چرا شیعه را به صفویه منتسب میکنید؟
صد سۆال از وهابیان(2)
4- چرا شما شیعه را (به دلیل نقد وهابیت) متهم به تفرقه افکنی در بین اهل سنت میکنید؟
الف – وهابیان تنها به تفرقه افکنی بین شیعیان و اهل سنت نمیپردازند، بلکه بین گروههای مختلف اهل سنت نیز این رویه شیطانی را ادامه میدهند. ترورهای آنها نیز تنها به شیعیان محدود نشده و بسیاری از اهل سنت نیز به وسیله وهابیان ترور شدهاند. بنابراین مخاطب وهابیان چه در کتابها و نشریات آنان و چه در ترور و خشونتگرائی، تنها شیعیان نبوده و نیستند. در نتیجه مقابله با وهابیت یک وظیفه اسلامی است و نه فقط شیعی. بنابراین اتحادی بین وهابیان و اکثریت اهل سنت وجود ندارد که مقابله با وهابیان به منزله تفرقهافکنی بین اهل سنت باشد.
ب - البته، وهابیان برای ایجاد تفرقه بین تشیع و تسنن، مباحث کلامی مورد بحث بین تشیع و تسنن را با تکیه بر روی موارد اختلاف و با نیت ایجاد دشمنی بین مذاهب مختلف اسلامی، مطرح میکنند. شیعیان و اهل تسنن باید هشیار باشند که این تفرقهافکنی توطئه شومی است که تنها وهابیان از آن منتفع خواهند شد.
ج - هر مذهبی برای خود اصولی دارد که بدان پایبند است. گفتگوی بین مذاهب میتواند در محیطی به دور از دشمنی و ستیزهجویی مطرح گردد. معتقدان به هر مذهب باید تحمل شنیدن نظرات طرف مقابل را داشته باشند. توهین به مقدسات یکدیگر نه مورد رضای خداست و نه نفعی برای اسلام و مسلمین خواهد داشت. تنها فتنهجویانی همچون وهابیان هستند که از اختلاف بین امت اسلام، سود میبرند.
بیشتر بدانیم
الف - اساسا وهابیان گروه کوچکی از مسلمانان هستند که سعی در تحمیل دیدگاههای خود بر سایر مسلمانان دارند. بنابراین آنها بخش بزرگی از جامعه اهل سنت را تشکیل نمیدهند که تفرقه افکنی در جامعه اهل سنت در مورد آنها موضوعیت پیدا کند.
ب – اگر این اشکال وارد باشد(که وارد نیست)، پیش از شیعه بر اهل سنت وارد است زیرا بسیاری از مکاتب و مذاهب مختلف اهل سنت به نقد وهابیان پرداختهاند زیرا مسلک آنها را سراسر بدعت و خشونت میبینند و هر مسلمانی، گمراهی آشکار آنها را مشاهده میکند.
5- چرا شما از مقایسه عقاید خود با عقاید اهل سنت وحشت دارید؟ مگر شما در زمره اهل سنت نیستید؟
بیشتر بدانیم
نقد اهل سنت بر وهابیت از مهمترین شیوههای مقابله با وهابیت است. وهابیان به شدت از این مطلب وحشت داشته و سعی میکنند خود را - به دروغ – مدافع تمامی اهل سنت معرفی کنند در حالی که در رویارویی با اهل سنت به تکفیر مخالفان خود از اهل سنت میپردازند.
البته استفاده از روش نقد اهل سنت بر وهابیت نفی کننده سایر روشهای بکار گرفته شده در این زمینه، نیست. روشهای دیگری نیز وجود دارد که هر یک در جای خود ارزشمند و مۆثر است. بنابراین تکیه بر این روش به هیچ وجه روشهای دیگر را نفی نمیکند بلکه هر روش کاربرد و جایگاه و مخاطب خاص خود را دارد.
-6- چرا محمد بن عبدالوهاب در همان سالهای ابتدایی فعالیت خود به همپیمان شدن با آلسعود و ایجاد جنگ و درگیری در عربستان روی آورد؟ این چه دینی است که از همان ابتدا با کشتن و قتل و غارت، تبلیغ خود را آغاز میکند.
