تبیان، دستیار زندگی

احکام مساله سفر و روزه

هرگاه کسی با شرایطی که در زیر می آید به سفر رود، نمازهای واجب چهاررکعتی او به دو رکعتی کاهش یافته (شکسته می شود) و حق گرفتن روزه را هم ندارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 احکام روزه


 

 از پرسشهای فراگیر در ماه مبارک رمضان سوال درباره روزه داری و سفر است. قبل از پرداختن به اهم این سوالات، آشنایی با سه  اصطلاح، وطن ، مسافت و حد ترخص ضروری است. ما این سه را در نوشته های پیشین توضیح داده ایم. پس لازم است قبل از پیگیری ادامه بحث سری به نوشته ها بزنید که در آدرسهای زیر قابل دسترسی است:

حکم وطن در روزه و اعراض از آن

 اندازه مسافت شرعی و حد ترخص

  

قانون کلی این است که هرگاه کسی با شرایطی که در زیر می آید به سفر رود، نمازهای واجب چهاررکعتی او به دو رکعتی کاهش یافته (شکسته می شود) و حق گرفتن روزه را هم ندارد.

کسی که به مسافرت می رود اگر تمام شرایط زیر را داشت (شرایطی که سبب شکسته شدن نماز و مانع از روزه گرفتن می شوند) باید نمازهای چهار رکعتی را شکسته خوانده و روزه هم نگیرد. چنین کسی وقتی به وطن یا جایی که قصد اقامت حداقل ده روزه دارد رسید این روزه ها را قضا می کند.

 

شرایط سفر 1. سفر او به مقدار مسافت شرعى[1] باشد. مسافت شرعی هشت فرسخ است (حدود 45 کیلومتر) اما اگر کسی سفرش به شکل رفت و برگشتی است، رفت او نباید کمتر از چهار فرسخ (5/22 کیلومتر) باشد. بنابراین کسی که از راه 15 کیلومتری می رود و از راه 30 کیلومتری برمی گردد مسافر نیست و باید روزه اش را بگیرد؛ با اینکه رفت و برگشت او 45 کیلومتر شده است.

 2. از اول مسافرت قصد پیمودن مسافت شرعی را داشته باشد. بنابراین اگر کسی از ابتدا چنین تصمیمی ندارد و مرحله به مرحله تصمیم به افزودن مسافت می گیرد (بعد از رسیدن به مقصد، تصمیم جدید می گیرد که قدری[2] جلوتر رود) هر چند جمع این تکه مسافتهای پیموده شده به اندازه مسافت شرعی یا بیش از آن هم شود باز او مسافر نیست و باید روزه اش را بگیرد.

برخی شهرها و یا روستاها آنقدر به هم نزدیکند که در واقع محله های یک شهر یا روستا به حساب می آیند؛ هر چند در عرف مردم آنجا به دو شهر یا به دو روستا نامیده می شوند. جابجایی بین اینگونه اماکن حکم مسافرت را ندارد

 3. در بین راه از قصد خود مبنى بر پیمودن مسافت شرعى برنگردد. بنابراین اگر در بین راه[3] مثلا در 18 کیلومتری از تصمیم خود برگردد یا در آن مردد شود باید نمازهایش را کامل بخواند و اگر روزه اش را باطل نکرده آن را هم بگیرد.  

4. قصد قطع سفر را نداشته باشد. این بدین معناست که اگر کسی می داند قبل از رسیدن به 45 کیلومتری به وطنش می رسد یا به جایی که قصد دارد حداقل ده روز در آنجا بماند؛ چنین کسی مسافر نیست و باید روزه اش را بگیرد.[4]

 5. سفر از نظر شرعى براى او جایز باشد. بنابراین اگر سفرش معصیت و حرام است؛ خواه خودِ سفر حرام باشد مثل فرار از جنگ یا هدف از سفر، کار حرامى باشد؛ مثل سفر براى دزدی، چنین کسی باید نمازها را تمام خوانده و روزه اش را بگیرد.

 6. از کسانى که خانه به دوش هستند، نباشد. برخی، محل زندگى ثابتى ندارند و هر جا که محیط مناسبی بیابند، مدتی در آنجا مانده بعد به جای دیگری کوچ می کنند؛ این عده حکم مسافر را نداشته و باید در این سفرها و آن محل ها نمازشان را کامل خوانده و روزه خود را بگیرند.

