تبیان، دستیار زندگی
لازم به ذکر است که گروههای سیاسی غیر وهابی همچون اخوان‌المسلمین مصر در مقالات خود، این گروه را وهابی خطاب می‌کنند. همچنین سایر مکاتب عقیدتی و سیاسی اهل سنت نیز چنین نامگذاری را بکار می‌برند. بنابراین شیعیان در این زمینه، روش خاص خود را دنبال نکرده بلکه از
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم جعفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نام وهابی را برای مکتب و مرام خود نمی‌پسندید؟

صد سۆال از وهابیان(1)

وهابیت
1- چرا شما ادعا می‌کنید که؛ مذهبی به نام وهابیت وجود ندارد؟
بیشتر بدانیم
در مورد ماهیت وهابیت سۆال مهم این است که آیا وهابیت یک دین جدید است؟ آیا مذهب جدیدی است؟ آیا یک جنبش فکری در جریان عادی دیدگاههای اهل سنت است؟ وهابیان تلاش می‌کنند که خود را به عنوان نماینده تمامی اهل سنت معرفی کنند و وهابیت را نتیجه طبیعی تفکرات جامعه اهل سنت قلمداد نمایند. اما تنها نگاهی گذرا به تاریخ وهابیت، بی‌پایگی این ادعا را روشن می‌سازد. تاریخ وهابیت، از مخالفت اهل سنت با این فرقه گمراه، آکنده شده است. و این خود بزرگترین دلیل بر انحراف وهابیان و ایجاد یک مذهب جدید در کنار سایر مذاهب اهل سنت است. مذهبی که اساس آن را بدعتهای وهابیان تشکیل می‌دهد.

2- چرا شما نام وهابی را برای مکتب و مرام خود نمی‌پسندید؟ و خود را اهل توحید یا موحد می‌نامید؟

بیشتر بدانیم

وهابیان از نامگذاری مکتب خود به نام وهابیت اجتناب می‌کنند. این نام به اعتبار نام پدر محمدبن عبدالوهاب به این مکتب داده شده است. همچون مکتب حنبلی که پیشوای آن احمد بن حنبل است. (و به پیروان او، احمدی نمی‌گویند.) و یا همچون مکتب شافعی که پیشوای آن محمد بن ادریس شافعی است.(و به پیروان او، محمدی نمی‌گویند.)

آیا شیعیان و اهل سنت با اطلاق نام وهابی، به این گروه توهین کرده‌اند؟ در حالی که اینگونه نامگذاری سنتی رایج در مذاهب اسلامی بوده است.

با این همه شاید مخالفت پدر محمدبن عبدالوهاب با این مکتب نوظهور باعث حساسیت وهابیان نسبت به این نامگذاری شده است.  پدر او شدیدا با عقاید پسرش مخالف بود و تا زمانی که پدر زنده بود، محمدبن عبدالوهاب نتوانست به تبلیغ گسترده مکتب خود بپردازد. از سوی دیگر نخستین نقد بر نظرات او به وسیله برادرش سلیمان بن عبدالوهاب نگاشته شد. این متن با نام صواعق الالهیه از آن زمان تاکنون چندین بار به زبانهای مختلف چاپ شده است و همانگونه که گفته شد نخستین نقد بر آرای محمد بن عبدالوهاب است.

لازم به ذکر است که مکاتب عقیدتی و سیاسی اهل سنت نیز چنین نامگذاری را بکار می‌برند. بنابراین شیعیان در این زمینه، روش خاص خود را دنبال نکرده بلکه از عامه مسلمین پیروی می‌کنند

وهابیان خود را موحّد می‌نامند. در حالی که چنین نامگذاری آنها را از سایر مکاتب اسلامی متمایز نمی‌سازد و همه فرق اسلامی خود را موحد می‌دانند. این نامگذاری خود نشانه دیدگاه تکفیری وهابیان است که هر مکتبی را به جز مکتب خود شرک آلود می‌پندارند در حالی که خود با بدعت‌های محمد بن عبدالوهاب به شرک، آلوده شده‌اند.

