تبیان، دستیار زندگی
ایران در طول تاریخ دارای ارتش برای دفاع از کشور بوده و در هر دوره ای یا با قدرت عمل میکرده یا با ضعف. اما ارتش ایران در زمان قاجار و بعد از آقا محمدخان قاجار به دلیل رسیدگی نکردن ها و نیز جنگ های طولانی مدت با روس ها و انگلیس ها و افغان ها و دیگر کشورهای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارتشی که رضاخان را رضاخان کرد!
ایران در طول تاریخ دارای ارتش برای دفاع از کشور بوده و در هر دوره ای یا با قدرت عمل میکرده یا با ضعف. اما ارتش ایران در زمان قاجار و بعد از آقا محمدخان قاجار به دلیل رسیدگی نکردن ها و نیز جنگ های طولانی مدت با روس ها و انگلیس ها و افغان ها و دیگر کشورهای همسایه رو به ضعف نهاده بود و باید روحی جدید در کالبد از پا افتاده ی این ارتش می دمید اما برای این کار باید شاهان قاجار درایت لازمه را میداشتند و نیز به همراه آن توانایی مالی تامین هزینه های انرا که هیچگاه این عمل صورت نگرفت! به مصادف آن ارتش ایران به یک ارتش درجه دوم و ناتوان و چند تکه تبدیل شد.

ارتش رضاخان

ارتش ایران که زمانی یکدست بود تبدیل شد به چندین قسمت نیروی مجزا که هر یک نیز راه و روش خود را پی گرفتند برای اشتغال به امر نظامی گری! و این ارتش که قرار بود ضامن امنیت و آسایش مردم و کشور باشد تبدیل شد به نیرویی سرکوبگر که تنها کارش زور گفتن به مردم داخل کشور و صرف توان خود در امورات داخل کشور بود و گاه گاهی نیز که شورشی رخ میداد برای دفع آن اعزام میشد که معمولا نیز عملکرد خوبی نشان نمیداد و متاسفانه باید گفت که هر کدام از این نیروها به طور جداگانه وابسته به یک کشور خارجی میبودند که در اغلب مواقع در پی تامین منافع دولت مورد حمایت خود در داخل کشور بودند و این وضع بود تا سال 1299 و آغاز حکومت رضاخان سردار سپه و رضاخان این نیروهای پراکنده نظامی را توانست یکدست کند.

رضا شاه بنیانگذار ارتش نوین ایران است . رضا شاه ارتش سنتی ایران را که هیچ کارایی و خاصیتی نداشت و بسیار آشفته و ناتوان بود , به ارتشی کاملا نوین و همردیف با ارتش های جدید , تبدیل کرد. رضا شاه , روش سربازگیری نوین و با حساب و کتابی را پی ریزی نمود. رضاشاه نه تنها ارتش ایران را نوین کرد , بلکه نظام آموزشی , تاکتیکی , تجهیزات و حتی لباس ارتش ایران را به طورکامل دگرگون نمود و ارتشی بنیاد نهاد که در تاریخ ایران سابقه نداشت.

رضاخان به نوعی ماموریت یافت تا ارتشی بومی را به وجود آورد. ارتشی كه رضاخان به وجود آورد بیش از هر كسی در اختیار مطامع استعمار و منافع شخصی خود وی قرار گرفت. به گونه ای كه صعود سریع رضاخان میرپنج از افسری قزاق تا پادشاهی ایران با اتكا به همین ارتش میسر گردید

وقتی افراد سطحی نگر و ناآگاه , در میان کتاب ها و نوشته های طرفداران و حامیان رژیم رضاخان به این گونه عبارت ها و جمله ها چشم می اندازند و می بینند که از مهم ترین افتخارات رضاخان و فرزند رضاخان (محمدرضا پهلوی ) و از مهم ترین افتخارات حامیان و طرفداران رژیم پهلوی در طول هشتاد سال گذشته , همین گونه جمله ها و عبارت ها است , یقینا به نوعی تحت تاثیر قرار می گیرند و گمان می کنند که رضاخان در طول سال های سلطه بر ایران , حداقل این کار مهم را انجام داد که ارتش نوین و آموزش دیده و مجهزی را بنیانگذاری کرد.

این تصور , زمانی غلظت می یابد که به چگونگی قدرت گرفتن رضاخان دقت بیشتری نشان بدهند و مشاهده کنند که رضاخان از ابتدا فردی نظامی بود و از طریق نظامی و با تکیه بر قدرت نظامی به فرمانروایی رسید و تا آخر نیز با تکیه بر قدرت نظامی , به سلطه خودش استمرار بخشید , و حتی برنامه ها و سیاست های فرهنگی (مثل ماجرای کشف حجاب ) را نیز از طریق قدرت نظامی به انجام رساند.

