تبیان، دستیار زندگی
اداور مانه را شاید بتوان از بزرگترین رهبران امپرسیونیسم و هنرمندان قرن نوزدهم دانست.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادوار مانه، رهبری پیشرو


اداور مانه را شاید بتوان از بزرگترین رهبران امپرسیونیسم و هنرمندان قرن نوزدهم دانست.


مانه، رهبری پیشرو

اداور مانه ، نقاش فرانسوی در سال 1832 به دنیا آمد و در سال 1883 در سن 51 سالی در گذشت. این هنرمند گرانمایه که اگرچه روحیه  و هدفی محافظه کارانه داشت ، در عمل با زیرپاگذاشتن بسیاری از قراردادهای سنتی ، راه جنبش آینده نقاشی مدرن را هموار ساخت.

مانه در مدرسه هنرهای زیبای پاریس ، زیر نظر " کوتور" آموزش دید. با این حال سبک خاص نقاشی او بیشتر بر اساس مطالعه ی آثار استادان قدیم در موزه لوور شکل گرفت. پرده ی " نوشنده ی عرق افسنتین" (1859) که از نخستین آثار مهم او بود، از سوی سالن رد شد. ولی پرده ی " نوازنده ی گیتار اسپانیایی" (1860) در سالن سال بعد به نمایش درآمد و مورد توجه " انگر" ، " دلاکروا" و دیگر استادان آن زمان قرار گرفت. در واقع این تنها موفقیت رسمی او در سراسر زندگی هنری اش بود. او با این اعتقاد که سالن ، نبردگاه واقعی است به تلاش خود برای کسب تایید مقامات رسمی ادامه داد. پرده ی" ناهار در چمنزار" (1863) را در " سالن مردودین" به نمایش گذاشت که جنجال بزرگی برانگیخت. با نمایش پرده ی " المپیا" در سالن (1865)، فریاد اعتراض علیه مانه بلندتر شد. در این میان تنها " بودلر" و " امیل زولا" به دفاع از او برخاستند. از این پس هنرمندان پیشرو، که بعدها "امپرسیونیست" نام گرفتند ، مانه را به رهبری خود برگزیدند. ولی او این وظیفه را نپذیرفت و هم چنان برای راه یافتن به سالن کوشید.

وی به منظور مطالعه آثار "ولاسکس" و " گویا" در یال 1865 به اسپانیا رفت. در مقام افسر گارد ملی در جنگ فرانسه و پروس شرکت کرد. با پرده ای تحت عنوان " لیوان آبجو" در سال 1873 با دیگر به سالن راه یافت. پس از آن تابستانی را همراه " منه" و " رنوار" در آرژنتوی (حوالی پاریس) گذرانید و نقاشی " هوای باز " را آزمود. این آغاز تجربیات امپرسیونیستی او بود. البته مانه هیچ گاه روش رنگپردازی امپرسیونیست ها را کاملا نپذیرفت و هرگز هم در نمایشگاه های گروهی ایشان شرکت نکرد.

در اواخر عمر به نقاشی صحنه های کاباره روی آورد و یکی از این موضوع ها را در مهم ترین اثر خود مرسوم به " بار فلی برژر" به تصویر کشید.

پس از مرگش، نمایشی از آثارش در مدرسه هنرهای زیبای پاریس و در سال 1884 برگزار شد.

مانه با نفی عاطفه گرایی رمانتیک ها بر آن بود که دنیا را بدان گونه که هست به طریقی علمی و غیر شخصی نقاشی کند . وجه مشترک او با امپرسیونیستها ی جوان را باید در همین طرز نگرش دانست. اما اهمیت او در این است که از بسیاری جنبه ها بر امپرسیونیست ها حق تقدم دارد. اینان ناوابستگی به موضوع در نقاشی و آزادی کامل نقاش در کاربرد رنگ و رنگسایه را از مانه آموختند.

مانه از ابتدا توصیه " بودلر" و " کوربه" برای تصویر کردن زندگی امروزین را دنبال کرده بود و اعتراض عمومی به نقاشی هایی چون ناهار در چمنزار و " المپیا" از آنجا ناشی می شد که او واقعیت را بدون پرده پوشی نشان می داد. در نظر کسانی که بدن لخت را فقط در لفاف کلاسیکی می پذیرفتند، برهنگی گستاخانه ی پیکرهای این نقاشی ها اهانتی مستقیم به سنت، جلوه می کرد. در حقیقت مانه به موضوع چندان اهمیتی نمی داد. او حتی برای تجسم صحنه های زندگی امروزین از مضمون ها و ترکیب بندی های استادانی چون " جرجنه" ، " رافائل" و " تیسین" بهره می گرفت. قصد او نوعی سازماندهی جدید گسترده ی تصویر بود.

" المپیا" در نوری فلاش گونه از روبرو تجسم یافته است و همین نور تباینهای ساده ی تیره-روشن ایجاد کرده و فضا و شکل ها را دوبعدی و تخت نموده است. مانه در این پرده و نقاشی های بعدی اش با تقلیل نیمسایه های حدفاصلِ میان مناطق روشن و تاریک، سطح نورانی را گسترش داده و تمامی سایه ها و نیمسایه ها را به کناره ی شکل رانده است تا از سنت سه بعدنمایی عدول کند.

مانه، رهبری پیشرو

مانه از مهارت فنی قابل ملاحظه ای برخوردار بود . او به اسلوبی دست یافت که بر تقابل نور و سایه با حداقل نیمسایه های ممکن، نقاشی مستقیم از " مدل" ، استفاده از رنگهای محدود، بخصوص سیاه، و رنگامیزی " خیس در خیس" مبتنی بود. این شیوه او را به سبکی تازه در رئالیسم هدایت کرد. با این حال تاثیر آثار " ولاسکس"، "گیا" و " هالس" را در شکل گیری سبک او می توان تشخیص داد.

مانه با نفی عاطفه گرایی رمانتیک ها بر آن بود که دنیا را بدان گونه که هست به طریقی علمی و غیر شخصی نقاشی کند . وجه مشترک او با امپرسیونیستها ی جوان را باید در همین طرز نگرش دانست. اما اهمیت او در این است که از بسیاری جنبه ها بر امپرسیونیست ها حق تقدم دارد. اینان ناوابستگی به موضوع در نقاشی و آزادی کامل نقاش در کاربرد رنگ و رنگسایه را از مانه آموختند.

با این حال مانه بر اثر پافشاری " منه" و " مریزو" به نقاشی هوای باز روی آورد. در پرده هایی چون " آبراهه بزرگ ونیز" و " سنگ چینان خیابان منیه" اسلوب قلمزنی چالاک و رنگهای " رنگین کمانیِ " "رنوار" رابکار گرفت. بدین سان او در اوخر دهه 1870 به یک نقاش امپرسیونیست تمام عیار بدی گشت.

این تجربه مانه را از اسلوب پرده " المپیا" بسیار دور کرد. در عوض گزینه ی غنی رنگ، پویایی شکل ها، و قلمزنی آزادتر را برایش به ارمغان آورد. پس از این او حتی در نقاشی ها ی داخل کارگاه نیز از جلوه های مرتعش نور و رنگهای پاک و درخشان چشم نپوشید. مانه در صحنه های خارجی ، تنها به چشم انداز طبیعی بسنده نمی کرد ؛ بلکه منظره را همچون محیط زندگی امروزین در نظر می گرفت. او در همه حال می کوشید سیمای زمانه ی خود را در نقاشی اش بازتابد.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع: دایره المعارف هنر/ رویین پاکباز