شهید مطهرى و واقعه غدیر
بهترین تعبیر درباره استاد شهید مطهرى ، كلام امام خمینى - رضوان الله علیه - است: « شهید بزرگوار و متفكر و فیلسوف و فقیه عالی مقام مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى - قدس سره - ... كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود ... در عمر كوتاه خود اثرات جاویدى به یادگار گذاشت كه پرتوى از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمى روان و فكرى توانا در تحلیل مسائل اسلامى و توضیح حقایق فلسفى با زبان مردم و بى قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بىاستثنا آموزنده و روان بخش است و مواعظ و نصایح او كه از قلبى سرشار از ایمان و عقیدت، نشات مىگرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرح زاست... .»
نظر استاد شهید مطهرى درباره هر مساله اسلامى، آینه اسلام ناب محمدى(ص) است كه با دلیل استوار و عبارات رسا و زیبا بیان كره است. عمده مباحث استاد درباره غدیر، در كتاب پر برگ و بار «امامت و رهبرى» ذكر شده است . به مناسبت عید غدیر به نقطه نظرات این اسلام شناس شهید و مرزبان فرهنگ علوی می پردازیم.
غدیر و آینه تبلیغ
استاد مطهری، در بحث «امامت در قرآن» به آیات مورد استدلال شیعه، توجه كرده و بعد از ذكر و شرح آیه «انما ولیكم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزكوة و هم راكعون.» (مائده/ 55) به تفسیر آیه تبلیغ پرداخته و مىنویسد:«... از آیاتى كه در این مورد در سوره مائده وارد شده یكى این آیه است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ( مائده/67) اینجا لحن، خیلى شدید است: اى پیامبر! آنچه را كه بر تو نازل شد تبلیغ كن و اگر تبلیغ نكنى رسالت الهى را تبلیغ نكردهاى.
مفاد این آیه آنچنان شدید است كه مفاد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة.» اجمالا خود آیه نشان مىدهد كه موضوع آنچنان مهم است كه اگر پیغمبر تبلیع نكند، اصلا رسالتش را ابلاغ نكرده است.
سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى، آخرین سورهاى است كه بر پیغمبراکرم نازل شده و این آیات، جزء آخرین آیاتى است كه بر پیامبر نازل شده یعنى در وقتى نازل شده كه پیغمبر(ص) تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مكه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مىكند: این دستورى كه جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است كه اگر پیغمبر آن را ابلاغ نكند، همه گذشتهها كان لم یكن [هیچ و پوچ] است چیست؟ یعنى شما نمىتوانید موضوعى نشان بدهید كه مربوط باشد به سال هاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد كه اگر ابلاغ نشود هچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مىگوییم آن موضوع، مساله امامت است كه اگر نباشد، همه چیز كان لم یكن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مىپاشد. به علاوه شیعه از كلمات و روایات خود اهل تسنن، دلیل مىآورد كه این آیه در غدیر خم نازل شده است.» (1)
غدیر و آیه اكمال دین
شهید مطهرى آیه اكمال را این چنین تفسیر مىنماید:«در همان سوره مائده، آیه« الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا» (مائده/3)؛ امروز دین را به حد كمال رساندم و نعمت را به حد آخر، تمام كردم، امروز است كه دیگر اسلام را براى شما به عنوان یك دین پسندیدم، نشان مىدهد كه در آن روز، جریانى رخ داده كه آن قدر با اهمیت است كه آن را مكمل دین و متمم نعمت خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام، اسلام است و خدا این اسلام را همان مىبیند كه مىخواسته و با نبودن آن، اسلام، اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه كه تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است استدلال مىكند و مىگوید: آن موضوعى كه بتواند نامش مكمل دین و متمم نعمت و آن چیزى باشد كه با نبودنش، اسلام، اسلام نیست، چه بوده است؟ مىگوید ما مىتوانیم موضوعى را نشان بدهیم كه در آن درجه از اهمیت باشد ولى شما نمىتوانید. به علاوه روایاتى هست كه تایید مىكند این آیه هم در همین موضوع [غدیر خم] وارد شده است.» (2)
