تبیان، دستیار زندگی
آیت الله کشمیری مى‏فرمودند: من در ازمنه‏اى كه نجف اشرف بودم، هر سه روز یك ختم قرآن مى‏كردم و در حل مشكل افراد، بسیار شنیده شد كه به بعضى سوره‏ها و آیات قرآنى حواله مى‏دادند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن در کلام آیت الله کشمیری

آیت الله کشمیری

آیت الله کشمیری مى‏فرمودند: من در ازمنه‏اى كه نجف اشرف بودم، هر سه روز یك ختم قرآن مى‏كردم و در حل مشكل افراد، بسیار شنیده شد كه به بعضى سوره‏ها و آیات قرآنى حواله مى‏دادند.

قرآن كتاب الهى است كه در واقع خدا با انسان صحبت مى‏كند، همانطور كه در نماز انسان با حق صحبت مى‏كند.

انس بزرگان اهل عرفان و سالكان الى اللَّه، همیشه با قرآن بوده است، تا جائى كه استفاده‏هاى مختلف از ظاهر و باطن این كتاب الهى مى‏نمودند. همانطور كه ائمه‏علیه السلام در استفاده از قرآن سرآمد همگان بوده‏اند.

آنچه در ادامه می‏آید مطالبی است پیرامون سیره عملی و دستورالعمل های عارف بالله آیه الله سید عبدالکریم کشمیری درباره نماز می باشد که از خانواده،شاگردان خاص،مصاحبان و بعضا کسانی که توفیق درک محضر ایشان را داشتند بالاخص سیدعلی اکبرصداقت نقل شده است.

آقای سیدعلی اکبرصداقت قریب 13 سال از نسیم انفاس قدسی ایشان برخوردار بودند لذا ایشان بعد از وفات استادشان طی سالهای 1378 الی 1390 پنج جلد کتاب به نامهای آفتاب خوبان،روح وریحان،صحبت جانان،میناگردل و مژده دلدار به رشته تحریر در آوردند و به زیور طبع آراسته گردید که مطالب  مذکور از این آثار اقتباس گردیده است.

  حضرت استاد آیت الله کشمیری حافظ كل قرآن نبودند، ولى در حافظه‏شان آیات ممتاز بود و قبل و بعد آیات را از حفظ مى‏خواندند و در موارد استخاره، زیاد دیده شد كه با آیات جواب مى‏دادند.

ایشان مى‏فرمودند: من در ازمنه‏اى كه نجف اشرف بودم، هر سه روز یك ختم قرآن مى‏كردم و در حل مشكل افراد، بسیار شنیده شد كه به بعضى سوره‏ها و آیات قرآنى حواله مى‏دادند.

  یكى از اهل دانش كه با خانواده‏اش مشكلى داشت، نزد ایشان آمد راه حلى طلب كرد، فرمودند: قرآن بخوانید تا این مشكل حل شود. آن شخص گفت: مدتهاست كه لاى قرآن را باز نكرده‏ام!!

گاهى سوره‏هاى بزرگ قرآن همانند آل عمران را به بعضى كه تقاضاى دستورالعملى مى‏كردند مى‏فرمود. بعد معلوم مى‏شد كه طرف اصلاً حال خواندن ندارد، ایشان به خواندن قرآن مصرّ بودند و امر مى‏كردند.

 براى ترغیب به قرآن مى‏فرمود: مرحوم شیخ حسنعلى نخودكى اصفهانى تا چهار سال در مشهد هر شبى تا به صبح قرآن ختم مى‏كرد و به امام رضاعلیه السلام هدیه مى‏كرد، تا به آن مقامات رسید.

حقیر فقیر، وقتى از تلامذه مرحوم آیت‏اللَّه شیخ مجتبى لنكرانى استاد حوزه علمیه نجف كه استاد، بعضى درس‏هاى سطح را نزد ایشان خواندند، شنیدم، اواخرعمر، قرآن بسیار مى‏خواند، و گاهى مى‏فرمود: كاش به جاى تدریس بعضى كتابها در جوانى، قرآن مى‏خواندم! بسیار برایم جالب بود، تا اینكه روزى مانند همین كلام را از استاد شنیدم!!

این نكته دقیق وجدانى، مى‏رساند كه اقرار و اعتراف در سنین پیرى به قرآن، چقدر مى‏تواند الگوى خوبى براى اهل معرفت، در توجه به قرآن باشد.

