بی رونقی سکولاریسم در ایران

پیتر برگر نیز همین تقریبا همین عقیده را دارد عرفی شدن نظریهای است كه از دل جلسات روشنفكری در میآید و اصلا ناظر به واقعیتهای همه دنیا نیست و در جهان اسلام و شرق عالم روز به روز بر نشاط دین افزوده میشود. (یوسفزاده، حسن، فصلنامه علمی-تخصصی معرفت فرهنگی اجتماعی زمستان 1388 – ش1 نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم) و چه بسا این امر به غرب نیز سرایت كند و البته شاید تا كنون نفوذ كرده باشد!
البته در نوشتار دیگر مهرنامه، آقای گودرزی به این مورد توجه داشته است. از این رو نسبتا با این نظریه همراهی كرده اما نوشته است: «یافتهها نشان میدهند پایبندی به واجبات و اعتقدات دینی تغییر چندانی نكرده است بیشترین تغییر در باورهایی با دلالتهای صریح اجتماعی و سیاسی رخ داده است... این یافتهها نشان میدهند پایبندی به واجبات دینی مثل نماز و روزه و اعتقادات دینی باور به خدا و معاد و رفتارهای دینی مثل زیارت اماكن مذهبی رایج و عمومی است این بدان معناست كه در طول زمان تغییر چندانی در این حوزه روی نداده است..»(صفحه 246) البته پیشتر بیان شد این مطلب گرچه سخن نویسنده اول را رد میكند اما خود نیز نا تمام است و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز همچنان برای مردم حایز اهمیت است كه در سطور بالا به آن اشاره شد. نویسنده برای اثبات ادعای خود به كاهش جمعیت نماز جمعه اشاره میكند اما دراین باره باید گفت برای حكم دادن درباره یك موضوع و آوردن مصداق بایستی همه جوانب و حواشی آن را مورد مطالعه قرار داد و با یك مصداق نمیتوان حكم كلی داد. امروز تعداد مصلاهای نمازجمعه در كشور افزایش قابل توجهی یافته است و قریب 700 نماز جمعه در كشور برگزار میشود (ن.ك. خبرگزاری فارس مصاحبه آیتالله تقوی رییس ستاد نماز جمعه 19/01/91، شماره خبر 13910119000899) اگر روزی در استان تهران تنها دانشگاه تهران محل برگزاری نماز جمعه بود امروزه شهرری، ورامین، شمیران، شهر قدس، ساوجبلاغ و ... از شهرستانهای تهران دارای مصلای نماز جمعه هستند. افزون بر این اگر برخی آسیبها در برگزاری نماز جمعه وجود دارد و به دلیل كج سلیقگی برخی مسئولین این تجمع هفتگی آنچنان كه مورد توقع است برگزار نمیشود نباید آن را به دینداری مردم نسبت داد.
سیاست جمهوری اسلامی با اهل تسنن و مستضعفین عالم و وحدت با آنها نمونه روشنی از تعامل همراه مهرورزی با جهان علیرغم پافشاری بر اصول اسلامی است. سیاستی كه امروز علیرغم تبلیغات سوء دشمنان ایران در اسلامستیزی و ایرانهراسی، اثرات شگرفی بر سایر ملتها گذاشته است و بر اعماق قلوب آنان نفوذ كرده است
طبق فرمایش مقام معظم رهبری «نسل جوان امروز ما كه نسل سوم انقلاب است، از جوانان نسل اول اگر ایمانشان قوىتر نباشد، پرشورتر نباشد، بصیرتشان روشنتر نباشد، یقیناً عقبتر نیستند. آن روز بسیارى از افراد وارد میدانها میشدند، نمیتوانستند بمانند. جوانِ امروز با این همه وسوسهها، با این همه ابزارهاى انتشار مادیگرى و شهوت و خودپرستى، وقتى كه به پاى انجام وظیفه میرسد، اینجور جانفشانى میكند؛ این جور وارد میدان میشود. این خیلى خیلى باارزش است».(دیدار جهادگران بسیج سازندگى 31/06/89)
در همین راستا در نوشتار با عنوان «رقابت قرائتهای تکثرگرا و تک صدایی» دیگری آقای سید حسین سراج به دو قرائت دینی اشاره میكند یكی القاعده كه بنیاد گرا و انحصار گراست و دیگری حزب عدالت و توسعه تركیه و حزب نهضت تونس كه قرائت تكثر گرا یا مردمسالار از دین دارد. به عقیده ایشان «دین بنیادگرا با اقتضائات ساختی دنیای جدید تعارض دارد و بعید است در آینده اقبالی داشته باشد برعكس دینداری تكثرگرا هم میتواند پاسخگوی این نیازها باشد و هم با زمینههای تاریخی و فرهنگی جامعه ما، یعنی پر قدرت و پرنفوذ بودن سنت دینی همخوان باشد»!(صفحه 247) وی بنیادگرایی را یك روش تك صدایی میداند كه با «توسل به خشونت و اجبار و قربانی كردن سرمایههای اخلاقی و معنوی جامعه به پای قدرت سیاسی» تداوم مییابد و لذا باید از این نوع دین داری روی گردانده و به تكثر گرایی روی آورد كه «از یك بستر طبیعی و برآمده از سنت دینی به عنوان یك نیروی اخلاقی و معنوی تاثیرگذار، صورتی لطیف و پر رحم و شفقت از گفتمان دینی را در فضای عمومی زنده نگهدارد و همواره منتقد بی عدالتی فساد و تباهی و یاور ستمدیدگان و فرودستان»(همان) است.