مراد از «الیوم» چه روزى است؟
درباره این كه مقصود از«الیوم» در آیه اكمال دین، چه روزى است، استاد مطالبى پر بار و پر دامنه (3) عرضه مىدارد و به نقد و بررسى آراء در این موضع مىپرازد. او بعد از ذكر و نقد آراء دیگر (1- روز بعثت 2- روز فتح مكه 3- روز قرائت سوره برائت) به بیان و استدلال شیعه پراخته و مىگوید:«... استدلال شیعیان یكى از جنبه تاریخى است كه مىگویند وقتى ما مىبینیم در لفظ آیه: "الیوم اكملت لكم دینكم" این مطلب نیست كه «امروز» كدام روز است، به تاریخ و شان نزول ها مراجعه مىكنیم در نتیجه مىبینیم [كه روایات] نه یكى، نه دو تا و نه ده تا بلكه به طور متواتر مىگوید: این آیه در روز غدیر خم نازل شد كه پیغمبر(ص)، على(ع) را به جانشینى خودش نصب كرد. ولى آیا قرائنى كه در خود آیه هست، همین را كه تاریخ تایید مىكند، تایید مىنماید یا نه؟ [مىبینیم كه تایید مىكند] آیه این است: "الیوم یئس الذین كفروا من دینكم"؛ امروز( یا بگوییم آن روز) كافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مىكنیم به یك سلسله آیات دیگرى در قرآن كه مسلمین را تحذیر مىكند، مىترساند و مىگوید كافران دائما نقشه مىكشند و دوست دارند كه شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مىكنند... از طرف دیگر مىبینیم در آن آیه مىگوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت كافران علیه دین شما به پایان رسید "فلا تخشوهم" دیگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید "واخشون" از من بترسید! ...
پس معنى" الیوم یئس الذى كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشون" این است كه دیگر كافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از این كه دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید، یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است كه خودتان با نعمت اسلام بد عمل بكنید، كفران نعمت بكنید، آن استفادهاى را كه باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم." از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمىكند[ زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مىكند.» (4)
تواتر حدیث غدیر
استاد، یكى از ادله شیعه در امامت را تواتر حدیث غدیر شمرده و مىنویسد:«... [خواجه نصیر] مىگوید:" و لحدیث الغدیر المتواتر"؛ حدیث غدیرى كه متواتر است. متواتر در علم حدیث اصطلاحى است. تواتر یعنى [مقدار نقل خبر] فوق تبانى [بر دروغ] باشد. شیعه مدعى است كه نقل خبر غدیر در حدى است كه ما احتمال تبانى هم در آن نمىتوانیم بدهیم و بگوییم مثلا چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانى كردند بر یك دروغ! خصوصا كه بسیارى از ناقلان این خبر، جزء دشمنان على(ع) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشدهاند... .» (5)
شهید مطهرى درباره این قسمت از روایت غدیر كه «من كنت مولاه فهذا على(ع) مولاه» معتقد است كه حتى شاید سنی ها هم نتوانند انكار كنند كه متواتر است. (6)
حدیث غدیر در منابع تاریخى
