تبیان، دستیار زندگی
قرآن کریم نام های مختلفی برای گناه بیان فرموده است که خود این نامگذاری ها ،میتواند از جنبه های متعددی مورد توجه قرار بگیرد،یکی از آنها جنبه ای است که با توجه به آن جنبه ، نام خاصی بر گناه گذاشته شده است مثلا از آن جهت که گناه دنباله وعقاب دارد که دامن گیر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی تأثیرات گناه با توجه به نامگذاری های قرآن


قرآن کریم نام های مختلفی برای گناه بیان فرموده است که خود این نامگذاری ها، می تواند از جنبه های متعددی مورد توجه قرار بگیرد، یکی از آنها جنبه ای است که با توجه به آن جنبه، نام خاصی بر گناه گذاشته شده است مثلا از آن جهت که گناه دنباله و عقاب دارد که دامنگیر فرد گناه کار میشود، به آن ذنب گفته شده است.

گناه

یکی دیگر از جنبه هایی که می شود در این نوع نامگذاری ها مورد دقت قرار داد، رابطه ی این جنبه از اسم مخصوص، برای گناه در قرآن کریم، با فرد گناهکار است، که این گناه به عنوان یک ناهنجاری، تاثیراتی در دنیای درون و پیرامون فرد می گذارد، که در سه تقسیم بندی می توان دسته بندی کرد و در سه ارتباط فرد خطاکار بررسی اش کرد:

1- اولین ارتباطی که با گناه، دچار تنش می شود، رابطه ی فرد، با خودش است.

2- وقتی گناه درون فرد را دچار آشوب کرد، رابطه ی او با دنیایش که دیگران و دنیای مادی هستند، از هم پاشیده خواهد شد چرا که ارتباط هر کس با خارج خودش بر اساس باورها و نگاه و عملکرد شخصی خود اوست و به اصطلاح، از کوزه همان برون طراود که در اوست.

3- از همه مهم تراین است که، رابطه ی سرنوشت ساز بنده با خدایش، دچار کاستی جبران ناپذیر خواهد شد.

هر کدام از این تنش های ارتباطی، به شکل های مختلفی ممکن است اتفاق بیفتند که، سرشان نهفته در تاثیرات مختلف گناه در عالم درون و پیرامون فرد است و در نامگذاری های قرآن کریم، این ظرافت به شکلی به ما گوشزد شده است و با دقت در این نام گذاری ها می شود حتی، فرد، خود و زندگیش را روانشناسی هم بکند و ببیند چرا بعضی مسائلش در قالب نمیگنجد؟

برای نمونه فقط یکی از این معانی را خدمت دوستان عرض میکنم:

(جرم)

یکی از این نام گذاری ها در قرآن کریم، توجه به این است که گناه ،جرم است ، و جرم معنایش، جدا شدن میوه از درخت و اصل است.

وقتی گناه درون فرد را دچار آشوب کرد ،رابطه ی او با دنیایش که دیگران و دنیای مادی هستند ،از هم پاشیده خواهد شد چرا که ارتباط هرکس با خارج خودش بر اساس باورها و نگاه و عملکرد شخصی خود اوست و به اصطلاح ،از کوزه همان برون طراود که در اوست

تامل در این معنای جرم کافی است تا به این حقایق برسیم :

1- انسان اصلی دارد و آن خداست و معنویات و دستورات خداوند دانای مهربان، و گناه او را از این اصل جدا می کند، و اهمیت ارتباط با اصل ،بر همه روشن است ،که در نشاط روحی و سرزندگی معنوی و روانی فرد، چقدر مهم است ،و حتی همه می دانیم که، هر آدمی، وقتی ،از کوچکترین اصلی از خودش، مثلا، محل زندگی ،جدا می شود ،تنش هایی روحی و روانی در او، پیدا می شود، مگر آنهایی که با اصلی بزرگتر، در ارتباط باشند و تحت تاثیر مکان و زمان قرار نگیرند.

یادم می آید که روانشناسی می گفت:

تحقیقات نشان داده که در اسباب کشی و جابجایی محل سکونت، بچه هم، دچار اضطراب می شود، حتی اگر یک ماهه باشد، حال شما ببینید خدایی که همه از اوییم و باید به او برگردیم، جدایی ما به وسیله ی گناه از او ، چه بهم ریختگی روانی ممکن است در ما ایجاد کند؟!!

إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏: ما از آنِ خدائیم؛ و به سوى او بازمى‏گردیم!(بقره: 156)

2-وقتی فردی گرفتار گناه است، با توجه به اینکه گناه جرم است، و او از اصل بریده، و این بریدن باعث شده که روابط او باخدا دچار مشکل شود، یکی دیگر از جدایی های ناشی از این رفتار ناموزون، جدایی فرد گناه کار از اصالت شخصیتی خود است، و این فرد بستگی به اندازه ی جدایی که دارد از اصول اخلاقی دور است، و این جدایی او را به دعوت شیطان به درونش راهنمایی می کند، و گرداب تفکرات منفی در او ایجاد می نماید، که این جوشش درونی شیطانی، از قطع ارتباط با خدا است، و به درون هم کشیده شده ، خداوند درباره ی شان می فرماید:

تحقیقات نشان داده که در اسباب کشی و جابجایی محل سکونت، بچه هم، دچار اضطراب میشود، حتی اگر یک ماهه باشد،حال شما ببینید خدایی که همه از اوییم و باید به او برگردیم، جدایی ما به وسیله ی گناه از او ،چه بهم ریختگی روانی ممکن است در ما ایجاد کند؟!!!

وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین‏: و هر كس از یاد خدا روى‏گردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم پس همواره قرین اوست!(زخرف:36)

این قرین شدن با شیطان، نتیجه ی جدا شدن از دو اصل است:

یکی خدا، و دیگری، خود انسانی و خدایی، و باز از نتایج ناگوار آن، فراموش کردن صاحب نعمت، و صاحب سفره است و قرآن کریم می فرماید:

وَ لا تَكُونُوا كَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏: و همچون كسانى نباشید كه خدا را فراموش كردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار كرد، آنها فاسقانند.(حشر:19)

از همین طریق می شود، وضع فکری فرد گناه کار، و رفتار های او را پیش بینی کرد، و تنها از یک اثر گناه، که جدا شدن از اصل خویش است، وخامت وضعیت روحی و روانی کسی را فهمید و در پیشگاه خداوند متعال دعا کرد و خود هم به خدا پناه برد که البته باید این عیب را در خود جستجو کرد نه دیگران که پیامبر اکرم فرمود:

طوبى‏ لمن شغله عیبه عن عیوب النّاس؛ خوش به حال کسی که مشغول بودن به عیوب خودش، او را از مشغولیت به عیب های دیگران بازدارد.(نهج الفصاحه)

بخش قرآن تبیان


منبع : وبلاگ رهپویان قرآن