ارتش رضاخان

هنگامی که رضاخان به قدرت رسید , تعداد کل نفرات ارتش ایران به سختی به 30 هزار نفر می رسید , ولی رضاخان در عرض چند سال , این تعداد را به 120 هزار نفر افزایش داد . علاوه بر افزایش 400 درصدی نفرات ارتش در زمان رضاخان , بودجه ارتش نیز به صورت حیرت انگیز افزایش پیدا کرد و تقریبا هر سال بیش از 50 در صد کل بودجه کشور صرف تقویت و گسترش کمی و کیفی ارتش شد. به عبارت دیگر , در دوره رضاخان , عموم مردم و کل وزارتخانه ها و سازمان هایی که در آن زمان وجود داشت , مجموع سهمشان از بودجه کل کشور به اندازه بودجه ارتش نبود. از همین جا می توان متوجه شد که وضع معیشت عموم مردم نسبت به نظامی ها و همچنین کیفیت و کمیت بخش های دیگر جامعه مثل آموزش , بهداشت , ترابری, کشاورزی , صنعت , و… چگونه بوده است و چگونه ارتش رضاخان سهم همه مردم و سهم همه بخش های جامعه را می بلعیده است . البته سهم ارتش رضاخان محدود به استفاده از بودجه 50 در صدی کل کشور نبود و افسران و نظامیان رضاخان به دستور صریح ارباب خود (رضاخان ) مجاز بودند هر جا ملک , زمین , باغ و مستغلات خوب و چشمگیر دیدند , به نوعی تصاحب نمایند. در پی همین سیاست بود که خود رضاخان بیش از سه میلیون هکتار از بهترین زمین های زراعی و حاصل خیز کشور را تصاحب کرد و افسران و صاحب منصبان او نیز به نسبت موقعیت و زوری که داشتند , اموال و زمین های زیادی تصاحب نمودند.

رضاخان به نوعی ماموریت یافت تا ارتشی بومی را به وجود آورد. ارتشی كه رضاخان به وجود آورد بیش از هر كسی در اختیار مطامع استعمار و منافع شخصی خود وی قرار گرفت. به گونه ای كه صعود سریع رضاخان میرپنج از افسری قزاق تا پادشاهی ایران با اتكا به همین ارتش میسر گردید. پس از تاسیس سلطنت پهلوی نیز ارتش رضاخانی با عنوان حربه ای برای تحكیم پایه های دیكتاتوری رضاه شاه قرارگرفت و وسیله ای شد برای سركوب مردم نه نیرویی برای دفاع از كیان كشور.

به طور كلی ارتش رضاخان دو ویژگی عمده داشت: خشونت و دریدگی و درندگی در برابر مردم , دوم ,ذلت , وحشت  اول , نهایت نخوت,  شدت, رمیدگی و بی ارادگی در برابر استعمارگران

در شهریور 1320 ماهیت اصلی ارتش رضاخانی بیش از هر زمان دیگری روشن شد. سپهبد امیر احمدی در خاطرات خود می نویسد: در جریان شهریور 20 به رضاشاه گفتم: « اعلیحضرت باید یكی از دو راه را انتخاب فرمایید: یكی آنكه اگر تصمیم به جنگ گرفته اند و می خواهند در تاریخ زندگی سیاسی اعلیحضرت این نقطه ضعف نباشد كه در برابر دیگران سر تسلیم فرود آورده اند ستاد ارتش را به همدان ببرند و با لشكرهای كرمانشاه و كردستان و لرستان و خوزستان در برابر نیروی انگلیس بجنگند و مرا هم به آذربایجان بفرستند كه با قوای موجود تا آخرین نفر در برابر قوای روس بجنگم.

با اطمینان به اینكه غلبه با آنهاست و ما كشته می شویم.... در آینده وقتی كتاب خدمات درخشان بیست ساله اعلیحضرت را ورق بزنند، در ورق آخر این است كه سر تسلیم در برابر بزرگترین نیروی نظامی جهان فرود نیاورد و ایستادگی كرد و مردانه جان داد و نامی بزرگ در تاریخ به یادگار خواهید گذاشت... اگر مصلحت نمی دانید كه به چنین كاری دست بزنید، شق دوم این است كه راه به آنها بدهید و...» و البته رضا شاه شق دوم را انتخاب نمود چرا كه ارتش وی نه برای دفاع از كشور در مقابل دشمن كه در راستای تامین منافع بیگانگان و سركوب ملت شكل گرفته بود.

ارتش رضاخان

به طور كلی ارتش رضاخان دو ویژگی عمده داشت:

خشونت و دریدگی و درندگی در برابر مردم , دوم ,ذلت , وحشت  اول , نهایت نخوت,  شدت, رمیدگی و بی ارادگی در برابر استعمارگران . همین دو ویژگی مهم سبب شد كه در شهریور 1320 كه ایران هدف هجوم بیگانگان و استعمارگران (انگلیس , شوروی و آمریكا) قرار گرفت , ارتشی كه آن همه به آن نازیده می شد و ارتشی كه دو دهه تمام بودجه مملكت را بلعیده بود , چنان فضاحتی به بار آورد كه در تاریخ ایران سابقه ای نداشت.

با وقوع انقلاب اسلامی , ارتش ایران كاملا تغییر ماهیت داد و ارتشی مردمی و قوی و استعمار ستیز و شجاع شد. از دیدگاه امام خمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی است كه پناهگاه ملت, حامی مردم و رئوف نسبت به ملت , متكی به ملت , سرافراز و شهادت طلب حافظ منافع ملت , نگهبان كشور , حافظ استقلال و آزادی میهن , جانباز در راه دین و میهن , عنصری قهرمان و فداكار و در یك كلام , ارتشی اسلامی و ملی می باشد.

فراوری : هدی هدایت

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع: 1-روزنامه رسالت / 2- افتاب / 3-دانشجو