تبیان، دستیار زندگی
و خداوند فرمود مپندارید که شهدا مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد ما روزی میخورند. آنچه در متن زیر میخوانید وصیت نامه شهید مهندس، شهید سید مصطفی احمدی قیدریجانی و شهید کامران احمدی پور میباشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ندای امام را لبیک گفتند


و خداوند فرمود مپندارید که شهدا مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد ما روزی میخورند.

آنچه در متن زیر میخوانید زندگی نامه شهید سید مصطفی احمدی قیدریجانی و شهید کامران احمدی پور  میباشد


شهید سید مصطفی احمدی قیدریجانی

نام :  سید مصطفی

نام خانوادگی :  احمدی قیدریجانی

نام پدر :  سیدقاسم

استان محل تولد :  کرمان

تاریخ تولد :  1338

دانشگاه :  صنعتی اصفهان

رشته تحصیلی :  مهندسی برق

مدرک تحصیلی :  کارشناسی

تاریخ شهادت :  1359.

زندگی نامه شهید سیدمصطفی احمدی قیدریجانی

شهیدسیدمصطفی احمدی قیدریجانی دریازده تیرماه 1338در بردسرکرمان دیده به جهان گشود.وی در سال 1343بعداز انتقالی پدرش به کارخانه قندارومیه وارددبستان شدوپس از آن تحصیلات متوسطه خودرا درارومیه به پایان رساند و وارد دانشگاه صنعتی اصفهان شد در درانشگاه باایمان وصداقتی که داشت به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم پهلوی پرداخت به همین خاطریک ترم ازادامه تحصیل محروم شد و به علت ادامه فعالیتهای سیاسی ازدانشگاه اخراج شد . پس ازانقلاب مجددا"مشغول به ادامه تحصیل گردیدوبعدازتعطیات دانشگاهی نزدخانواده خودبازگشت . ودرراهسازی جهادسازندگی مشغول به کارشد و پسازآن در کارخانه قندنیزشروع به کارکرد . باشروع جنگ تحمیلی طی شبیخونی که دردهم آبان سال 1359 توسط ارتش عراق صورت گرفت بدست مزدوران عراقی همراه دوستانش به شهادت رسید