آیا شما یک مذهب جدید در بین اهل سنت هستید یا تنها یک گروه تبلیغی؟ اگر تنها هدف شما تبلیغ اسلام است چرا در ایام حج با هر آنچه مخالف مذهب شما باشد، مخالفت میکنید؟ این مخالفتها تنها به شیعیان محدود نشده و سایر مذاهب را نیز در برمیگیرد؟ چرا نباید مذاهب اسلامی بر مبنای احکام شرعی مذهب خود، اعمال واجب و مستحب را در ایام حج بجای آورند؟ پس شما نه یک گروه تبلیغی بلکه مذهبی جدید و بدعت آلود را عرضه کردهاید
7- چرا محمد بن عبدالوهاب نقدی را که بر صوفیه از اهل سنت باید وارد کند متوجه شیعیان مینماید؟ ظاهرا او به دلیل اینکه نمیتوانسته مستقیما صوفیان را مورد نقد قرار دهد، به نقد تشیع پرداخته است. در حالی که دیدگاههای تشیع اصولا با دیدگاههای صوفیه، متفاوت است.
8- چگونه فردی مانند محمدبن عبدالوهاب که کتب او (مانند کشف الشبهات) عمیق نبودن او در مباحث دینی را به وضوح آشکار میسازد به خود اجازه میدهد که همه مسلمانان را به کفر و شرک متهم کند؟
9- چرا محمدبن عبدالوهاب به حاکمان شهرها، وعده غنائم جنگی و تصرف شهرهای دیگر را میداد؟ او یک مبلغ دینی بود یا یک ماجراجوی سیاسی؟
10- چرا محمد بن عبدالوهاب و پیروان او اکثر فرقههای اهل سنت را به بدعت متهم میکنند؟ اگر بدعت در اسلام وجود دارد، قاعدتا وهابیان سزاوارتر به این لقب هستند، زیرا تمامی مذاهب اسلامی سابقهای بسیار طولانیتر از وهابیان دارند.
11- چرا رهبر شما یعنی محمد بن عبدالوهاب با حکومت زمان خود (حکومت عثمانی) به مخالفت برخاست؟ مگر مخالفت با حکومت اسلامی از نظر وهابیان موجب خروج از دین نیست؟ پس بنا بر آنچه مورد اعتقاد شماست، محمد بن عبدالوهاب و پیروان او به دین اسلام از دنیا نرفتهاند.
فراموش نکنیم که حتی در جریان بیداری اسلامی، وهابیان به انقلابیون مصر و سایر کشورها تهمت بیدینی میزدند. اگر چنین است محمد بن عبدالوهاب و پیروان او همگی بیدین هستند و به مرگ جاهلیت از دنیا رفتهاند.
12- چرا رهبر شما یعنی محمد بن عبدالوهاب با علمای زمان خود منجمله پدر و برادرش که همگی حنبلی بودند به مخالفت برخاست؟ پس شما دروغ میگویید که پیرو احمد بن حنبل هستید.
13- چرا محمد بن عبدالوهاب با علمای زمان خود مخالفت کرد. مخالفت با جماعت مسلمانان در دیدگاه او مساوی خروج از دین است.
14- چرا محمد بن عبدالوهاب مسلمانان غیر وهابی را تکفیر میکند؟ آیا این سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است که خدای متعال او را رحمة للعالمین نامیده است؟ یا بدعتی است که شما به آنان مبتلا شدهاید؟ زیرا اینگونه تکفیرگرائی سابقهای در میان مسلمانان ندارد.