در نظر استاد، گذشته از كتب روایى، حدیث غدیر در بسیارى از كتب تاریخى هم ذكر شده است كه آن كتب از منابع معتبر و مهم تاریخ شمرده مىشوند:" قدیمی ترین كتاب تاریخى اسلام از كتاب هاى تاریخ عمومى اسلامى و از معتبرترین كتاب هاى تاریخ اسلامى كه شیعه و سنى آن را معتبر مىشمارند كتاب تاریخ یعقوبى است. مرحوم دكتر آیتى هر دو جلد این كتاب را ترجمه كردهاند، كتاب بسیار متقنى است و در اوایل قرن سوم هجرى نوشته شده است. ظاهرا بعد از زمان مامون و حدود زمان متوكل نوشته شده است. این كتاب كه فقط كتاب تاریخى است و حدیثى نیست، از آن كتاب هایى است كه داستان غدیر را نوشته است. كتاب هاى دیگرى كه آنها را هم اهل تسنن نوشتهاند نیز حادثه غدیر خم را ذكر كردهاند." (7)
غدیر در آیینه شعر
ادبیات و به ویژه شعر، آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است و حضور مسالهاى در ادبیات هر زمانى، نشانه مطرح بودن آن مىباشد. و غدیر در همه قرن ها در ادب و فرهنگ مردم حضور داشته است. استاد درباره توجه علامه امینى در الغدیر به این مساله مىنویسد: " (الغدیر) از جنبه ادبى هم استفاده كرده است، چون در هر عصرى هر مطلبى كه در میان مردم وجود داشته باشد، شعرا آن را منعكس مىكنند... [علامه امینى] مىگوید اگر مساله غدیر مسالهاى بود كه به قول آنها مثلا در قرن چهارم به وجود آمده بود، دیگر در قرون اول و دوم و سوم، شعرا، این همه شعر، دربارهاش نگفته بودند. در هر قرنى ما مىبینیم كه مساله غدیر، جزء ادبیات آن قرن است. بنابراین، چگونه مىتوانیم این حدیث را انكار كنیم؟!" (8)شرح حدیث غدیر
استاد، این حدیث را كه حدیث هدایت و روشنایى است؛ این چنین ذكر و شرح مىكند:هنگامى كه به غدیر خم كه نزدیك جحفه (10) است رسیدند، قافله را متوقف و اعلام كردند كه مىخواهم درباره موضوعى با مردم صحبت كنم. (این آیهها نیز در آنجا نازل شد.) بعد دستور داد كه منبرى برایش درست كردند. از جحاز شتر و چیزهاى دیگر، مركز مرتفعى ساختند. حضرت رفت بالاى آن و مفصل صحبت كرد:
"الست اولى بكم من انفسكم؟ قالوا: بلى. آنگاه فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه." بعد از این بود كه این آیه نازل شد: "الیوم یئس الذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشون الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى..." اینها را در كتاب هایى مثل الغدیر یا ترجمههاى آن نوشتهاند. (11)
این مطلب گذری بود بر نظرات استاد شهید مرتضی مطهری (ره) که نسبت به امامت و عید غدیر بیان کرده بودند.
پىنوشت ها:
1- ، چاپ دوم 1364 ش، صص 61 - 62.2- امامت و رهبرى، صص 62 -63.
3- مطالب استاد در 20 صفحه ذكر شده است: امامت و رهبرى، صص 118 -137.
4- امامت و رهبرى، صص 132 -137.
5- همان، صص 104 - 105.
6- همان، ص113.
7- امامت و رهبرى، ص 130.
8- امامت و رهبرى، ص 101.
9- حجة الوداع در سال آخر عمر حضرت رسول، دو ماه مانده به وفات ایشان، رخ داده است. وفات حضرت رسول در بیست و هشتم صفر یا به قول سنی ها در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاده است. در هجدهم ذى الحجه به غدیر خم رسیدند. مطابق آنچه كه شیعه مىگوید حادثه غدیر خم دو ماه و ده روز قبل از وفات حضرت روى داده و مطابق آنچه كه سنی ها مىگویند این حادثه دو ماه و بیست و چهار روز قبل از رحلت حضرت رسول اتفاق افتاده است. ( این مطلب از استاد شهید است).
10- ... جحفه، میقات اهل شام است یعنى وقتى افراد از راه شام كه شمال غربى [مكه] مىشود مىآمدند، پس از پیمودن اندكى از راه به جحفه مىرسیدند. پیغمبراكرم(ص) آنجا را میقات قرار دادند براى مردمى كه از آن راه مىآیند. غدیر خم، نزدیك جحفه است و محلى بوده كه مسلمین در بازگشت از مكه وقتى به آن نقطه مىرسیدند متفرق مىشدند، اهل مدینه به مدینه مىرفتند و دیگران نیز به شهرهاى خود. ( این مطلب هم استاد شهید است.)
11- امامت و رهبرى، صص 130 - 132 و صص 84 - 85.