تبیان، دستیار زندگی
دوستی های خیابانی، برای نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهه ای است كه ره به تركستان دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماجرای یک قتل با ویروس تجدد


دوستی های خیابانی، برای نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهه ای است كه ره به تركستان دارد.

دوستی خیابانی-دختر و پسر

توجه به جنس مخالف و شناخت آن نیازی فطری و روانی است كه حد و مرز آن را فرهنگ ها و فضای اجتماعی جامعه ترسیم می كند. در كشورهای اسلامی كه قوانین مدنی و فرهنگ نهادینه شده در اذهان مردم بر پایه دستورات دین مبین اسلام است؛ از همان ابتدای سن بلوغ كه اولین نگاه ها و گرایش ها به سوی جنس مخالف كشیده می شود، دستورالعمل هایی برای تعامل سالم و عفیف میان مردان و زنان نامحرم در خانواده و جامعه لحاظ شده است. دستور العمل هایی كه زن را در حجاب و مرد را با نگاهی عاری از شهوت به حضور در جامعه فرا می خواند.

اما متأسفانه در فضای كنونی جامعه ما كه فرهنگ های وارداتی در قالب تجدد و امروزی بودن، بسیاری از باید و نباید ها را زیرپا گذاشته است؛ شاهد ناهنجاری های شدید ارتباطی و تعاملات خارج از عرف زنان و مردان در كوچه و خیابان و حتی بسیاری از مراكز عمومی و تفریحی مانند پارك ها و سینما ها هستیم.

نوعی از تعاملات كه در نگاه برخی از كارشناسان زاییده ازدواج های دیرهنگام است!! از نظر برخی تهاجم فرهنگی و ترویج بی بندو باری از طریق رسانه های غربی و بنگاهای فرهنگی غرب است و برخی دیگر از دوگانگی رفتاری جوانان، داد سخن دارند. واقعیت این است كه در تمام این نظریه پردازی ها نشانه هایی از مرگ؛ شاید بهتر است بگوییم؛ قتل تدریجی فرهنگ متعالی ایرانی – اسلامی كه در مبحث تعاملات اجتماعی با واژه هایی مانند حیا، عفت، همیت، كرامت انسانی فضایی ایمن را مهیا كرده ؛‌دیده می شود.

دوستی های خیابانی، برای نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهه ای است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند . این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات نوجوانان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند

در گذشته های نه چندان دور كه پدر و مادر با شناخت بیشتری نسبت به فرزندشان، دوستان و معاشران آنها،‌علاقمندی ها و توانمندی های آنها... جوانان خود را هدایت و حمایت می كردند و فرصت های بیشتری برای نزدیك شدن به آنها و هم صحبتی با جوانانشان قائل می شدند و در فضایی كاملا محترمانه اما قاطع تصمیم گیری های بزرگ را انجام می دادند، به مراتب كمتر اینگونه ارتباطات دیده و حتی در موردش صحبت می شد. متأسفانه واقعیت امروز ما چیز دیگری را رقم زده است. ارتباط بین افراد خانواده كم شده و صمیمیت ها رنگ باخته است. دیدار ها منوط به برخی از اعیاد شده و دیگر حتی فرزندان بعد از ازدواج، كم تر به خانواده های خود سر می زنند.

دوستی خیابانی-دختر و پسر

نوجوانان به بهانه اینكه بزرگ تر ها از نسل آنها نیستند كمتر به تجربیاتشان اهمیت می دهند . اصالت ها بر پایه میزان توان مالی افراد سنجیده می شود و دوستان هم از این طریق انتخاب می شوند. گسترده شدن فضای شهری و مهاجرت افراد از شهرها و روستاهای كوچك به كلان شهرها؛ ریشه دار نبودن خانواده ها در محل های سكونتشان این فضا را برای برخی از جوانان باز كرده است كه دست به كارهای ناشایست زده و حد و مرز های تعاملات اجتماعی را شكسته و قبح دوستی های خیابانی را از بین برده و آن را به عنوان یك امتیاز برای خود محسوب كنند كه در دفترچه تلفنشان چه تعداد اسم دختر یا پسری نوشته شده است !!

دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب سخت آن جبران نا پذیر است بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند . حتی  پایان تلخ و غم انگیز اینگونه دوستی ها را می توان در صفحات حوادث و اخبار جنایت ها و آزارهای جنسی و تجاوزها مشاهده کرد.

دوستی های خیابانی، برای نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهه ای است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند . این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات نوجوانان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد .

این روش از دوستی های خیابانی برای پسران افتادن در دام باندهای خطرناك با كارهایی خلاف قانون و اعتیاد را در پی خواهد داشت. راهی كه انتهای آن اگر خیلی خوش شانس باشی فقط از بین رفتن جوانی و دچار شدن به انواع بیماری های دنیای بی بندوباری است .

علت این اتفاق ناخوشایند در جامعه را، به اعتقاد جامعه شناسان می توان به وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن كه مبتنی بر ارزشهای دینی نیست و احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار كرده است؛ نسبت داد. حالا اینجا این سوأل مطرح است كه اینگونه آشنایی ها به ازدواج ختم خواهد شد؟ و عاقبت خوشی خواهد داشت؟

از دوستی های نا پاک بپرهیزید!

از آنجایی كه در جامعه ایران هنوز فرهنگ سنتی در لایه های ذهنی افراد جای خود را دارد و با توجه به این نكته در جامعه نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد كه برخی دوستی های خیابانی را جوانی كردن و برخی دیگر آن را شكسته شدن حریم های اخلاقی می دانند؛ باید گفت: آنچه كه از تنایج این دوستی ها به دست می آید، سوء ظن افراد به اینگونه روابط است تا جایی كه قبل از ازدواج جوانان را با مفاهیمی مثل اینكه (زن یا شوهری كه درخیابان یافتی در خیابان از دست می دهی) از اینگونه انتخابات نهی می كنند و یا اینكه بعد از ازدواج توهم خیانت و محدود كردن و كنترل كردن زوج ها توسط یكدیگر عاقبتی تلخ را رقم می زند.

جالب است بدانید در یك پرسشنامه با سۆالاتی كه مضمون آن چرایی دوستی های دختر و پسر و پایبندی به دوستی های خیابانی مطرح شده بود، قریب به اتفاق پسران آن را سرگرمی و پایبندی به دوستیشان را منوط به نداشتن هیچگونه مسئولیت دانسته و گفته اند كه بیش از یك دوست دختر دارند. در حالیكه اكثریت دختران به خصوص دختران دانشجو به فكر تشیكل خانواده بوده و نسبت به خواسته های طرف مقابل خود احساس مسئولیت داشته اند. این واقعیت نشان دهند توجه اكثر مردان به زنانی است كه آنها را در دوستی ها انتخاب نكرده باشند.

درباره نتایج اجتماعی این گونه دوستی ها باید گفت: متأسفانه زمان زیادی را برای آسیب شناسی و درمان مقطعی این معضل از دست داده ایم و اینك با نتایج عملكرد ضعیف خانواه ها و در دیدی كلان تر جامعه روبرو هستیم ؛نتایجی كه تلخ است اما داستان نیست .

قریب به اتفاق پسران این دوستی ها را سرگرمی و پایبندی به دوستیشان را منوط به نداشتن هیچگونه مسئولیت دانسته و گفته اند كه بیش از یك دوست دختر دارند. در حالیكه اكثریت دختران به خصوص دختران دانشجو به فكر تشیكل خانواده بوده و نسبت به خواسته های طرف مقابل خود احساس مسئولیت داشته اند. این واقعیت نشان دهند توجه اكثر مردان به زنانی است كه آنها را در دوستی ها انتخاب نكرده باشند

زمانی گفته می شد : اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا خواهد رفت ، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت خواهند شد و در نهایت خانواده ای شكل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از بد اخلاقی های رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود.

اما امروز باید بگوییم : استحكام خانواده ها نه تنها در خطر است بلكه به شدت آسیب پذیر و ضعیف شده است و شاهد این ادعا، آمار بالای طلاق مقابل ثبت ازدواج است. سن ازدواج نه تنها بالا رفته بلكه سن بلوغ، ‌پایین آمده است؛‌ زن و مرد چه در مرحله انتخاب و چه در مرحله تشكیل زندگی و چه در مرحله ثبات آن نسبت به هم اعتماد كافی ندارند. بی بندو باری تا جایی به چشم می خورد كه دیگر فضای كامل امن اخلاقی و اجتماعی حتی در مراكز عمومی هم به ندرت یافت می شود. اینجاست كه نقش كارشناسان علوم دینی و تربیتی؛ كنار خانواده ها در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی كه مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشكارتر می شود.

فرآوری: نسرین صفری

بخش اجتماعی تبیان


منابع: خبرگزاری مهر/سایت استودیو خبر

مطالب مرتبط

 روابطی به شیرینی زهرمار

تزریق نامحسوس دوستی های آزاد  

وقتی خط قرمز ها کمرنگ شود  

عبور از خط قرمزدختر پسری