پیامدها و دستاوردهای دفاع مقدس(4)

دستاوردهای داخلی دفاع مقدس فراوان است، ولی ما در این نوشتار به مهمترین آنها میپردازیم و تفصیل آن را به فرصتی دیگر و كتابی دیگر ـ انشاءالله ـ وا میگذاریم. مهمترین دستاوردهای داخلی دفاع مقدس عبارتند از:
1. اعتماد به نفس و خودباوری
2. شكوفایی استعداد و خلاقیت
3. رشد باورهای دینی
.4 تولد تفكر بسیجی
5. رشد فضایل اخلاقی و معنوی
6. تحول در صنایع دفاعی كشور
7. تزكیهی نظام اداری كشور
8. حضور داوطلبانهی مردم در جبههها
9. سنجش ظرفیت دفاعی مردم
10. تجارب سیاسی
یكی از بركات دفاع مقدس، كسب تجارب سیاسی در حوزههای داخلی و خارجی است.
در جریان جنگ تجربه كردیم كه ما در دنیا تقریباً تنها هستیم و تنها پشتوانهی ما، نیروهای مردمی دركشورهای مسلمان و مردم جهان میباشند، كه به دلیل سلطهی رژیمهای وابسته، دفاع فعال و عملی آنها از انقلاب با مشكلات اساسی روبرو بود. ولی به رغم این مشكلات، نیروهای مردمی ملل منطقه كمك كردند.
یكی دیگر از تجارب سیاسی ما، ضرورت سازماندهی و تشكیلات بود. به هنگام حملهی غافلگیرانه دشمن به 800 كیلومتر از مرزهای جنوب و غرب، ضرورت ایجاد سازماندهی و تشكیلات قوی نظامی و مردمی متناسب با ویژگیهای انقلاب اسلامی مشخص شد.
ضرورت فعال شدن سیاست خارجی در زمان جنگ برای توسعهی منابع قدرت انقلاب و به كار گرفتن امكانات در خارج از كشور، یكی دیگر از تجارب انقلاب اسلامی بود؛ به طوری كه اتخاذ دیپلماسی تماس با كشورهای برادر، دوست و حتی غیر متخاصم، یكی از حركتهای وزارت خارجهی جمهوری اسلامی را تشكیل میداد.
هماهنگی رسانههای گروهی با جنگ و ضرورت گزارش اخبار جنگ از كانال مشخص و مورد تأیید شورای عالی دفاع، یكی دیگر از تجارب سیاسی حاصل از جنگ بود.
تجربهی دیگر ما، مبارزهی فعال با ضد انقلاب داخلی توأم با نبرد گسترده علیه تجاوز خارجی بود. در شرایطی كه صدام امریكایی به ایران انقلابی تجاوز كرده بود، كلیهی گروههای وابسته در كردستان، دیگر نمیتوانستند انگیزهای برای مقابله با حاكمیت انقلابی مردم و انقلاب اسلامی داشته باشند.
بودجهی انقلاب تا حدود 75 درصد متكی به نفت بود؛ یعنی 75 درصد از منابع درآمد اقتصادی ما را نفت تشكیل میداد. با توجه به احتمال قوی بمباران منابع و تأسیسات اقتصادی از جمله منابع نفت، میبایست ضربهپذیری قدرت اقتصادی انقلاب در این زمینه كاهش مییافت، از این رو نیاز به این حركت انقلابی در زمان جنگ بسیار ملموس شد؛ به خصوص هنگامی كه تولیدات نفت ما به چیزی كمتر از سیصد هزار بشكه در روز رسید. بنابر این، لازم بود منابع تولید درآمد خود را توسعه بخشیده، بودجهی انقلاب را از وابستگی شدید به نفت رها كنیم.
11. تجارب اقتصادی
یكی از بركات اقتصادی جنگ، شناخت و معنویتگرایی در بخش مایحتاج عمومی بود.
مدیریت انقلاب اسلامی با تكیه بر معنویت انقلاب، میتوانست زمینهی مساعدی برای حركتهای بنیادی در ابعاد مختلف مورد نیاز خود به دست آورد. برای مثال، یكی از سنتهای مردم ایران به دلیل تهاجمات مكرر بیگانگان و ایجاد قحطی در مراحل خاص تاریخی، سنت ذخیره سازی بود. این سنت در شرایط جنگی میتوانست ضربهی كاری بر اقتصاد انقلاب در شرایط جنگ بزند؛ چرا كه با هجوم مردم و خرید گستردهی كالاهای ضروری و مورد نیاز، قحطی مصنوعی رخ میداد. امّا معنویتگرایی مردم به عنوان یكی از اساسیترین ویژگیهای انقلاب ما، مانع از ضربهپذیری اقتصاد انقلاب خصوصاً در زمان جنگ شد. هر چند كه قشر رفاهطلب جامعهی ما دست از ذخیرهی مواد اولیه و مورد نیاز نكشیدند، ولی اكثریت مردم مسلمان ما مراعات شرایط سخت آن روز را میكردند.
یكی دیگر از تجاربی كه در حوزهی اقتصادی در شرایط جنگ كسب كردیم، توزیع عادلانهی كالا بود.