فراموش نکنیم که وهابیان بر خلاف بسیاری از سایر مذاهب از اینکه با نامی خاص و به عنوان مکتبی خاص معرفی شوند وحشت داشته و می‌خواهند خود را فقط به عنوان اصیل‌ترین گروه اهل سنت معرفی کنند. در حالی که واقعیت بر خلاف این است و آنان بدعت گذارترین گروه در تاریخ اسلام بوده‌اند و با نص صریح قرآن و روایات و اعتقادات تمامی اهل سنت به مقابله پرداخته‌اند.

در واقع هر چه وهابیت مشخص‌تر شده و از سایر مذاهب اسلامی متمایز گردد و هویت مستقلی یابد، ضلالت و گمراهی آن بیشتر آشکار می‌گردد. به همین دلیل وهابیان شدیدا از این مطلب هراس دارند.

برای مشخص شدن صحت نامگذاری این مکتب به وهابیت، نمونه‌هایی از کتب لغت فارسی، عربی و انگلیسی را در ذیل مشاهده مینمایید:

الف - لغت نامه دهخدا

وهابیه؛ پیروان محمدبن عبدالوهاب، مذهب منسوب به عبدالوهاب.(اقرب الموارد) یکی از فِرَق اسلامی که در نجد و حوالی آن ظاهر گردید و منسوب است به محمدبن عبدالوهاب  …

ب - المنجد فی اللغة و الأعلام، ص 744

وهابیه: مذهب اسلامی یرمی الی تخلیص الشریعة من الشوائب. دعا الیه محمد بن عبدالوهاب (قرن 18) ...

ج - Dictionary Webster

wahhabi. A member of a strictly orthodox Sunni Muslim sect from Saudi Arabia; …

وهابیت

جای خوشوقتی است که در روزگار ما، وهابیان حتی از آنکه وهابی نامیده شوند وحشت داشته و اصرار دارند که تنها خود را موحد بنامند. این در حالی است که هر گروهی قاعدتا باید به نام رهبر خود افتخار کند اما وهابیت چنان مفتضح شده که وهابیان شدیدا از نام وهابی پرهیز میکنند و باید هم از نام وهابی خجالت بکشند!

اینکه وهابیان اصرار دارند که خود را موحد بنامند مشخص می‌کند که آنان سایر مسلمانان غیر وهابی را کافر می‌پندارند.

لازم به ذکر است که مکاتب عقیدتی و سیاسی اهل سنت نیز چنین نامگذاری را بکار می‌برند. بنابراین شیعیان در این زمینه، روش خاص خود را دنبال نکرده بلکه از عامه مسلمین پیروی می‌کنند.

3- چرا شما نقد مبانی وهابیت را به عنوان نقد عقاید اهل سنت تلقی کرده و به این بهانه آن را محکوم می‌کنید؟ مگر عقاید وهابیان، در تمامی موارد با عقاید مذاهب اهل سنت مشترک است؟ و مگر شما اهل سنت را به دلیل مخالفت با عقاید خود محکوم نمی‌کنید؟ پس چگونه نقد عقاید خود را نقد اهل سنت می‌پندارید؟

فراموش نکنیم که وهابیان بر خلاف بسیاری از سایر مذاهب از اینکه با نامی خاص و به عنوان مکتبی خاص معرفی شوند وحشت داشته و می‌خواهند خود را فقط به عنوان اصیل‌ترین گروه اهل سنت معرفی کنند. در حالی که واقعیت بر خلاف این است و آنان بدعت گذارترین گروه در تاریخ اسلام بوده‌اند و با نص صریح قرآن و روایات و اعتقادات تمامی اهل سنت به مقابله پرداخته‌اند

بیشتر بدانیم

وهابیان می‌پرسند: آیا مطرح کردن نقد و مقابله با وهابیت بهانه ای برای مقابله با تمامی اهل سنت نیست، تا بدینوسیله عقاید اهل سنت به عنوان عقاید وهابیت مورد نقد قرار گیرد؟

اگر اهل سنت، وهابیت را نقد نکرده بودند، شاید این سۆال بجا بود. اما هنگامی که بسیاری از اهل سنت، چه در گذشته و چه در حال به نقد وهابیان پرداخته‌اند، این اشکال نمی‌تواند جایگاهی داشته باشد.

سیدحسین حسینی     

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.