تبیان، دستیار زندگی
خشم نوعی هیجان روحی است که بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. مانند سایر عواطف همراه با تغییرات فیزیولوژیکی و زیست شناختی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک هیجان مزاحم


خشم نوعی هیجان روحی است  که بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. مانند سایر عواطف همراه با  تغییرات فیزیولوژیکی و زیست شناختی است.

خشم

پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت.پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یک میخ به دیوار بکوبی. روز اول، پسر بچه تعدادی میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد، همان طور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند، تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار کمتر می شد. بالاخره روزی رسید که پسر بچه دیگر عصبانی نمی شد. او این مساله را به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد که میخ ها را از دیوار بیرون آورد. پسربچه بالاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر، دست پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت"پسرم!تو کار خوبی انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن. وقتی تو در هنگام عصبانیت، حرف هایی می زنی، آن حرفها هم می توانند چنین آثاری بجای گذارند.

از خشم چه می دانیم؟      

همه ما با حالت روحی خشم آشنا هستیم و در زندگی بارها آن را تجربه کرده ایم.

خشم  براساس تعریف دکتر چارلز اسپیلبرگر که متخصص مطالعه خشم است: «خشم حالتی عاطفی است که از نظر شدت از تحریک ملایم تا عصبانیت شدید تغییر می  کند.»  خشم نوعی هیجان روحی است  که بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. مانند سایر عواطف همراه با  تغییرات فیزیولوژیکی و زیست شناختی است. وقتی عصبانی می شوید ضربان قلب و فشار خون شما بالا می رود ونیز سطوح هورمون های مربوط به انرژی مانند آدرنالین و نورآدرنالین افزایش می یابد.

خشم نوعی هیجان روحی است که اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. خشم می‌تواند یک رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یک عصبانیت تمام عیار ، در هر حال پدیده‌ای کاملا طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی و عواطف انسانی می‌باشد، اما هنگامی که از کنترل خارج شود، می‌تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصه‌های زندگی شما بوجود آورد. ویژگی خشم این است که در عین حالی که جزیی از زندگی است، می تواند ما را از رسیدن به هدف هایمان باز دارد.

در خشم حسی از بر حق بودن یا همان حق به جانب بودن است. بدین معنی که فکر می کنیم حق فردی یا اجتماعی ما پایمال شده یا دیگران با ما غیر منصفانه رفتار کرده اند. زمانی که دیگران در برنامه های ما دخالت می کنند یا نشان دهند که هیچ ارزشی یا اهمیتی نداریم خشمگین می شویم. وقتی احترام مورد انتظار ما را رعایت نمی کنند خشم برانگیخته می شود.

هدف مدیریت خشم کاهش احساس عصبانیت و برانگیختگی فیزیولوژیکی است که خشم باعث می شود

عصبانیت می‌تواند به دلیل حوادث و رویدادهای بیرونی و یا تغییرات درونی باشد. ممکن است شما از شخص خاصی مانند همکاران ، اعضاء خانواده و یا رئیس خود رنجیده باشید و رفتار آن‌ها باعث عصبانیت شما شده باشد گاهی فقط افراد نیستند که باعث بروز خشم می شوند. ممکن است ما از موقعیت ها و اشیا عصبانی شویم. مثل وقتی در ترافیک هستیم.. خشم ممکن است به دلیل افکار ما بروز کند. یعنی واقعاً رویداد خشمگین کننده ای اتفاق نیفتاده باشد بلکه صرفاً تفسیر ما از اوضاع  به گونه ای باشد که باعث عصبانیت ما شود. افکار مهمترین جزء روانی انسان محسوب می شود. به نظر می رسد که به رغم اهمیت عوامل محیطی، فرهنگی، هیجانی و جسمانی  در بروز عصبانیت ، تغییر افکار نقش مهمی را در ایجاد حالت های احساسی و هیجانی به عهده داشته است. اگر دادرای این نگرش باشم که باید همیشه اطرافیان ما را افراد منصف، منطقی، ملاحظه کار، مودب و... باشند. به احتمال زیاد خلاف نگرش فوق حال ما را بد خواهد کرد.

چگونه خشممان را مدیریت کنیم؟

هدف مدیریت خشم کاهش احساسات هیجانی است که به موجب خشم به وجود می آیند. هدف مدیریت خشم کاهش احساس عصبانیت و برانگیختگی فیزیولوژیکی است که خشم باعث می شود. شما نمی توانید از دست مردم یا چیزهایی که شما را عصبانی می کنند رهایی یافته یا از آنها دوری کنید.

کنترل و اداره خشم لزوما به معنی ابراز کمتر خشم نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوه‌ای از ابراز خشم است که برای ما و کسانی که پیرامون ما هستند، مفید باشد.

خشم

هرچند ممکن است تصور ابراز خشم به شیوه‌ای سازنده ، تازه و غریب به نظر رسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برای مثال ، برخی افراد وقتی درباره خشم خود می‌نویسند، یا آن را نقاشی می‌کنند، با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت می‌کنند، قدم می‌زنند، ورزش می‌کنند و یا آمیزه‌ای از این رفتارها و سایر فعالیتها را انجام می‌دهند، به آرامش دست می‌یابند. ی توانید آنها را تغییر دهید، اما می توانید بیاموزید که واکنش های خود را کنترل کنید.

افرادی که در موقعیت های خشم برانگیز به خود و به فرد مقابل آسیب وارد نکرده و تا حد ممکن سعی می کنند که به حق و حقوق خود برسند افرادی هستند که:

**مراقب هستند که خشم به عصبانیت و پرخاشگری مبدل نشود، به زور متوسل نمی شوند.

** بدون متهم کردن فرد مقابل، مسئولیت احساسات خود را می پذیرند، بجای اینکه بگویند تو مرا عصبانی کردی. می گویند من عصبانی ام.

**سعی می کند که احساس خشم به درازا نکشد.

** می تواند با فرد مقابل بدون اینکه کنتر خود را از دست بدهند صحبت کنند. سعی می کنند حرف هایی بزنند که بعد از عصبانیت از گفتن آنها پشیمان نشوند.

فرآوری:آسیه ملک دار

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع:

1-مهارت های زندگی- حسین ناصری

2- روزنامه جام جم-

3- کنترل خشم- علل، پیامدها و راهکارها- رباب حامدی

4-سایت رشد

مطالب مرتبط:

با افراد خشمگین چه کنیم؟

خ ش م ، منطق

شعله ای که می توان خاموش کرد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.