میبرد، ناخنهایش را میزند، پاپیونی سفید و زیبا به گوشهای بلند او میآویزد و پس از شانه كردن موهای حجیم سگش آماده میشود تا حیوان دوستداشتنیاش را به خیابان ببرد؛ سگی كه حالا دیگر بهزعم خود میتواند با توسل به همین چهارپای شیك و فانتزی، به همه عابران از خردسال گرفته تا كهنسال، فخر بفروشد و مسیر نگاههای دیگران را تغییر دهد.
ناظمی با اشاره به پیامدهای منفی پز دادن با توسل به یك حیوان خانگی میگوید: این تفكر كه هر فردی كه حیوانی را در خانه نگه میدارد، از لحاظ اجتماعی هم سطح بالاتری دارد، متاسفانه كمكم به یك فرهنگ غلط، تفكر و یك رسم نامناسب تبدیل شده است.
ما انسانها برای برقراری ارتباط با دیگران، محدودههایی را در ذهن خودمان ایجاد و تعیین میكنیم، اما وقتی در همین محدودهها، فردی توانایی برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد، نتیجهاش میشود اینكه مثلا من سگم را بیرون میبرم تا همه بگویند: «ببینید این فرد سگ دارد، پس حتما پولدار یا از خانوادهای روشنفكر است!»
چنین حركتی از نبود اعتماد به نفس این دسته از افراد برای برقراری ارتباط با سایر گروههای جامعه ناشی میشود؛ به گونهای كه از سگ به عنوان یك وسیله برای برقراری ارتباط و گاه پزدادن به دیگران بهره میبرند و با این كار، كمبودهای روانی خود را جبران میكنند
حیوان خانگی؛ نوستالژی قدیمیها
اگر به دوران كودكی خودمان نگاه كنیم، خیلی از ما براحتی به خاطر میآوریم كه برای جوجه اردكها و لاكپشتهای كوچولویمان دل میسوزاندیم، دوستشان داشتیم، اما حتی به فكرمان هم خطور نمیكرد كه داشتن چند جوجه رنگی، كلاس و پرستیژ داشته باشد.
بسیاری از خانوادهها 40 ـ 30 سال قبل یعنی وقتی كه آپارتماننشینی مثل امروز توسعه نیافته بود، در حیاط خانهشان، حیواناتی مثل مرغ و خروس و كبوتر و... نگهداری میكردند، آن زمان حیوان خانگی به معنای داشتن شأن و طبقه ویژه اقتصادی نبود.
تفاوتهای فرهنگ غرب و شرق درخصوص نگهداری از حیوانات خانگی نیز، مقوله ای است که جای بحث دارد، چرا که بین دلایل نگهداری از حیوانات خانگی در ایران و كشورهای غربی تفاوت وجود دارد. در كشورهای غربی، وجود حیوانات خانگی در منازل به عنوان یك فرهنگ مرسوم است؛ البته مردم ما هم در گذشته از سگهای گله، سگهای نگهبان و حیوانات اهلی نگهداری میكردند، اما دیگر این حیوانات را به اتاق خانه خود نمیبردند
.متاسفانه، نگهداری از حیوانات خانگی در ایران، رفتهرفته به یك نوع چشم و همچشمی تبدیل شده است، ما در مسیری حركت میكنیم كه قدرت ابراز وجود در زندگیمان و چگونگی ارتباط برقرار كردن و ایستادگی در برابر مشكلات را به گونهای عقبنشینی تبدیل كردهایم كه حالا داریم این عقبنشینی و خلأ روانی را با نگهداری از حیوانات خانگی و پز دادن با آن پر میكنیم.
ناظمی می گوید: بیشك، پرستیژ و شأن اجتماعی به نگهداری از یك حیوان ارتباطی ندارد؛ بلكه پرستیژ اجتماعی به شخصیت فرد، رفتارها، برخوردهای اجتماعی و اندیشههایی است كه انسان از خود در جامعه به یادگار میگذارد.
در این میان به نظر میرسد فرهنگ سازی تنها گزینه ای است که میتواند در کنار شتاب روز افزون این گرایش، از بروز صحنههای نا خوشایند و برخی مشکلات جلوگیری کند.
فرآوری: نسرین صفری
بخش اجتماعی تبیان
منابع:جام جم آنلاین/ برنا همراه با تغییرات
مطلب مرتبط