مغالطه آشكار این سخن تقسیمبندی یک موضوع به «یا این- یا آن» است. بر اساس این تقسیمبندی و ثنایی بیمبنا و انحصار آن برای دو گونه نگاه به دین و طرد و کنار گذاشتن یكی، خود به خود دومی نتیجه گرفته میشود. این در حالی است كه میتوان به این تقسیم بندی مورد سومی را اضافه كرد كه نه شامل این و نه شامل آن باشد و هر دوی آنها را نیز نفی كند. و آن قرائت شیعی- ایرانی از اسلام است كه پس از انقلاب اسلامی در بیان حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای تبیین و تشریح میگردد. قرائتی كه هم در آن مهربانی و لطافت و وحدت با سایرین وجود دارد و هم بر حق و عدالت اسلامی تكیه دارد و تنها اسلام را منجی بشریت میداند. سیاست جمهوری اسلامی با اهل تسنن و مستضعفین عالم و وحدت با آنها نمونه روشنی از تعامل همراه مهرورزی با جهان علیرغم پافشاری بر اصول اسلامی است. سیاستی كه امروز علیرغم تبلیغات سوء دشمنان ایران در اسلامستیزی و ایرانهراسی، اثرات شگرفی بر سایر ملتها گذاشته است و بر اعماق قلوب آنان نفوذ كرده است.
طبق فرمایش مقام معظم رهبری «نسل جوان امروز ما كه نسل سوم انقلاب است، از جوانان نسل اول اگر ایمانشان قوىتر نباشد، پرشورتر نباشد، بصیرتشان روشنتر نباشد، یقیناً عقبتر نیستند. آن روز بسیارى از افراد وارد میدانها میشدند، نمیتوانستند بمانند. جوانِ امروز با این همه وسوسهها، با این همه ابزارهاى انتشار مادیگرى و شهوت و خودپرستى، وقتى كه به پاى انجام وظیفه میرسد، اینجور جانفشانى میكند؛ این جور وارد میدان میشود. این خیلى خیلى باارزش است»
البته آنچه تا كنون ذكر شد به این معنا نیست كه همه چیز در ایران رو به راه و مناسب است و هیچ گونه تغییری در دین داری نسل تازه وجود ندارد. بلکه غلبه دادن این امر، با تکیه به جامعه آماری ناقص و آن را به تمام جامعه ایران تسری دادن صحیح به نظر نمیرسد. چه بسا آسیبهایی که نحوه گسترش و ترویج فرهنگ دینی و انقلاب را با مشكل مواجه كرده است كه از جمله میتوان به حضور برخی از اساتید با اندیشه سكولار در دانشگاهها اشاه كرد كه با پیش فرضهای سكولار خود و راهنمایی پایان نامههای دانشجویی انها را به سكولاریسم و و پلورالیسم و ... سوق میدهند. حضور این چنین افراد در دستگاههای فرهنگی و هنری نیز همین اسیب را به نحو عمومیتری موجب میگردد! اموری از این دست و عوامل دیگری مانند كم كاری مسئولین فرهنگی و نهادهای دینی، تبلیغات و هجوم گسترده فرهنگی غرب و ... هشداری پیش روی ماست كه توجه به فرهنگ و دین نسل آینده این مرز و بوم را بیشتر مورد اهمیت قرار میدهد.
مهدی عامری
بخش اعتقادات شیعه تبیان