شهید کامران احمدی پور

شهید کامران احمدی پور

نام :  کامران

نام خانوادگی :  احمدی پور

نام پدر :  کاظم

استان محل تولد :  کرمانشاه

تاریخ تولد :  1344

دانشگاه :  تبریز

رشته تحصیلی :  برق قدرت

مدرک تحصیلی :  کاردانی

محل شهادت :  مهران

تاریخ شهادت :  1365/03/27

زندگی نامه شهید کامران احمدی پور

در اردیبهشت ماه سال 1344 در محله گزرچنانی کرمانشاه در خانواده ای متوسط از نظر مالی و معتقد به مسائل مذهبی و شناخته شده به تدین و درستکاری به دنیا آمد ایشان فرزند پنجم خانواده بود. دوران خردسالی را تحت تربیت و در دامان پر محبت پدر و مادر بزرگوارش در زادگاهش گذراند در سن پنج سالگی بود که به علت شغل پدر به شهر سرپل ذهاب هجرت نمودند و سال بعد در دبستان بهروش آنجا تحصیلات ابتدایی را آغاز نمود پس از گذراندن دوره ابتدایی به مدرسه راهنمایی زیدیحیانی رفته و این دوره را نیز در آن مدرسه به پایان رساند این زمان مصادف با انقلاب اسلامی و پیروزی آن بود در طول سال تحصیلی با توجه به تعلیمات برادر بزرگش و خانواده که همگی از فعالین در امر تظاهرات و ترویج افکار امام بودند با همسالانش اقدام به توزیع اعلامیه و شعارنویسی در سطح شهر سرپل ذهاب می نمود ایشان با وجود سن کم به مطالعه خیلی علاقه مند بود بصورتی که از دوران ابتدایی عضو کتابخانه عمومی شهر و کتابخانه مسجد جامع سرپل ذهاب بودند. خیلی به حضور در مسجد و نماز جماعت عشق می ورزید. در سال 1358 زمانی که تقریبا شهرهای بزرگ کشور به آرامش نسبی رسیده بودند شهر سرپل ذهاب به خاطر مرزی بودن و بافت خاص جمعیتی آن دچار ناامنیهایی بود که نیروهای معتقد به انقلاب و مریدان امام خود را موظف به حضور فعال در امر حفاظت از انقلاب و نگهبانی از شهر و اماکن عمومی و مذهبی می نمودند و در این زمان برادر بزرگ ایشان حاج عبدالحمید که از سابقون در نهضت امام خمینی هستند و از فرماندهان سپاه پاسداران بودند به مقابله با ضد انقلاب در منطقه پاوه و کردستان اشتغال داشتند و برادر دیگر ایشان بنام شهریار در شهر سرپل ذهاب از فعالان کمیته و سپاه بودند که در تاریخ 1358/9/8 در شب تاسوعای حسینی در حال پاسداری از انقلاب اسلامی ایران در درگیری با دشمنان انقلاب به درجه رفیع شهادت نایل آمد که این واقعه خود باعث استحکام اعتقادی هر چه بیشتر ایشان به امام و اسلام ناب و جهاد در به ثمر رسیدن این تفکر گردید در امور فرهنگی در مساجد شهر کوشاتر از گذشته حرکت می نمود با شروع جنگ تحمیلی و مهاجرت اجباری اهالی شهرهای جنگ زده ایشان نیز همراه خانواده اش به کرمانشاه کوچ نموده و در محله دوران خردسالیش ساکن شدند.

در طول سال تحصیلی با توجه به تعلیمات برادر بزرگش و خانواده که همگی از فعالین در امر تظاهرات و ترویج افکار امام بودند با همسالانش اقدام به توزیع اعلامیه و شعارنویسی در سطح شهر سرپل ذهاب می نمود ایشان با وجود سن کم به مطالعه خیلی علاقه مند بود بصورتی که از دوران ابتدایی عضو کتابخانه عمومی شهر و کتابخانه مسجد جامع سرپل ذهاب بودند. خیلی به حضور در مسجد و نماز جماعت عشق می ورزید.

وی در دبیرستان انقلاب در رشته ریاضی فیزیک شروع به تحصیل نمود در این دوران علاوه بر دروس کلاسیک از علوم دینی نیز غافل نبود و همچنین عضو فعال انجمن اسلامی دانش آموزان بود و در مساجد کرمانشاه مخصوصاً مسجد چهارده معصوم (علیه السلام) و مسجد نواب به فعالیتهای فرهنگی و همچنین شرکت در جلسات قرآن و تفسیر و تحصیل علوم دینی اشتغال داشت در سال 1363 پس از پایان دبیرستان وارد بسیج شد پس از چند ماه همزمان با خدمت در بسیج در کنکور سراسر دانشگاهها و امتحان اختصاصی مدرسه عالی قضایی شرکت نمود و در مدرسه عالی قضایی قم پذیرفته شد که پس از گذراندن یکدوره نتیجه قبولی در دانشگاه تبریز در رشته الکترونیک نیز به ایشان اعلام گردید که پس از انصراف از مدرسه عالی قضایی به دانشگاه تبریز رفت در حین تحصیلات عالی تمامی حوادث جبهه های جنگ را پیگیری می کردند که پس از تعطیلات نوروز 1365 در پی سخنان امام و در قالب طرح لبیک یا خمینی همراه جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز ندای امام و مقتدایش روح خدار ا لبیک گفت و از آنجا راهی جبهه های دفاع مقدس شد که همراه با لشکر 25 کربلا در فاو حضور داشتند که جهت شرکت در عملیات آزادسازی مهران از چنگ متجاوزین بعثی در خرداد ماه یگان خدمتی ایشان نیز به آن منطقه نقل مکان نمود و در تاریخ 27 خرداد سال 1365 در جریان عملیات کربلای یک به مقام رفیع شهادت نایل آمد و با پیکری پاره پاره به دیدار معبودش شتافت.

 یادش همیشه زنده باد و راهش پر رهرو

فرآوری:عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: شهدای فاوا