حتی اگر عاشق هستید، با این مردان ازدواج نکنید!
ازدواج خوب است اما نه هر ازدواجی. به بیان دیگر میتوان گفت: ازدواج با بعضیها گران تمام میشود. این مطلب نگاهی میاندازد به چند گروه از مردانی که ازدواج با آنها، برای زنان گران تمام میشود.
مردان وابسته
این مردان به جای مشورت گرفتن از دیگران، فقط دنبال پیروی بی چون و چرا از نظرات دیگران هستند، مخصوصاً پدر و مادرشان. از خودشان استقلال رای ندارند و اعتماد به نفسشان پایین است. عمل نکردن به وعدهها و گفتهها و اضطراب، از دیگر ویژگیهای رفتاری این مردان است.
مردان خسیس
آنها همیشه به این فکرند که چطور میتوانند کمتر خرج کنند. مردان خسیس با این تصور که مقتصد بودن خوب است و نباید بی دلیل و بی چون و چرا پول خرج کرد، از آنچه ذخیره و پس انداز کردهاند، لذت نمیبرند و استفاده بهینه نمیکنند. این منطق که به فکر فردا، روز مبادا و آینده بچهها هستیم، درست نیست.
مردان کسل کننده
مردان کسل کننده، نه اهل تفریح و گردش هستند نه مهمانی و معاشرت. آنها نه خودشان اهل بگو و بخند هستند و نه به شما اجازه خندیدن میدهند. مردانی که چنین خصوصیت رفتاریای دارند، نه عصبانیاند، نه پرتحرک و سر زنده. آنها به هر فعالیتی بدبین هستند؛ از ورزش و رفتن به سینما و پارک گرفته تا گردش و مهمانی و مسافرت. در واقع آنها اهل هیچ چیز نیستند.
رنجور نماها
مردانی که با انجام هر کاری احساس رنجش خاطر و مدام ناله میکنند، آنها از همه چیز شکایت میكنند و همیشه احساس بیماری و ناخوشی دارند. معمولاً مرتب سرکار نمیروند و بیشتر هدفشان از ازدواج، به دست آوردن فردی با خصوصیات اخلاقی مادرشان است. در واقع آنها به دنبال مادر دار شدن هستند تا زن گرفتن! بیشتر این افراد، وقت خود را صرف ایستادن جلوی آینه میکنند یا اینکه ولو میشوند و به حد افراطی دنبال دارو و درمان هستند.
بدبینها
افراد بدبین و مبتلا به پارانویید، به همه چیز شک دارند، مخصوصاً در مورد مسایل ناموسی و اقتصادی. آنها طوری طرف مقابل را بازخواست و مواخذه میکنند که به نوعی بیحرمتی و بیاحترامی تلقی میشود، ولی معمولاً به طرف مقابلشان میگویند: «به تو اعتماد دارم، اما به جامعه نه!»
سلطه جوها
مردان سلطه جو، انتظار دارند هر چه میگویند، طرف مقابلشان اطاعت کند. خوی آنها زورگویی و سلطه جویی است. بیشتر هم با پرخاشگری کارشان را پیش میبرند. مدام دنبال گرفتن تایید از شریک زندگیشان هستند و برای او تعیین تکلیف كرده و از کارش انتقاد میکنند تا جایی که احساس بی ارزشی کند و به مرور زمان اعتماد به نفسش را از دست دهد.
افرادی که غرق کارند، قبلاً با کار و حرفه خود ازدواج کردهاند. در حقیقت ازدواج با این افراد، ازدواج دوم محسوب میشود!
گرفتارها
افرادی که غرق کارند، قبلاً با کار و حرفه خود ازدواج کردهاند. در حقیقت ازدواج با این افراد، ازدواج دوم محسوب میشود. شاید با ازدواج با چنین مردانی، در ابتدا از اینکه همسر آیندهتان فقط درگیر کار است یا اینکه وقتش را به بطالت نمیگذراند، احساس خوبی داشته باشید، ولی همسرتان حتی با دستیابی به پول، شهرت و موقعیت هم در کنارتان نخواهد بود و همیشه نبودنش را احساس خواهید کرد. این افراد همیشه دلمشغولی کارشان را دارند، حتی در سفر و ماه عسل. فکر و روان آنها کنار همسرشان نیست و اصلاً توجهی به او ندارند.
دمدمی مزاج و بی اراده
چنین مردانی حتی توانایی اداره یک زندگی ساده را ندارند، «بله قربان گو» هستند و نمیتوان به عنوان تکیه گاه به آنها تکیه کرد. معمولاً افرادی که از نظر شخصیتی به بلوغ کامل نرسیدهاند یا بی اراده هستند و اعتماد به نفس پایینی دارند، بیشتر مستعد مصرف الکل و استعمال مواد مخدر هستند. درحالیکه یکی از شرایط ازدواج، این است که مرد توانایی مدیریت زندگی زناشویی و مسئولیت پذیری داشته باشد.
هوسبازها
مردان هوسباز، امروز عاشق هستند و فردا فارغ! آنها خودشان هم نمیدانند دنبال چه هستند. این افراد، عاشق عاشق شدن هستند، نه دنبال تشکیل زندگی واقعی. آنها برای جذب طرف مقابل، وعده وعیدهای زیادی میدهند. برخی از این مردان در یک زمان، با چند نفر در ارتباط هستند و برخی دیگر بعد از ازدواج، با فرد دیگری رابطه دارند. معمولاً اگر رابطه این مردان به ازدواج هم ختم شود، احساس رضایت نمیکنند.
افراد معتاد و دائمالخمر
اعتیاد چه به مواد مخدر باشد، چه به مواد محرک یا قمار، اعتیاد است. معمولاً مردان قمارباز، همیشه طلبکارند و میخواهند همه چیز را بدون زحمت به دست آورند. حتی فکر میکنند بالاخره روزی شانس میآورند و در بازی قمار برنده خواهند شد. گرچه آنها همیشه قول میدهند این رفتار را ترک کنند، اما نمیتوان خیلی روی قولشان حساب کرد.
آنها معمولاً یا بسیار بیخیالند یا پرخاشگر. نداشتن ثبات شخصیت، یکی از عواملی است که میتواند در فروپاشی زندگی نقش داشته باشد.
هفت خط ها
چنین مردانی، سر و ته هر چیزی را با زبان بازی، هم میآورند. معمولاً هم به دنبال دختران ثروتمند هستند. معمولاً به کارهای خلاف قانون دست میزنند و دنبال کارهای شرافتمندانه نیستند. آنها هنگام گردش یا مسافرت، خرج را با زیرکی به گردن دیگری میاندازند.
بیکارها و لاف زنها
مردانی که این خصوصیت رفتاری را دارند، دائم از این شاخه به آن شاخه میپرند. در هیچ کاری نمیمانند و پشتکار ندارند، ولی به شدت از خودشان، کارهایشان و تواناییهایشان، داد سخن سر میدهند. در واقع این افراد همه کاره و هیچ کارهاند!