توزیع عادلانهی كالا میتوانست مواد ضروری و مورد نیاز زندگی اكثریت مردم را با قیمت مناسب در اختیار آنها قرار دهد و زمینههای نارضایتی عمومی را از بین ببرد؛ چرا كه محدودیت كالاهای مورد نیاز عامه و تقاضای بیش از حد مردم در شرایط جنگی، میتوانست تورم سنگینی بر مردم محروم ما تحمیل كرده و زمینههای مانور ضد انقلاب را برای تاختن بر انقلابیون فراهم كند و مثل مگسی روی زخمهای طبیعی یك انقلاب نشسته، فساد خویش را توسعه بخشند، تا شاید بتوانند منافع از دست رفتهی خود را تجدیدكنند. اساساً در جنگهای گستردهی نظامی، آنقدر فشارهای اقتصادی و تورم شدید است كه نارضایتیهای عمومی موجب تغییر مكرر دولتها میشود. این بود كه توزیع عادلانهی كالاهای ضروری و مورد نیاز عامهی مردم، یكی از مهمترین تجارب اقتصادی ما در شرایط جنگی بود. بر این اساس بود كه كالاهایی مانند بنزین، شكر و قند، برنج، روغن و دیگر كالاهای ضروری و اساسی بر اساس سیستمهای خاصی سهمیه بندی شد.

سومین تجربهی اقتصادی حاصل از جنگ، ذخیرهی مواد اولیه و ضروری زندگی عامهی مردم توسط بخشهای مسۆول بود؛ چرا كه جنگ دراز مدت و مردمی ما نیاز مبرمی به این ذخیره سازی داشت؛ به طوریكه اگر مواد اولیه و ضروری زندگی عامهی مردم برای سالهایی كه مردم در جنگ به سر میبرند، به اندازهی كافی ذخیره نشود، امكان مقاومت نیروهای مردمی درجنگ فرسایشی و در دراز مدت از بین میرود. این است كه برای حفظ موجودیت استقلال انقلاب، ضروری بود كه مدیریت انقلاب قدرت ذخیرهی كالاهای مورد نیاز و ضروری مردم و جنگ را تا چند سال بالا ببرد.
یكی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ، خارج كردن «بودجه» انقلاب از تكیهگاه نفتی آن بود. بودجهی انقلاب تا حدود 75 درصد متكی به نفت بود؛ یعنی 75 درصد از منابع درآمد اقتصادی ما را نفت تشكیل میداد. با توجه به احتمال قوی بمباران منابع و تأسیسات اقتصادی از جمله منابع نفت، میبایست ضربهپذیری قدرت اقتصادی انقلاب در این زمینه كاهش مییافت، از این رو نیاز به این حركت انقلابی در زمان جنگ بسیار ملموس شد؛ به خصوص هنگامی كه تولیدات نفت ما به چیزی كمتر از سیصد هزار بشكه در روز رسید. بنابر این، لازم بود منابع تولید درآمد خود را توسعه بخشیده، بودجهی انقلاب را از وابستگی شدید به نفت رها كنیم.
بر این اساس بود كه شهید رجایی اعلام نمود: «ما نفت را برای سوزاندن و استفادههای مادی نمیخواهیم، بلكه از آن در جهت مبارزه با امپریالیسم استفاده خواهیم كرد؛ چرا كه از نفت هم به عنوان سلاح میشود استفاده كرد.»
آن شهید بزرگوار در جایی دیگر میگوید: «من امیدوارم كه هر یك پیچی كه در نبودن درآمد نفت ساخته میشود، به اندازهی یك كارخانهی ذوب آهن در ساختن مردم كشور ما نقش داشته باشد.»
اگر انقلاب اسلامی و نیروهای مردمی ما بتوانند با مصرف كمتر و تولید بیشتر، بودجهی خود را از وابستگی به نفت نجات دهند، با عدم صدور نفت میتوانند ضربهای اساسی به اقتصاد غرب وارد آورند، و حركتی اساسی در جهت بهبود اقتصاد مریض به ارث مانده بنمایند.
یكی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ «سیاست صرفهجویی در تمام زمینهها بود». صرفه جویی و جلوگیری از خرجهای غیر ضروری، زمینهی مساعدتری برای مقاومت نیروهای خودی در عرصهی اقتصادی با دشمن فراهم میكرد. سیاست صرفهجویی دولت در شرایط جنگ، توانست میلیاردها تومان به بودجهی كشور كمك كند و كسری بودجه را تا حدودی كنترل نماید.
جلوگیری از ورود كالاهای غیر ضروری و مصرفی و لوكس و كنترل ذخیرههای ارزی كشور و توسعهی منابع درآمد دولت از طریق مالیاتها و تولیدات و صادرت، از جملهی آنها بود.
یكی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ، اتكا به قدرت مالی مردم در تمامی ابعاد مورد نیاز بود. از آن جا كه جنگ، امكانات یك انقلاب را به طور وسیعی میبلعد، برای مقاومت و پیروزی، انقلاب نیاز به تكیه گاه قوی مالی دارد، و از آن جایی كه یكی از ویژگیهای انقلاب اسلامی، «مردمی» بودن آن است، ضرورت حضور فعال مردم در جریان جنگ در جبهه و پشت جبهه شدیداً مطرح شد. تكیه بر كمكهای مردمی، چه به صورت نقدی ـ در حسابهای مشخص شده و صندوقهای سیار كمك به جبهه در نمازهای جمعه و اماكن عمومی ـ و چه به صورت جنس و تدارك جنگی، یكی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ بود.
در جریان جنگ، جمعآوری و هدایت كمكهای مردمی به صورت جالبی تكامل پیدا كرده، از هرز رفتن كمكهای جنسی مردم كاملاً جلوگیری شد. اگر صدام با گرفتن متجاوز از 60 میلیارد دلار از رژیمهای مرتجع منطقه، نیازهای مالی اقتصاد وابستهی خویش را تأمین كرد، انقلاب اسلامی با تكیهی وسیع بر كمكهای مردمی، توانست منبع قوی مالی تداركاتی را برای نبرد دراز مدت و مردمی خویش فراهم نماید.
ادامه دارد...
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس - نویسنده: دكتر اسماعیل منصوری لاریجانی