روزه

 

7. شغلش، مسافرت و یا در سفر نباشد. شغلی که مسافرت است: به مشاغلی گفته می شود که خود به نحوی سفرکردن است؛ مانند خلبانی و یا رانندگی اتوبوسهای جاده ای.

شغلی که در سفر است: به مشاغلی گفته می شود که برای انجام آن باید به سفر رفت مانند معلمی که برای تدریس از شهری به شهر دیگری می رود.

کسانی که شغلشان یکی از موارد بالاست نمازشان تمام است و روزه شان را باید بگیرند.[5]

 8. به حد ترخص برسد. کسی قصد مسافرت (پیمودن مسافت شرعی با شرایطی که گذشت) را دارد تا وقتی که به حد ترخص نرسیده است حق شکستن نماز و خوردن روزه خود را ندارد. چنین کسی باید صبر کند تا حدود دو سه کیلومتری از پایان شهر یا روستای مبدأ فاصله بگیرد. بعد از طی این فاصله مجاز است روزه خود را افطار کند و نماز را هم باید شکسته بخواند.

کسانی که سفرشان باعث محرومیت آنها از روزه ادا می شود اگر بتوانند به گونه ای تنظیم کنند که هنگام اذان ظهر در وطن (یا جائى كه مى خواهند ده روز در آنجا بمانند) و یا حداکثر در محدوده حد ترخص آن باشند روزه آن روزشان صحیح است به شرط آنکه قبلش روزه را باطل نکرده باشند

توضیح چند نکته:

1. منظور از فاصله بین دو محل، فاصله انتهای محل مبدأ تا ابتدای محل مقصد است. بنابراین مسافتی که فرد در محل مبدأ می پیماید تا از آنجا خارج شود و یا نیز مسافتی که در محل مقصد طی می کند تا به مکان سگونت خود برسد محاسبه نمی شود.

توجه: برخی شهرها و یا روستاها آنقدر به هم نزدیکند که در واقع محله های یک شهر یا روستا به حساب می آیند؛ هر چند در عرف مردم آنجا به دو شهر یا به دو روستا نامیده می شوند. جابجایی بین اینگونه اماکن حکم مسافرت را ندارد.

2. تعیین آخر شهر، موکول به نظر عرف است. یعنی هر کجا را که مردم آخر شهر دانستند همانجا پایان شهر است.

3. اگر عرف، کارخانه‏ها و شهرکهاى پراکنده اطراف شهر را جزء شهر دانستند، آنها نیز جزء شهر محسوب می شوند و گرنه؛ نه. حضرت آیت الله مکارم شیرازی کارخانه های اطراف شهر را جزو شهر نمی داند.

چند مساله مرتبط: 4. مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد؛ ولى اگر براى فرار از روزه باشد، مكروه است.

5. کسانی که سفرشان باعث محرومیت آنها از روزه ادا می شود اگر بتوانند به گونه ای تنظیم کنند که هنگام اذان ظهر در وطن (یا جائى كه مى خواهند ده روز در آنجا بمانند) و یا حداکثر در محدوده حد ترخص آن باشند روزه آن روزشان صحیح است به شرط آنکه قبلش روزه را باطل نکرده باشند.

6. روزه داری که بعد از اذان ظهر به سفر می رود حق ندارد روزه اش را باطل کند.

 

پی نوشت ها:

1. در تبدیل فرسخ به کیلومتر، قدری اختلاف است. این نوشته براساس نظری تنظیم شده که می گوید: هشت فرسخ حدود 45 کیلومتر است.

2. کمتر از مسافت شرعی

3. قبل از رسیدن به نصف

4. تحریرالوسیلة 1/251

5. این حکم دارای شرایطی است که بیان آن را به علت گستردگی و نیز اختلاف نظر مراجع محترم تقلید در آن به نوشته دیگری موکول می کنیم.

· در تنظیم این نوشته از آراء فقهی مراجع تقلید که در کتابها و نیز پایگاههای ایشان موجود است استفاده کرده و سعی شده مواردی آورده شود که اختلافی در آنها نیست.


 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.