بیشتر بدانیم:
برخی از ویژگیهای شخصیتی و تاریخی محمد بن عبدالوهاب:
الف – عمیق نبودن در مباحث دینی
ب – نقد اکثر فرقه های اهل سنت
ج – مخالفت با علمای زمان خود منجمله پدر و برادرش در حالی که آنان حنبلی بودند
د – تکفیر همه مسلمانان غیر وهابی
ه – هم پیمانی با آل سعود
و – تکیه بر تامین مالی حامیان خود با تصرف شهرهای جدید در عربستان
ز – مخالفت با حکومت اسلامی زمان خود (عثمانی)
-15- چرا شما ثروتی که خداوند به ممالک عربی و به خصوص جزیرةالعرب ارزانی داشته یعنی نفت را صرف تبلیغ مرام خود و کشتار و تکفیر سایر مذاهب اسلامی میکنید؟ آیا شکر این نعمت این نیست که این ثروت در مسیری خرج شود که سود آن به همه کشورهای اسلامی رسیده و باعث نزدیک شدن قلبها و رفع کدورتها گردد؟
-16- آیا شما یک مذهب جدید در بین اهل سنت هستید یا تنها یک گروه تبلیغی؟ اگر تنها هدف شما تبلیغ اسلام است چرا در ایام حج با هر آنچه مخالف مذهب شما باشد، مخالفت میکنید؟ این مخالفتها تنها به شیعیان محدود نشده و سایر مذاهب را نیز در برمیگیرد؟ چرا نباید مذاهب اسلامی بر مبنای احکام شرعی مذهب خود اعمال واجب و مستحب را در ایام حج بجای آورند؟ پس شما نه یک گروه تبلیغی بلکه مذهبی جدید و بدعت آلود را عرضه کردهاید.
بیشتر بدانیم
وهابیان همه مسلمانان غیر وهابی را کافر میدانند. بنابراین شیوه های آنها بیشتر به یک دین جدید میماند تا یک مذهب جدید. دینی که برخی از مۆلفه های آن به کلی مغایرت دستورات اسلام است از جمله خشونت گرائی افراطی آن که از همان ابتدا وجود داشته است.
چرا محمد بن عبدالوهاب نقدی را که بر صوفیه از اهل سنت باید وارد کند متوجه شیعیان مینماید؟ ظاهرا او به دلیل اینکه نمیتوانسته مستقیما صوفیان را مورد نقد قرار دهد، به نقد تشیع پرداخته است. در حالی که دیدگاههای تشیع اصولا با دیدگاههای صوفیه، متفاوت است
-17- با تفاوتهایی که مسلک شما با سایر مسلمانان دارد، شما هم بهتر است مانند بهائیان خود را صاحب یک دین جدید بنامید. کاش جرئت این عمل را داشتید و به آن اعتراف میکردید!
-18- چرا شما به دنبال تئوریزه کردن خشونت و وحشیگری علیه هر مسلمان غیر وهابی هستند؟ در حالی که مبنای دینداری بر رأفت و رحمت است؟
-19- آیا آنچه شما نسبت به اسلام و مسلمین انجام دادهاید و اسلام را به عنوان دین خشونت و ترور در جهان معرفی کردهاید، خیانت به اسلام و مسلمین نیست؟
-20- چرا شیعه را به صفویه منتّسب میکنید؟ در حالی که 200 سال پیش از شروع سلسله صفویه، ابنتیمیه درست مانند شما به نقد تشیع میپردازد.
بیشتر بدانیم
اینکه اولین بار چه کسی نظریه مضحک پیدایش تشیع از زمان صفویه را ارائه داده است جای تحقیق و بررسی دارد اما محمد بن عبدالوهاب در کشف الشبهات شیعه را به نام صفویه مورد خطاب قرار میدهد. بنابراین شاید او یکی از نخستین کسانی باشد که چنین اصطلاحی را بکار میبرد و این نکته برای کسانی که در حال حاضر چنین برداشتی از تشیع را دارند باید مورد دقت قرار گیرد. در حالی که شبهاتی که محمد بن عبدالوهاب در مورد تشیع مطرح میکند سالها پیش از آن و قبل از تشکیل دولت صفویه از طرف ابنتیمیه مطرح شده بود و در حقیقت او از ابن تیمیه این مطالب را اخذ کرده و البته تکفیر و خشونتگرائی آن را تشدید نموده است.
سیدحسین حسینی
بخش اعتقادات شیعه تبیان