اواخر عمر شریفش كه كسالت جسمانى داشتند و حال مطالعه و مراجعه نداشتند و تنها بودند و تفكر مى‏كردند، گاهى از آیات قرآنى مى‏پرسیدند. از جمله چند بار این آیه 3 سوره ضحى را «ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى» را پرسیدند به چه معنى و منظور است.

هریك از تلامذه چیزى مى‏گفتند، بعد بنابراین مى‏شد كه به تفسیر مراجعه شود و جواب بیاورند كه اینطور معناى آیه مى‏شد: «اى پیامبر ما تو را رها نكردیم و وحى را از تو قطع ننمودیم و تو را مبغوض نكردیم و خشم نگرفتیم».

از جمله دستورالعمل‏هاى ایشان به حاجتمندان و سائلان (انس با قرآن) بوده است، آرى مردان خدا از كلام محبوب لذت مى‏برند و همه را دعوت به این چشمه جوشان ازلى و ابدى مى‏كنند. (1)

یادگیرى قرآن

استاد مى‏فرمود: پدرم مرا در بازار نزد كسى گذاشت كه قرآن یاد بگیریم. تازه مدارس دایر شده بود، ظهر بچه‏ها یك قوطى حلبى را با یك چوب مى‏زدند و مى‏دویدند و سر و صدا مى‏كردند. (2)

ختم قرآن

ایشان در ماه رمضان و حتى ماه‏هاى قبل از آن، سه روز یك‏بار قرآن را ختم مى‏كردند، یعنى روزى ده جزء و البته به كارهاى دیگر هم مى‏رسیدند و این خیر و بركتى بود كه از جهت زمانى در كار ایشان بود خیلى اوقات ما مى‏رفتیم مى‏دیدیم قرآن جلوى ایشان هست و مشغولند و بعد خودشان مى‏فرمودند: هر سه روزى یك‏بار قرآن را ختم مى‏كنم. (3)

اهل قرآن

من كسى را ندیدم مثل ایشان اهل قرآن باشد، عجیب بود، مخصوصاً قبل از سكته‏شان گاهى هر سه روز یك‏بار ختم قرآن مى‏كردند. وقتى قرآن مى‏خواندند چهره‏شان واقعاً دیدنى بود. یك قرآن بزرگ داشتند، مى‏گذاشتند جلوشان و قرآن مى‏خواندند و آن وقت چهره‏شان مثل مهتاب مى‏درخشید، معلوم بود كه در عالم دیگرى است، عجیب به قرآن علاقه داشتند. (4)

درباره شیخ على زاهد قمى شاگرد ملا حسینقلى همدانى فرمودند:

«من كراراً در نماز ایشان شركت كردم و تقاضاى دستور مى‏نمودم، سفارش اكید كردند كه قرآن زیاد بخوانم.» (5)

دو سال قرآن نخواندم

 أ— حضرت استاد فرمودند: در خانه (قبلى كوچه آبشار قم) یك نفر از كسانى كه تدریس علوم دینى مى‏كرد نزدم آمد. او گرفتارى داشت و از زنش خیلى ناراحت بود. از من دوائى براى رفع این گرفتارى خواست.

گفتم: شما قرآن بخوانید قضیه حل مى‏شود. آن اهل دانش گفت: دو سال است لاى قرآن را باز نكردم!! (6)

  قرآن بخوانید

روزها منبر و نماز و كار آخوندى دارم ولى شب‏ها بیكارم چه عملى انجام دهم؟

  ایشان فرمودند: قرآن بخوانید.

و فرمودند: اگر كسى بتواند شب‏هاى ماه رمضان، هزار مرتبه سوره قدر بخواند معنویت خوبى نصیبش مى‏شود. (7)

چند سئوال:

بهترین یاد از حق‏تعالى در چیست؟

 ج: قرآن خواندن كه كلام حق است. (8)

در نجف ختم قرآن چند روزه مى‏نمودید؟

ج: گاهى هر سه روز یك ختم قرآن مى‏كردم. (9)

بنده تقریباً هر پانزده روز یك بار ختم قرآن مى‏كنم و این را از ایشان به یادگار دارم. (10)


پی نوشت‎ها:

1.    روح و ریحان ص 77 و 76

2.    میناگر دل ص 64 و 65

3.    همان ص 54 و 55

4.    همان ص 77

5.    آفتاب خوبان ص 24

6.    صحبت جانان ص 173 و 174

7.    همان ص 144

8.    آفتاب خوبان ص 85

9.    همان ص 83

10.   میناگر دل ص 50

منبع: http://erfanekeshmiri.ir

تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه